شناسهٔ خبر: 75524103 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: راه دانا | لینک خبر

دانا گزارش می دهد؛

۴ آبان ۱۳۴۳؛ فریادی که استقلال ایران را از زیر سایه کاپیتولاسیون بیرون کشید ۴ آبان ۱۳۴۳؛ فریادی که استقلال ایران را از زیر سایه کاپیتولاسیون بیرون کشید

در چهارم آبان ۱۳۴۳، امام خمینی (ره) با افشاگری تاریخی خود علیه قانون کاپیتولاسیون، صدای استقلال‌خواهی ملت ایران را از قم تا سراسر کشور طنین‌انداز کرد؛ فریادی که سرآغاز فصل تازه‌ای از مبارزه با استبداد و استعمار شد.

صاحب‌خبر - به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ ۴ آبان ۱۳۴۳ فضای قم آکنده از التهاب و سکوتی سنگین بود. خبری دهان‌به‌دهان میان طلاب حوزه علمیه و مردم می‌چرخید؛ امام خمینی، مرجع شجاع و مبارزی که چندی پیش نیز در اعتراض به لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و سپس رفراندوم انقلاب سفید شاه، علیه حکومت پهلوی موضع گرفته بود، این‌بار قصد دارد درباره‌ی «قانونی ننگین» سخن بگوید؛ قانونی که به موجب آن، ملت ایران از حق قضاوت درباره‌ی اتباع آمریکایی در خاک خود محروم شده است. این روز به یکی از مهم‌ترین روزهای تاریخ معاصر ایران بدل شد؛ روزی که امام خمینی با صدای رسای خود در مدرسه فیضیه قم، یکی از شدیدترین اعتراضات سیاسی قرن را علیه حکومت پهلوی و سیاست‌های استعماری آمریکا مطرح کرد. زمینه‌های تصویب لایحه کاپیتولاسیون پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و بازگشت محمدرضاشاه به قدرت با حمایت مستقیم آمریکا و انگلیس، حضور مستشاران خارجی – به‌ویژه آمریکایی‌ها – در ایران به‌طور چشمگیری افزایش یافت. دولت پهلوی، که خود را وام‌دار حمایت غرب می‌دانست، برای جلب رضایت و تداوم این پشتیبانی، در زمینه‌های نظامی، اقتصادی و حتی فرهنگی وابستگی روزافزونی به ایالات متحده پیدا کرد. در سال ۱۳۴۳، دولت حسنعلی منصور، نخست‌وزیر وقت، لایحه‌ای را به مجلس شورای ملی برد که عنوان رسمی آن «لایحه اجازه استفاده از مصونیت و معافیت مستشاران نظامی آمریکا در ایران» بود. اما در واقع، این لایحه همان «کاپیتولاسیون» یا «حق قضاوت کنسولی» بود که در قرن نوزدهم، قدرت‌های استعماری برای تحقیر کشورهای ضعیف به کار می‌بردند. طبق مفاد این قانون، اگر هر تبعه آمریکایی نظامی یا غیرنظامی در ایران مرتکب جرمی می‌شد، دادگاه‌های ایران حق رسیدگی نداشتند و تنها محاکم آمریکا صلاحیت بررسی آن را داشتند. مجلس شورای ملی در ۲۱ مهر ۱۳۴۳ این لایحه را تصویب کرد و مجلس سنا نیز در ۳ آبان همان سال مهر تأیید بر آن زد. تصویب این قانون در سکوت رسانه‌ای و بدون اطلاع عمومی انجام شد؛ اما امام خمینی (ره) با هوشیاری سیاسی خود، از طریق برخی نمایندگان و طلاب آگاه، از ماجرا مطلع شد. فریاد خشم در مدرسه فیضیه صبح روز ۴ آبان، جمعیت زیادی از طلاب، روحانیون و مردم قم در مدرسه فیضیه گرد آمده بودند. فضای فیضیه حال‌و‌هوایی متفاوت داشت؛ هیچ‌کس نمی‌دانست دقیقاً امام چه خواهد گفت، اما همه احساس می‌کردند قرار است حادثه‌ای بزرگ رخ دهد. وقتی امام خمینی با چهره‌ای آرام ولی مصمم وارد صحن شد، سکوتی سنگین بر جمع حاکم شد. ایشان با صدایی پرخروش گفت: «من اعلام خطر می‌کنم! ای ارتش ایران، من اعلام خطر می‌کنم! ای سیاسیون ایران، ای علمای ایران، ای تجار ایران، ای دانشگاهیان ایران، ای فضلا و طلاب، ای مراجع اسلام، من اعلام خطر می‌کنم! استقلال ما را فروختند، عزت ما را پایمال کردند... ملت ایران را از سگ‌های آمریکایی پست‌تر کردند!» با این جملات، جمعیت از شدت خشم و اندوه گریه می‌کرد. امام با بیانی صریح و بی‌پروا به دولت و شخص شاه تاخت و گفت: «اگر کسی از مستشاران آمریکایی سگ یک ایرانی را زیر بگیرد، دادگاه‌های ایران حق رسیدگی ندارند! اما اگر یک ایرانی کوچک‌ترین بی‌احترامی به یک آمریکایی کند، باید در آمریکا محاکمه شود. آیا این است استقلال؟ آیا این است عزت ایران؟» امام در ادامه سخنرانی خود، شاه را به عنوان عامل مستقیم این «خیانت» معرفی کرد و اظهار داشت: «آقای شاه! من به تو نصیحت می‌کنم، ای آقای شاه! من نمی‌خواهم تو مانند پدرت شوی که مردم او را بیرون کردند. این ملت دیگر تحمل این ذلت را ندارد.» واکنش رژیم و خشم آمریکا سخنان امام خمینی (ره) مثل انفجار بمب در فضای سیاسی ایران بود؛ در حالی که رسانه‌های رسمی کشور سکوت کرده بودند، خبر این سخنرانی به سرعت در میان مردم و طلاب و سپس در شهرهای دیگر پخش شد. حکومت پهلوی که از این افشاگری غافلگیر شده بود، به دستور مستقیم محمدرضاشاه و با فشار سفارت آمریکا تصمیم گرفت هرچه زودتر امام را از صحنه حذف کند. در بامداد ۱۳ آبان ۱۳۴۳، نیروهای ساواک و کماندوهای ویژه به منزل امام در قم یورش بردند و ایشان را بازداشت کردند. ساعاتی بعد، بی‌درنگ به فرودگاه مهرآباد منتقل و از آنجا به ترکیه تبعید شد. این تبعید نه‌تنها نتوانست صدای امام را خاموش کند، بلکه موجب شد پیام ایشان گسترده‌تر و اثرگذارتر شود. در ایران، مردم به نشانه اعتراض به تبعید امام دست به تظاهرات زدند و در بسیاری از شهرها، حوزه‌های علمیه و مساجد تعطیل شدند. معنا و مفهوم کاپیتولاسیون در نگاه امام خمینی امام خمینی (ره) در بیانیه‌ها و پیام‌های بعدی خود، کاپیتولاسیون را «سند بردگی ملت ایران» خواند و تأکید کرد که این قانون، بازگشت به دوران استعماری است که عزت و کرامت انسان ایرانی را از بین می‌برد. به اعتقاد امام، پذیرش چنین قانونی نشانه‌ی نهایت وابستگی حکومت پهلوی به آمریکا بود. او می‌فرمود: «ما را مستعمره کرده‌اند و اسمش را گذاشته‌اند پیشرفت. ملت ایران باید بداند که این قانون، زنجیر اسارت به پایش بسته است.» در واقع، امام خمینی این حادثه را نه صرفاً یک موضوع حقوقی، بلکه یک نشانه از سلطه فرهنگی و سیاسی غرب بر ایران می‌دانست. سخنان او، نگاه ملت را از سطح گلایه‌های اقتصادی و سیاسی، به عمق ساختار وابستگی رژیم پهلوی به بیگانگان کشاند. واکنش مردم و نخبگان هرچند در آن زمان، فضای اختناق و سانسور شدید حاکم بود، اما بازتاب سخنان امام در میان اقشار مختلف جامعه بسیار گسترده شد. روحانیون برجسته‌ای همچون آیت‌الله طالقانی، آیت‌الله مطهری، آیت‌الله منتظری و دیگر شاگردان امام، پیام ایشان را به سراسر کشور رساندند. در شهرهای تهران، تبریز، مشهد و شیراز، مجالس سخنرانی و دعا برای سلامتی امام برگزار شد. بازار تهران نیز برای چند روز تعطیل شد. حتی در میان برخی محافل دانشگاهی، دانشجویان از سخنرانی امام حمایت کردند و آن را دفاع از کرامت ملی دانستند. در مقابل، رژیم پهلوی تلاش کرد با تبلیغات دروغین، این اقدام را «یک ضرورت بین‌المللی» جلوه دهد. اما افکار عمومی دیگر فریب نمی‌خورد. پیامدهای تاریخی اعتراض امام افشاگری امام خمینی علیه کاپیتولاسیون نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملت ایران بود. این رویداد چند پیامد مهم و ماندگار داشت: چرا کاپیتولاسیون نقطه انفجار شد؟ پیش از ماجرای کاپیتولاسیون، امام خمینی بارها نسبت به فساد و وابستگی رژیم پهلوی هشدار داده بود؛ اما این بار، موضوع به حیثیت و هویت ملی مردم گره خورد. قانون کاپیتولاسیون در واقع، ملت ایران را در ردیف مستعمرات قرار می‌داد؛ ملت آزاد و مستقل ایران را به ملتی «دوم‌رده» در کشور خودش تبدیل می‌کرد. از نگاه امام، پذیرش این قانون به معنای آن بود که حاکمان کشور دیگر به مردم تعلق ندارند، بلکه مجری اراده‌ی بیگانگان‌اند. همین احساس تحقیر بود که موجب شد فریاد امام، به فریاد یک ملت بدل شود. میراث ۴ آبان اکنون، بیش از شصت سال از آن روز تاریخی می‌گذرد، اما یاد و پیام آن همچنان زنده است. ۴ آبان نه فقط یک خاطره سیاسی، بلکه یادآور غیرت ملی، استقلال‌خواهی و ایستادگی در برابر سلطه خارجی است. امام خمینی (ره) با شجاعت و صراحتی بی‌نظیر، فریاد «نه» را در برابر قدرت‌های جهانی سر داد و نشان داد که مرجعیت دینی می‌تواند در برابر استعمار بایستد و مردم را به آگاهی و قیام دعوت کند. اگرچه حکومت پهلوی در آن زمان با زور، سانسور و تبعید پاسخ این اعتراض را داد، اما همین حرکت، پایه‌های مشروعیت آن را سست کرد و بذر انقلاب اسلامی را در دل مردم کاشت. در واقع؛ واقعه کاپیتولاسیون و اعتراض تاریخی امام خمینی در ۴ آبان ۱۳۴۳، تنها یک حادثه سیاسی در گذشته نیست؛ بلکه درسی ماندگار برای همه نسل‌هاست. درسی از شجاعت، بصیرت و ایمان به خدا و مردم. در روزگاری که قدرت‌های خارجی می‌کوشیدند ملت‌ها را با ظواهر «توسعه و همکاری» به اسارت بکشند، امام خمینی با شناخت عمیق از ماهیت استعمار نو، فریاد زد که استقلال با وابستگی سازگار نیست. امروز، بازخوانی آن سخنرانی و تأمل در پیام آن، یادآور این حقیقت است که استقلال، آزادی و عزت ملی نه با شعار، بلکه با آگاهی، مقاومت و ایمان به اصول به‌دست می‌آید.