شناسهٔ خبر: 75511666 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

تعیین «روز بازگشت تایوان» و پیام‌های پنهان سیاسی پکن

تعیین روز «بازگشت تایوان» را می‌توان بخشی از استراتژی چندوجهی پکن برای ادغام سیاست، تاریخ و مشروعیت ژئوپلیتیکی دانست؛ اقدامی که با حذف مرز میان تاریخ و سیاست و استفاده از حافظه تاریخی موضع فعلی چین در برابر تایوان و قدرت‌های خارجی را تقویت کرد.

صاحب‌خبر -

در اقدامی که می‌تواند به‌عنوان یکی از نمادین‌ترین تحرکات سیاسی چین در دهه اخیر تلقی شود، مجلس ملی خلق این کشور در روز جمعه، ۲۴ اکتبر ۲۰۲۵، با تصویب قطعنامه‌ای، روز ۲۵ اکتبر را به عنوان «روز بازگشت تایوان» (Taiwan Restoration Day) اعلام کرد. این تصمیم که از دیدگاه رسمی پکن برای «حفظ دستاوردهای پیروزی چین در جنگ جهانی دوم و تحکیم اصل چین واحد» اتخاذ شده، حامل پیام‌های چندلایه سیاسی، تاریخی و راهبردی در قبال تایوان، منطقه شرق آسیا و قدرت‌های غربی است.

در متن مصوبه مجلس ملی خلق آمده است که این روز یادآور «بازگشت تایوان به میهن مادری در سال ۱۹۴۵» است؛ زمانی که ژاپن پس از شکست در جنگ جهانی دوم، حاکمیت خود را بر تایوان به نیروهای جمهوری چین واگذار کرد. از نگاه دولت پکن، این رخداد، نه‌تنها پایان استعمار ژاپن، بلکه آغاز «بازگرداندن تایوان به بستر تاریخی خود به‌عنوان بخشی از سرزمین واحد چین» بوده است. اعلام تعطیلی رسمی با این عنوان، از نظر نمادین، کوششی برای تثبیت این روایت تاریخی در سطح ملی و بین‌المللی است.

پیوند سیاست و نمادگرایی در زمان‌بندی پکن

با وجود آنکه از سال ۱۹۴۹ و پس از پایان جنگ داخلی چین، دو سوی تنگه تایوان عملاً در وضعیت سیاسی جدا از هم قرار دارند، موضع رسمی پکن همواره بر «اصل چین واحد» استوار بوده است. به موجب این اصل، تنها یک چین وجود دارد و تایوان بخشی جدایی‌ناپذیر از آن است. چین از دهه ۱۹۷۰ میلادی تاکنون، و به‌ویژه پس از تصمیم سازمان ملل در سال ۱۹۷۱ برای به‌رسمیت شناختن جمهوری خلق چین به‌جای جمهوری چین (تایوان)، با قدرت تمام از این موضع دفاع کرده است. تصمیم اخیر مجلس ملی خلق را می‌توان گامی تازه در راستای بازتعریف این موضع در چارچوب سیاست داخلی و خارجی پکن دانست.

در تحلیل انگیزه‌های پشت این اقدام، چند نکته کلیدی قابل توجه است. نخست، زمان‌بندی اعلام این روز درست پس از پیروزی «چِنگ لی‌وِن» (Cheng Li-wen)، سیاستمدار وابسته به حزب کومینتانگ (KMT)، در انتخابات رهبری تایوان است. حزب کومینتانگ که از دیرباز رویکردی نزدیک‌تر به پکن و اصل «چین واحد» دارد، از دید مقام‌های چینی، شریک گفت‌وگو و هم‌پیمانی بالقوه برای بازسازی روابط دو سوی تنگه تایوان محسوب می‌شود. هم‌زمانی این دو رویداد، از نظر ناظران، تصادفی نیست و می‌تواند نشانه‌ای از تلاش حساب‌شده چین برای بهره‌گیری از تغییرات سیاسی داخلی تایوان جهت پیشبرد اهداف وحدت ملی تلقی شود.

پیام آشکار به واشنگتن و متحدان غربی

دوم، این تصمیم را باید در چارچوب افزایش تنش‌های پکن با واشنگتن و متحدان غربی‌اش ارزیابی کرد. در سال‌های اخیر، ایالات متحده با گسترش همکاری‌های نظامی و فناوری با تایوان، حضور خود را در منطقه تقویت کرده است؛ اقدامی که از دید پکن، «دخالت مستقیم در امور داخلی چین» و «تهدیدی برای حاکمیت ملی» تلقی می‌شود. اعلام روز «بازگشت تایوان» در چنین فضایی، پیامی آشکار برای واشنگتن دارد: چین در موضع خود درباره تایوان عقب‌نشینی نخواهد کرد و هم در سطح داخلی و هم نمادین، در حال تثبیت مشروعیت این موضع است.

از احیای ملی تا مدیریت افکار عمومی

سوم، تصمیم اخیر مجلس ملی خلق را می‌توان بخشی از پروژه بزرگ احیای ملی چین دانست؛ مفهومی که شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، آن را محور اصلی سیاست‌های دوره زمامداری خود قرار داده است. او در سخنرانی ۱۹ اکتبر ۲۰۲۵ تأکید کرد که «اتحاد ملی، مأموریتی تاریخی برای حزب کمونیست و خواسته مشترک ملت چین» است. از این منظر، نام‌گذاری چنین روزی در امتداد شعار «قرن احیای ملت چین» (Chinese Rejuvenation) قرار می‌گیرد و نوعی فراخوان سیاسی برای همبستگی ملی در برابر چالش‌های داخلی و خارجی محسوب می‌شود.

چهارم، بُعد داخلی این تصمیم را نیز نباید نادیده گرفت. در سال‌های اخیر، چین با چالش‌هایی نظیر کندی رشد اقتصادی، فشارهای خارجی و مسائل قومی و منطقه‌ای مواجه بوده است. در چنین فضایی، تقویت نمادهای وحدت ملی و بازخوانی «دستاوردهای تاریخی» می‌تواند به انسجام داخلی و مشروعیت سیاسی نظام کمک کند. بزرگداشت بازگشت تایوان، در واقع، تبدیل یک موضوع ژئوپلیتیکی به ابزار بسیج سیاسی و تقویت حس ملی‌گرایی است.

واکنش تایوان و چشم‌انداز منطقه‌ای

در سوی مقابل، دولت تایوان، به‌ویژه حزب حاکم «تقدمی دموکراتیک» (DPP)، این اقدام را نشانه‌ای از «افزایش فشار سیاسی و روانی پکن» بر تایوان تلقی کرده است. مقامات تایوانی در بیانیه‌هایی غیررسمی تأکید کرده‌اند که «سرنوشت تایوان باید توسط مردم تایوان تعیین شود» و چنین اقداماتی را تلاشی برای بازنویسی تاریخ و تحمیل هویت سیاسی از سوی چین می‌دانند. با این حال، تحلیل‌گران منطقه‌ای معتقدند پکن با بهره‌گیری از تغییرات سیاسی اخیر در تایوان و احتمال همکاری حزب کومینتانگ، در پی آزمودن مسیرهای نرم‌تر برای تحقق وحدت است.

در سطح بین‌المللی نیز انتظار می‌رود واکنش کشورها با احتیاط باشد. ایالات متحده و متحدانش احتمالاً با تأکید بر حفظ «وضعیت موجود» در تنگه تایوان، نگرانی خود را از پیامدهای احتمالی این تصمیم ابراز خواهند کرد، در حالی که برخی کشورهای همسو با چین، از جمله روسیه، از این اقدام به عنوان «احیای حق تاریخی پکن» حمایت می‌کنند.

ترکیب تاریخ و سیاست در راهبرد چین نوین

در نهایت، تعیین روز «بازگشت تایوان» را می‌توان بخشی از استراتژی چندوجهی پکن برای ادغام سیاست، تاریخ و مشروعیت ژئوپلیتیکی دانست. چین با این اقدام، مرز میان تاریخ و سیاست را کمرنگ کرده و از حافظه تاریخی برای تقویت موضع کنونی خود در برابر تایوان و قدرت‌های خارجی بهره برده است. فارغ از واکنش‌های بیرونی، این تصمیم پیامی روشن برای مردم چین دارد؛ مسئله تایوان نه‌فقط یک موضوع سیاسی، بلکه بخشی از هویت ملی و مأموریت تاریخی جمهوری خلق چین است.

در چنین شرایطی، شرق آسیا بار دیگر به صحنه‌ای حساس برای تلاقی تاریخ، ایدئولوژی و قدرت تبدیل شده است؛ صحنه‌ای که هر تصمیم نمادین، می‌تواند به تحولی ژرف در معادلات ژئوپلیتیکی منطقه و جهان بینجامد.