به گزارش تابناک؛ هیچ وقت اولین روزی که ا ف جی کروز را دیدم فراموش نمیکنم ، حوالی ده شب در محوطه فرودگاه جزیره کیش ، از دایی ام پرسیدم این هیولای قرمز دیگر چیست ؟ گفت اف جی کروز ! باورم نمیشد این خودرو میخواهد خودرو زیرپای ما در کیش باشد ، برای یک بچه سیزده ساله که با بنز های دایی اش عشق بازی میکرده ، حالا دیدن و سوار شدن اف جی کروز یک تجربه جدید بود .
اما حالا با معرفی اف جی کروز جدید ....
لندکروز همیشه چیزی فراتر از یک خودرو بوده؛ میراثی از اعتماد، دوام و ماجراجویی که سالهاست در حافظهی جمعی رانندگان جهان جا خوش کرده است. حالا تویوتا با معرفی نسخهای تازه از این افسانه، مدلی که به شوخی و احترام به آن «بیبی لندکروز» میگویند، تصمیم گرفته بار دیگر روح خستگیناپذیر خود را به قالبی کوچکتر و مدرنتر بریزد. ماشینی که اگرچه از نظر ابعاد فروتنتر است، اما در ژنهایش همان اصالت و سرسختی لندکروز را حمل میکند.
در نگاه اول، بیبی لندکروز مثل کودکی است که پدرش را خوب میشناسد و میخواهد رد پای او را دنبال کند، اما مسیر خودش را دارد. چهرهای جعبهای و مطمئن، چراغهایی گرد با نگاه مصمم، سپری که حس استقامت میدهد و خطوطی که سادگی ژاپنی را با اقتدار لندکروز پیوند زدهاند. این طراحی، نه تنها یادآور دهههای طلایی لندکروز است، بلکه برای زمانهای ساخته شده که مردم در خیابانهای تنگ شهرها زندگی میکنند و با این حال، دلشان جادههای خاکی و بوی باران روی خاک را میخواهد.
اما زیر این پوست نوستالژیک، پلتفرم Hilux Champ قرار دارد؛ همان پیکاپی که به دوامش معروف است. این یعنی بیبی لندکروز هنوز هم برای سختی ساخته شده است، حتی اگر ظاهرش بیشتر شهری باشد. موتور چهار سیلندر ۲.۷ لیتری احتمالاً قلب تپندهی این خودرو خواهد بود، متصل به یک جعبهدندهی شش سرعته و سیستم چهارچرخ متحرک پارتتایم. یعنی هنوز میتوانی با چرخهای عقب شهر را فتح کنی و وقتی دل طبیعت خواست، چهارچرخ را فعال کنی و از گل و سنگ و شیب نترسی. آنچه تویوتا با این مدل ارائه کرده، نه یک آفرودر خالص، بلکه تلفیقی هوشمند از زندگی مدرن و غرور کلاسیک است.
فضای داخلی ساده، اما کاربردی طراحی شده است؛ فرمان بزرگ، دکمههای فیزیکی، صندلیهایی با فرم مستحکم و متریال بادوام. اینجا خبری از زرق و برق بیهوده نیست؛ همان فلسفهای که سالها پیش لندکروز را تبدیل به همراهی وفادار کرد. در بیبی لندکروز، مهندسی ژاپنی دوباره به زبان صادقانهی خود بازگشته: عملکرد مهمتر از ظاهر، و دوام ارزشمندتر از تزئینات.
اما در میان این تحسین، نمیتوانم پنهان کنم که نوشتن این جمله برایم تلخ است: این خودرو نسخهی برقی هم خواهد داشت. بله، تویوتا، همان شرکتی که لندکروز را برای نبرد با بیراههها آفرید، حالا از نسخهای سخن میگوید که صدای موتور در آن خاموش است. شاید آینده چنین میطلبد، شاید جهان جدید دیگر جایی برای غرش موتورهای درونسوز ندارد، اما چیزی در دل من فرو میریزد وقتی تصور میکنم لندکروزی که همیشه با تپش آهن و بنزین معنا داشت، حالا باید بیصدا حرکت کند. لندکروز برقی، هرچقدر هم سریع و کارآمد باشد، دیگر آن حیوان بیرحمِ بیابان نخواهد بود، بلکه نسخهای اهلیشده برای شهرهای مدرن است.
با این حال باید انصاف داشت. تویوتا میداند که آینده را نمیتوان با نوستالژی ساخت. بیبی لندکروز دقیقاً برای همین نقطهی تعادل خلق شده است: احیای احساس و غرور گذشته، اما با پذیرش الزامات دنیای امروز. شاید بتوان گفت این خودرو، پلی است میان لندکروز افسانهای و نسلی که دیگر با خاک و موتورهای پرصدا بزرگ نمیشود. همانقدر که مهربانتر و کارآمدتر است، به همان میزان هم از شور و خشم پدرش فاصله دارد.
برای بازارهایی مثل ایران، که هنوز جادههای خاکی در رگهایش جاری است و نام لندکروز مترادف با اعتماد و اعتبار است، چنین خودرویی میتواند جایگاه ویژهای پیدا کند. بدنهی کوچکترش برای شهر مناسبتر است، در عین حال ارتفاع از زمین و چهارچرخ محرکش، آن را از بسیاری کراساوورهای بیخاصیت جدا میکند. اگر پایش به ایران برسد، بدون شک طرفدارانش صف خواهند کشید. اما واقعیت این است که لندکروز جدید، دیگر فقط یک خودرو نیست؛ نوعی سازش است بین دنیایی که عاشقان ماشین میخواهند و دنیایی که محیطزیست از ما میطلبد.
بیبی لندکروز شاید آخرین یادگار دوران بنزین باشد، یا شاید آغاز فصلی تازه برای افسانهای که قرار نیست بمیرد، بلکه قرار است تغییر شکل دهد. هنوز نمیدانم باید از تویوتا تشکر کنم یا گله؛ فقط میدانم لندکروز کوچکتر، هرچقدر هم برقی یا مدرن شود، هنوز نامی دارد که بوی خاک، سفر و اعتماد میدهد و همین کافیست که آدمی مثل من، دوباره بنویسدش با احترام و اندوه.
∎