شناسهٔ خبر: 75519367 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

دلایل عقب ماندگی صنعت نساجی ایران از زنجیره ارزش جهانی

صنعت نساجی و پوشاک ایران با سابقه طولانی و ظرفیت اشتغال‌زایی بالا، در حالی با چالش‌های ساختاری و فناورانه مواجه است که امکان حضور مؤثر در زنجیره جهانی ارزش را از دست داده است.

صاحب‌خبر -

صنعت نساجی و پوشاک ایران، از قدیمی‌ترین و پرجمعیت‌ترین صنایع کشور، نقش راهبردی در اقتصاد ملی دارد. این صنعت نه تنها در تأمین نیازهای اساسی جامعه نقش دارد، بلکه می‌تواند موتور محرک توسعه صنعتی و اشتغال‌زایی باشد. با این حال، طی سال‌های اخیر، مشکلات ساختاری و مدیریتی باعث شده جایگاه ایران در زنجیره جهانی ارزش پوشاک و نساجی ضعیف باقی بماند و تولیدکنندگان داخلی نتوانند سهم قابل توجهی از بازارهای منطقه‌ای و جهانی به دست آورند.

در این راستا، گزارش تازه معاونت مطالعات اقتصادی اتاق بازرگانی تهران با عنوان «توسعه زنجیره ارزش صنعت نساجی و پوشاک» وضعیت کنونی، چالش‌ها و فرصت‌های این صنعت را بررسی و مسیرهای عملی برای ارتقای فناوری، برندسازی و اتصال به بازارهای جهانی پیشنهاد کرده است.

چالش‌های کلیدی صنعت نساجی و پوشاک در ایران

بر اساس یافته‌های جدید، صنعت نساجی ایران عمدتاً در حلقه‌های ابتدایی زنجیره ارزش تولید نخ و پارچه خام باقی مانده و بخش‌های با ارزش افزوده بالا، مانند طراحی، مد، بازاریابی و صادرات، مغفول مانده‌اند.

مهم‌ترین موانع رشد این صنعت عبارتند از:

فرسودگی ماشین‌آلات و فناوری‌های تولید؛

ضعف در نوآوری، طراحی و توسعه برندهای ملی؛

نظام تعرفه‌ای ناکارآمد که از تولید حمایت نکرده و رقابت را محدود می‌کند؛

قاچاق گسترده پوشاک خارجی که سهم تولیدکنندگان داخلی را کاهش داده است؛

پراکندگی تصمیم‌گیری و نبود سیاست صنعتی منسجم؛

کمبود آموزش‌های تخصصی و کاهش بهره‌وری نیروی کار؛

وابستگی به واردات مواد اولیه و قطعات و محدودیت سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه.

نتیجه این محدودیت‌ها، تمرکز صنعت ایران بر تولید کم‌ارزش و کاربر بوده و باعث شده کشور نتواند در حلقه‌های ارزش افزوده بالا جایگاه مؤثری پیدا کند.

مطالعات نشان می‌دهد کشورهایی مانند چین، ترکیه، ویتنام، بنگلادش و سریلانکا با اتکا بر مدل‌های «خریدارمحور»، برندسازی قوی، شبکه‌های توزیع جهانی و پیوند میان طراحی، تولید و فروش، جایگاه خود را تثبیت کرده‌اند. این کشورها توانسته‌اند بیشترین سهم ارزش افزوده و تأثیرگذاری بر اشتغال و صادرات را به دست آورند، در حالی که ایران همچنان در تولید پایه باقی مانده و حلقه‌های کلیدی مانند طراحی و مد را از دست داده است.

در بخش فناوری و نوآوری، شکاف ایران با کشورهای پیشرو افزایش یافته است. ایران در حوزه‌های نساجی فنی، منسوجات هوشمند، دیجیتالی‌سازی فرآیند تولید، طراحی مبتنی بر هوش مصنوعی و بازاریابی دیجیتال عقب‌تر است.

برای جبران این عقب‌ماندگی، سه مرحله تحول فناورانه پیشنهاد شده است:

کوتاه‌مدت (1 تا 3 سال): بازسازی زیرساخت‌ها، ارتقای بهره‌وری و آموزش نیروی انسانی.

میان‌مدت (3 تا 5 سال): توسعه نوآوری در محصول و فرآیند، حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان.

بلندمدت (5 تا 10 سال): دستیابی به رهبری فناورانه و حضور فعال در زنجیره جهانی ارزش.

پراکندگی نهادهای تصمیم‌گیر، نبود رگولاتور واحد و ضعف هماهنگی میان تولیدکنندگان و بازار، مشکلات ساختاری مهم دیگری هستند که توسعه صنعت نساجی را محدود کرده‌اند. ایجاد یک نهاد فراگیر تنظیم‌گر صنعت نساجی و پوشاک، می‌تواند سیاست‌ها را هماهنگ کرده، قاچاق را کنترل، زنجیره تأمین را بهبود و همکاری میان تولیدکنندگان داخلی و شرکت‌های بین‌المللی را تسهیل کند.

وضعیت داخلی و فرصت‌ها

در ایران، پراکندگی تولیدکنندگان، ضعف در نوآوری و محدودیت سرمایه‌گذاری باعث شده بسیاری از واحدهای تولیدی کوچک نتوانند در زمینه طراحی، تحقیق و توسعه یا ارائه خدمات پس از فروش فعالیت مؤثر داشته باشند. این مسئله باعث نارضایتی مصرف‌کنندگان شده و به «تله مونتاژکاری» در صنعت لوازم خانگی و پوشاک منجر شده است؛ یعنی تولیدکنندگان بزرگ که در تعمیق ساخت داخل سرمایه‌گذاری کرده‌اند، با رقابت ناعادلانه از سوی بنگاه‌های کوچک مواجه می‌شوند.

بر اساس تجربه کشورهایی مانند ترکیه و چین، موفقیت در صنعت پوشاک نیازمند سیاست صنعتی پایدار، تمرکز بر صادرات، حمایت از نوآوری و برندسازی، ایجاد مناطق ویژه تولید و پیوند مؤثر میان دانشگاه، صنعت و بازار است.

سه سناریوی آینده برای صنعت نساجی ایران ترسیم شده است:

رکود و ادامه وضعیت فعلی: کاهش تولید داخلی و افزایش واردات.

توسعه داخلی و تقویت بازار ملی: جایگزینی واردات و حمایت از تولیدکنندگان خرد.

رشد صادرات‌محور (سناریوی ترکیبی): توسعه بازار داخلی همراه با افزایش سهم صادرات، که واقع‌بینانه‌ترین مسیر توسعه به شمار می‌رود.

تحقق سناریوی سوم مستلزم سرمایه‌گذاری هدفمند در فناوری، توسعه برندهای ملی، اصلاح سیاست‌های صنعتی، تقویت زیرساخت‌های لجستیکی و بهره‌گیری از تجارب بین‌المللی است.

به صورت کلی صنعت نساجی و پوشاک ایران در نقطه‌ای حساس قرار دارد؛ صنعتی که با ظرفیت بالقوه بالا، اما با مشکلات ساختاری و مدیریتی مواجه است. اگر این چالش‌ها به‌موقع برطرف نشوند، کشور ممکن است جایگاه خود را در بازار داخلی و جهانی از دست بدهد. در مقابل، با اجرای سیاست‌های مدون، سرمایه‌گذاری در فناوری و نوآوری، و ایجاد سازوکارهای حکمرانی منسجم، این صنعت می‌تواند به موتور محرک توسعه اقتصادی و اشتغال در ایران تبدیل شود.