به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، عصر ۴ آبانماه ۱۴۰۱، حرم حضرت شاهچراغ (ع) در شیراز هدف حمله تروریستی قرار گرفت. در آن حادثه، کودک و پیر، زن و مرد زیر رگبار گلوله قرار گرفتند و جان خود را از دست دادند. در میان شهدای این روز، جوانی دیده میشد که حافظ کل قرآن بود و در طول زندگی کوتاه خود، دستاوردهای علمی زیادی داشت و همیشه تلاش میکرد تا به کشورش خدمت کند و در پیشرفت آن نقش داشته باشد.
فریدالدین معصومی جوانی نخبه بود که تحصیلات خود را در رشته مکانیک از ایران تا نیوزیلند ادامه داد و با پشتکار خود، نخستین ربات ماهی بینالمللی را طراحی و ثبت کرد. او پس از بازگشت به ایران، مسئولیتهایی در حوزه نفت، گاز و انرژی بر عهده گرفت و همزمان به فعالیتهای دینی و قرآنی ادامه داد. او پیش از شهادت، مسیر زندگی و نحوه پایان آن را در ذهن خود پیشبینی کرده بود و سرانجام در همان حادثه تروریستی به آرزوی دیرینهاش، شهادت رسید. به مناسبت سالروز شهادت فریدالدین معصومی، نگاهی به زندگی این شهید نخبه کردیم.
در مسیر آموختن
  فریدالدین که متولد ۲۶ آبانماه ۱۳۶۲ در تهران بود، از همان دوران کودکی علاقه زیادی به مطالعه نشان میداد. او به پیشنهاد یکی از معلمان، در کلاس قرآنی صبحگاهیِ مدرسه شرکت کرد. نمرات بالا و دانش قرآنی او موجب شد که به راحتی در دبیرستان «شهدا» پذیرفته شود. پس از شرکت در کنکور، رشته «مکانیک جامدات» را برگزید و در واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی مشغول به تحصیل شد. هوش و استعدادش خیلی زود توجه استادان و همکلاسیهایش را جلب کرد. او به طور مرتب در جلسات علمی دانشگاه حضور شرکت میکرد و همه، شهید معصومی را از دانشجویان برتر این رشته میدانستند. علاقه او به علوم دینی بار دیگر سبب شد تا فریدالدین خود را به کلاسهای حوزوی آخر هفتهها که مخصوص دانشجویان بود برساند و در جلسات آیت الله مجتهدی و آیت الله حق شناس حاضر شود.
فریدالدین که دوران کارشناسی را با موفقیت به پایان رسانده بود، تصمیم داشت که تحصیلات تکمیلی خود را در خارج از کشور ادامه دهد. با موافقت خانواده، به دانشگاه «اوکلند» در نیوزیلند رفت و در رشته مکانیک به تحصیل پرداخت.
آغاز زندگی مشترک و ورود به مقطع دکتری
  پس از دریافت مدرک و بازگشت به ایران، فریدالدین در شهریور ماه ۱۳۸۸ از دختر خانواده تقویمنش، از دوستان خانوادگیشان، خواستگاری کرد. پس از عقد، به مدت دوماه به نیوزیلند برگشت تا مقدمات تحصیل در مقطع دکتری را آماده کند. در مردادماه ۱۳۸۹ پس از سفر حج، زندگی مشترک خود را آغاز کرد. چند هفته بعد، همراه همسرش برای تحصیل در مقطع دکتری رشته «مهندسی مکانیک» با گرایش «مکاترونیک» وارد دانشگاه کنتربری در شهر کرایستچرچ نیوزیلند شد.
در این دوره، فریدالدین به فعالیتهای قرآنی خود ادامه داد و در یکی از حسینیههای شهر به آموزش قرآن به کودکان پرداخت. در فروردینماه ۱۳۹۲ فرزندشان، مهدیار، متولد شد. با توجه به برنامهریزی برای بازگشت به ایران پس از پایان تحصیل، آنها تصمیم گرفتند برای فرزندشان شناسنامه ایرانی دریافت کنند. پس از بازگشت به ایران، صاحب فرزند دختری به نام محدثه شدند.
از محدودیت تا ثبت اختراع بینالمللی
  فریدالدین در دوران تحصیل در مقطع دکتری توانست نظر استادان دانشگاه را جلب کند، بهطوریکه از او دعوت شد در دانشگاه کنتربری به تدریس بپردازد. او همچنین دورههای مهندسی انرژی باد، تکنولوژی انرژی و سیستمهای حرارتی را در نیوزیلند بگذراند. پژوهش دوره دکتری فریدالدین معصومی بر طراحی و ساخت دو نمونه ربات ماهی متمرکز بود. ربات ماهی در پروژههای نفتی و طرحهای تعمیر سکوهای شناور در آب مورد استفاده قرار میگیرند. این ربات با کاهش هزینههای پایش و تعمیر سکوها، وظایفی را که پیشتر بر عهده نیروی انسانی بود، انجام میدهند. با وجود محدودیتهای موجود، دستیابی به این هدف آسان نبود؛ زیرا فریدالدین اجازه استفاده از تمام امکانات مورد نیاز، از جمله سرب یا برخی پرینترهای خاص را نداشت. با وجود این محدودیتها، نام او بهعنوان نخستین مخترع بینالمللی ربات ماهی ثبت شد.
وداعی که جاودانه شد
  با اتمام دوران دکتری در دانشگاه کنتربری، فریدالدین پیشنهادهای کاری متعددی از نیوزیلند و سایر کشورها دریافت کرد. پروژه پسادکتری ارتش آمریکا توسط استاد راهنمایاو پیشنهاد شد که با قبول آن میتوانست زندگی راحتتری برای خانوادهاش بسازد؛ اما او این موقعیتها را نادیده گرفت تا به کشور بازگردد و از دانشی که طی این سالها کسب کرده بود در راه پیشرفت ایران استفاده کند.
پس از بازگشت به ایران، شروع به فعالیت در هلدینگ نفت و گاز تدبیر کرد. چند سال بعد، به هلدینگ برق و انرژی شرکت غدیر پیوست و پس از مدتی به سمت مدیرعاملی این شرکت منصوب شد. او در پروژههای تامین انرژی برای مناطق اقتصادی توجه داشت و طی دوران مسئولیت خود روند پیشرفت آنها را از طریق پیگیریها و بازدیدهای مکرر دنبال میکرد.
آخرین سفر کاری او به شیراز، برای بازدید از پروژه ساخت نیروگاه در منطقه اقتصادی لامرد انجام شده بود. در پایان سفر، علاقه قلبی، فریدالدین او را به حرم شاهچراغ کشاند. همسرش درباره عشق و علاقه او به حضرت شاهچراغ میگوید: «همیشه با حال و هوای خوبی از شاهچراغ حرف میزد و بعد از حرم امام رضا (ع)، برای تصمیمهای مهم زندگیاش در حرم شاهچراغ استخاره میگرفت.» فریدالدین که در عصر ۴ آبان به قصد وداع با حضرت احمد بن موسی و ادای نماز مغرب به حرم شاهچراغ رفته بود، به ضرب گلوله گروه تکفیری داعش، به آرزوی بیست و یک سالهاش رسید.
پیشبینی شهادت در نماز
  فریدالدین در باورهای خود ثابتقدم بود. اگر به درستی کاری اطمینان پیدا میکرد، هیچ مانعی نمیتوانست او را از انجام آن باز دارد. او نسبت به ظلم و بیعدالتی بیتفاوت نبود و در دوران تحصیل خود در خارج از کشور، بارها در دفاع از فلسطین وارد مباحثه شده بود. به نقل از همسرش، فاطمه تقویمنش، در پاسخ به راننده تاکسی نیوزیلندی که معتقد بود گذشت زمان، حق مالکیت را برای ساکنان سرزمینهای اشغالی ایجاد کرده؛ گفته بود: «اگر آنها هشتاد سال است که به زور آنجا ساکن شدند، فلسطینیها نسل اندر نسل آنجا زندگی کردهاند. اگر اینطور هم بسنجیم حق با کیست؟ هرچند قرار نیست زمان چیزی را تغییر دهد. اگر کسی خانه شما را غصب کرد و چند سال از این ماجرا گذشت، میگویید سالها گذشته و قید خانه و حقتان را میزنید؟»
شهید معصومی به موضوعات دینی توجه داشت و اگر در کاری با شبههای مواجه میشد، تا رفع آن شبهه دست به اقدام نمیزد. در کارها متعادل بود و معتقد بود که افراط به اندازه تفریط آسیبزا است. نماز اول وقت را ترک نمیکرد و دائم الوضو بود. در میان شوخیهایش، نحوه درگذشت خود را پیشبینی کرده بود: «داعش مرا سر نماز شهید میکند.»
منبع:
  کتاب «چند قدم تا تو؟»، الهه آخرتی، انتشارات روایت فتح
