به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، الهه شمس در سرویس دین و اندیشه ایبنا نوشت: رشد علمی و فرهنگی ایران در یک قرن اخیر را نمیتوان بیاعتنا به نقش مترجمان، تحلیل کرد. مفاهیم و اندیشههای تازه از راه ترجمه وارد شدند و تا مدتها مترجم بهعنوان حلقه واسطه تمدنی ستوده میشد. امروزه اما تعدد منابع، سرعت انتقال دادهها و پیشرفت ابزارهای هوشمند، وزن و هویت مترجمانی را که زمانی کلیددار ورود افکار نو بودند، دگرگون ساخته است. در این گذر بحرانی، گفتوگویی با شکوه حسینی پژوهشگر و مترجم درباره سرنوشت ترجمه و مترجمان در ایران ترتیب دادم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
شکوه حسینی
نخست بفرمایید اصولاً نگاهتان به ترجمه چیست و چه تعریفی از ترجمه دارید؟
ترجمه در سادهترین تعریف خود، انتقال یا برگردان یک متن از زبانی به زبان دیگر است. طبعاً هر یک از عناصر اصلی این عبارت قابلیت گسترش دارند؛ بدین معنا که «متن» فقط به نوشتار خلاصه نمیشود و گفتار را هم در بر میگیرد. وانگهی، هر پدیدهای در جهان قابلیت «متن شدن» و انتقال به زبان دیگر را دارد. خودِ «زبان» هم در اینجا قابلمناقشه است و بهجز گفتار و نوشتار، واسطههای (مدیومهای) دیگری نیز برای مهاجرت یک متن وجود دارند. از آن گذشته، واژهٔ «برگردان» یا «انتقال»، راه را برای انواع خوانشها از یک متن باز میکند و میتواند شامل تفسیر، تأویل، شرح و مانند آن نیز بشود. حتی گاهی ممکن است ژانر یا جنس ادبی یک اثر در جریان ترجمه تغییر کند؛ برای مثال، شعر به نثر تبدیل شود یا یک متن غیرروایی در زبان دیگر به شکل یک داستان ترجمه گردد.
عجالتاً آنچه در این پرسشوپاسخ بر آن توافق میکنیم، برگردان متن نوشتاری از زبان فارسی یا به آن است که در قالب کتاب انجام میگیرد و شامل هیچگونه تفسیر و تأویلی نیز نمیشود. مقصود آن است که اگر، برای مثال، ابهامی در متن اصلی وجود دارد، مترجم در صدد گشودن آن گره نیست؛ یا اگر در متن اصلی موضوعی به تفصیل توضیح داده شده است، مترجم آن را خلاصه نمیکند، بلکه میکوشد در عین توجه به مخاطب زبان مقصد، اصل امانتداری نسبت به متن مبدأ را نیز رعایت کند.
به نظر شما نقش و تاثیر مترجمان در ایران معاصر چیست؟
تردیدی نیست که آنچه گفتوگوی فرهنگها و تمدنها را میسر کرده همین ترجمه متون است. آنچه اکنون در اختیار ماست، دستاورد سدهها تلاش مردمانی است که به اشکال و انحای گوناگون میراث گذشته را از گوشه و کنار جهان به هم پیوند دادهاند و این پیوندها در غنا و تقویت آنچه در روزگار حاضر در دست ماست نقش بسزایی داشته و اصولاً آشنایی و تفاهم را میان گویشوران این فرهنگها میسر ساخته است.
آیا میتوان دوران کنونی را یک عصر ترجمه خواند؟
عصر ترجمه دیریست که آغاز شده و اتفاقاً در عصر حاضر، تکنولوژی و پیشرفت جوامع بشری امکان تفاهم را به شیوههایی مدرنتر فراهم کرده است. عصر ترجمه دست کم از زمان آغاز روابط آدمها با فرهنگ و زبان متفاوت، شروع شده است.
آیا با این دیدگاه موافقید که مترجمان تبدیل به متفکران و اندیشمندان شدهاند یا دست کم نقش و جایگاه آنها را گرفتهاند؟
مترجم خودش میتواند صاحب ایده و اندیشه باشد، اما آنچه در ترجمه رخ میدهد این است که مترجم افکار و اندیشههای شخصی دیگر را به یک زبان دیگر برمیگرداند و هنر او در انتقال درست و تمام و کمال این افکار و اندیشههاست.
جایگاه واقعی یا حقیقی و بجای مترجمان و ترجمه از نظر شما چیست؟
مترجمان بسته به نسبتشان با زبان مبدأ و مقصد، تخصصشان در متنی که ترجمه میکنند، تلاشی که برای فهم متن و انتقال آن به زبان دیگر مبذول میدارند و اقبالی که در برگرداندن متن نصیبشان میشود، در میان خوانندگان خود جایگاههای متفاوت پیدا میکنند.
برخی معتقدند که به علت تحولاتی که رخ داده، عصر ترجمه به سر آمده است. آیا با این دیدگاه موافق هستید؟
پیش از این اشاره کردم که تکنولوژی و توسعه راههای ارتباطی را پیشرفتهتر و گستردهتر نموده ولی این به معنای از میدان به در شدن روشهای سنتی ارتباط نیست. حتی اگر مترجم با این ابزار و روشها راه جدیدی را در مسیر کاری خود نیابد، باز هم مخاطبان بسیاری هستند که همچنان به روشهای سنتی پایبندند و خوانندۀ این گونه مترجمان خواهند ماند.
تاثیر پیشرفتهای هوش مصنوعی در ترجمه چیست؟ آیا فکر نمیکنید که مترجمان در حال حذف شدن هستند؟
هوش مصنوعی بیش از هر چیز یک موتور جستوجوی پیشرفتهتر است که اتفاقاً میتواند در دستیابی مترجم به سازوکارهای جدید برگردان متن کمک بیشتری نماید. بنابر این، هر کس با این تکنولوژی و دستآورد بزرگ بشر در قرن حاضر همراه شود، بیتردید میتواند ابزار خویش را در مسیرش تقویت کند.
آینده وضعیت ترجمه و مترجمان در ایران را چطور پیشبینی میکنید؟
ممکن است روشها تغییر کند ولی اصل موضوع همان است که ایدهای به ذهن کسی خطور میکند، یا کسی به نوعی ویژۀ خود به موضوعی نگاه میکند و حاصل تأملات او را شخصی دیگر به زبان آدمهای دیگری برمیگرداند که به زبان آن شخص آشنا نیستند.
در پایان بفرمایید خود شما در حوزه ترجمه چگونه عمل میکنید؟ بر چه مبنایی آثاری را برای ترجمه انتخاب میکنید و چه رسالت و وظیفهای برای خودتان به عنوان مترجم قائل هستید؟
مطالعات و تحصیلات من همواره در حوز جهان عرب بوده است و همیشه در فعالیتهایم کوشیدهام لذتی را که از این ارتباط بیواسطه با زبان و فرهنگ عربی نصیبم میشود در قالب ترجمه، تدریس یا پژوهش در آن به همزبانان خودم منتقل و آنان را نیز در لذت خود شریک سازم.
۲۱۶۲۱۶
∎