محمدحسین روانبخش
شانزده سال پیش، میلاد امام رضا (ع) مصادف شده بود با ۸. ۸. ۸۸. آن روزها مردم درگیر داستان انتخاباتی بودند که یکبار دیگر «معجزهی هزارهی سوم» از صندوقهایش بیرون پریده بود؛ اما آدمهای زرنگی بودند که در آن حال و هوا و با توجه به فضای شکل گرفته توسط دولتی که رئیسش هالهی مقدس نور داشت و رئیس شورای نگهبان نامهاش به بوش را الهام الهی میدانست، این فرصت را مغتنم بشمارند و از ۸. ۸. ۸۸ بهترین بهره برداری را بکنند. مقدسمآبهایی که بلد بودند مثل صاحب هالهی نور مقدسات را دستاویز مطامع خود قرار دهند.
اولین مورد صاحب پدیده شاندیز بود که بهترین استفاده را از این مناسبت مذهبی کند؛ برنامه مفصلی تدارک دید که آغاز پروژهی عمرانی این شرکت در چنین روزی باشد و البته صدا و سیما هم تمام قد در اختیارش بود. پخش مستقیم مراسم و تبلیغات وسیع بسیاری از مردم علیالخصوص مجاوران حرم امام رضا (ع) را مشتاق سرمایهگذاریای کرد که چند سال بعد همگی زیان دیدند!
دومین مورد هم صاحب ثروت و نفوذی بود که در این روز خجسته «بانک تات» را تاسیس کرد. در همان دوران دولت معجزه و الهام و هالهی نور، بانک مرکزی تصمیم گرفت چند مؤسسه مالی و اعتباری کوچک و بانکهای نوپا را با هم ادغام کند تا از مشکلات مالی و نظارتی جلوگیری شود. چه چشمانداز روشنی! «بانک آینده» همان بانک تات بود که دو موسسه مالی هم تنگش زده شده بودند. مدت زیادی طول نکشید که معلوم شد بانک کارکرد دیگری دارد؛ و پایان داستانش برای مردم زیانبارتر از پدیده شاندیز بود!
این چنین نه تنها دولت متقلبها از مقدسات سوء استفاده کرده بود، بلکه در آن دوران مناسبتهای مذهبی هم بازیچه دست کسانی بود که برای دارایی مردم کیسه دوخته بودند. این فقط نمونهای است از ویرانگری مغولواری که ریشه در آن سالها دارد؛ و بساطی که نه تنها زندگی و دارایی مردم را از آنها گرفت، که تیشه به ریشهی اعتقادات جامعهی ایران زد.
∎
شانزده سال پیش، میلاد امام رضا (ع) مصادف شده بود با ۸. ۸. ۸۸. آن روزها مردم درگیر داستان انتخاباتی بودند که یکبار دیگر «معجزهی هزارهی سوم» از صندوقهایش بیرون پریده بود؛ اما آدمهای زرنگی بودند که در آن حال و هوا و با توجه به فضای شکل گرفته توسط دولتی که رئیسش هالهی مقدس نور داشت و رئیس شورای نگهبان نامهاش به بوش را الهام الهی میدانست، این فرصت را مغتنم بشمارند و از ۸. ۸. ۸۸ بهترین بهره برداری را بکنند. مقدسمآبهایی که بلد بودند مثل صاحب هالهی نور مقدسات را دستاویز مطامع خود قرار دهند.
اولین مورد صاحب پدیده شاندیز بود که بهترین استفاده را از این مناسبت مذهبی کند؛ برنامه مفصلی تدارک دید که آغاز پروژهی عمرانی این شرکت در چنین روزی باشد و البته صدا و سیما هم تمام قد در اختیارش بود. پخش مستقیم مراسم و تبلیغات وسیع بسیاری از مردم علیالخصوص مجاوران حرم امام رضا (ع) را مشتاق سرمایهگذاریای کرد که چند سال بعد همگی زیان دیدند!
دومین مورد هم صاحب ثروت و نفوذی بود که در این روز خجسته «بانک تات» را تاسیس کرد. در همان دوران دولت معجزه و الهام و هالهی نور، بانک مرکزی تصمیم گرفت چند مؤسسه مالی و اعتباری کوچک و بانکهای نوپا را با هم ادغام کند تا از مشکلات مالی و نظارتی جلوگیری شود. چه چشمانداز روشنی! «بانک آینده» همان بانک تات بود که دو موسسه مالی هم تنگش زده شده بودند. مدت زیادی طول نکشید که معلوم شد بانک کارکرد دیگری دارد؛ و پایان داستانش برای مردم زیانبارتر از پدیده شاندیز بود!
این چنین نه تنها دولت متقلبها از مقدسات سوء استفاده کرده بود، بلکه در آن دوران مناسبتهای مذهبی هم بازیچه دست کسانی بود که برای دارایی مردم کیسه دوخته بودند. این فقط نمونهای است از ویرانگری مغولواری که ریشه در آن سالها دارد؛ و بساطی که نه تنها زندگی و دارایی مردم را از آنها گرفت، که تیشه به ریشهی اعتقادات جامعهی ایران زد.