شناسهٔ خبر: 75494431 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

«چوقا»، بازتاب هنر و اصالت در تار و پود

چوقا، یکی از پوشاک سنتی و اصیل ایرانی است که نه تنها نشانه‌ای از فرهنگ و تاریخ غنی کشورمان محسوب می‌شود، بلکه هر بار که کسی آن را به تن می‌کند، داستان‌ها و احساسات را در دل خود نهفته دارد. بافت آن معمولاً از پشم طبیعی و در رنگ‌ها و طرح‌های متنوعی انجام می‌شود که هر کدام نمادی از منطقه‌ای خاص است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری ایمنا از چهارمحال‌وبختیاری، در صبحی آرام و دل‌انگیز پاییزی هنگامی که نخستین پرتوهای خورشید به آرامی از افق سر برآورده بودند، تصمیم گرفتم دل به جاده بزنم، برعکس همه که عاشق سفر در فصل بهار هستند، من همیشه عاشق رنگ‌های گرم پاییز هستم، رنگ‌های زرد، نارنجی و قهوه‌ای که در میان طبیعت جاری است.

از هر سمت که به استان زیبای چهارمحال‌وبختیاری نگاه کنی، طبیعتی را مشاهده می‌کنی که هوش از سر آدمی می‌برد، برای من که عاشق فصل پاییز و رنگ درختان هستم، بازفت باید در این فصل مکان مناسبی باشد، بازفت در شهرستان کوهرنگ قرار دارد، این شهر در محیطی سرسبز و پُر از درختانِ بلوطِ زاگرس جای گرفته است و این طبیعت زیبا به دلیلِ دسترسیِ دشوار در سال‌های گذشته تقریباً دست‌نخورده و بِکر باقی مانده است.

کوله‌پشتی‌ام را با آب و خوراکی‌های سبک پُر می‌کنم و آماده سفری یک روزه می‌شوم، استارت ماشین را می‌زنم و سفر خود را از شهرکرد به سمت بازفت یکی از سرسبزترین نقاط استانم آغاز می‌کنم، بازفت تقریباً در ۱۷۰ کیلومتری شهرکرد مرکز استان چهارمحال‌وبختیاری قرار دارد، منطقه رویایی و ناشناخته در میان کوه‌های پُر رمز و راز زاگرس جایی که طبیعت هنر خود را به نهایت رسانده است.

هر چه به منطقه بازفت نزدیک می‌شوم، رفته رفته هوا خنک می‌شود و این خاصیت این منطقه است، درختانی که برگ‌هایشان رو به زری رفته اما دل‌هایشان سبز است اینجا جشنواره‌ای از رنگ‌ها برپاست و طبیعت هنرنمایی خود را از همان روزهای اول پاییز آغاز کرده است، در تمام مسیر چیزی جز فرهنگ و اصالت نمی‌بینم، در دل این طبیعت مردمان با اصالتی را می‌بینم که جریان زندگیشان را آفتاب نزده آغاز کرده‌اند، خش خش برگ‌ها و زوزه‌ی ملایم باد و صدای زنگوله‌ی دام‌ها در گوشم می‌پیچد، موسیقی زیبایی که طبیعت ساخته در عمق وجودم ریشه می‌کند.

بازفت چهارمحال و بختیاری منطقه جنگلی بازفت

بعد از دو ساعت رانندگی کنار یک بوم‌گردی کنار می‌زنم، هوای خنک پاییزی منطقه زیر پوستم می‌دود و با هر نفسی که ریه‌هایم را پُر و خالی می‌کنم، حس زندگی در وجودم زنده می‌شود، گویی تمام غم‌ها و نگرانی‌هایم همچون مشتی شکر که در چایی حل می‌شود در هوای تازه رنگ می‌بازد و جایش را به آرامش می‌دهد، دیگر خبری از آن دلشوره‌های مزخرف شهری نیست.

بوی چایی آتیشی در هوا پیچیده است و قابلمه‌ای پِر از آش که در کنارش قُل قُل می‌کند من را به حال و هوای روستای قدیمی و کوچکمان که دیگر مشتی خاک از آن باقی مانده است، می‌برد؛ هر چه چشم می‌چرخانم، چیزی جز رقص رنگ‌ها و زیبایی نمی‌بینم، کوه‌های بلند زردکوه با ترکیب رنگ‌های پاییزی منظره‌ای بی‌نظیر را خلق کرده، مراتع هنوز پذیرای دام‌هاست، با صدای یکی از کارکنان بوم‌گردی به خود می‌آیم با استکان کمرباریک چایی مقابلم ایستاده بوی هل و دارچین هوش از سرم می‌پراند، «چایی میل دارید؟» با اولین جرعه‌ای که می‌نوشم گرمایش تا عمق وجودم رسوخ می‌کند باد ملایمی می‌وزد و گرمای چایی را برایم لذت بخش‌تر می‌کند.

در میان تمام رنگ‌های طبیعت این منطقه که آدمی از دیدنشان سیراب نمی‌شود، لباس محلی افراد بومی هم برایم لذت‌بخش است، لباس رنگارنگ زنان را کم و بیش در شهرکرد نیز دیده بودم، در مهمانی‌ها و مجالس عروسی، اما لباس مردان برایم تازگی داشت، بالاپوشی که مردان بختیاری روی پیراهن خود پوشیده بودند تا زیر زانو بود هر چه نگاه می‌کردم هیچ دکمه و آستین و یقه‌ای نداشت، ظاهراً پشمی بود نقش و نقوش آن حس کنجکاویم را تحریک کرد با یکی از اهالی که همه او را عمو سهراب صدا می‌زدند هم‌کلام شدم، درباره لباسش پرسیدم و او مثل اینکه غیرت تمام وجودش را گرفته باشد، می‌گوید: «این لباس جنبه هویتی برای ایل بختیاری دارد و نماد و بازتاب سنت‌های اجدادی‌، یادگار نیاکان، اندیشه‌ها و باورهای قوم بختیاری است».

چوقا، بازتاب هنر و اصالت در تار و پود

خطوط چوقا از روی مقبره کوروش یا معبد چغازنبیل برگرفته شده‌اند

همین صحبت‌ها موجب شد تا با یک تاریخ‌دان تماس بگیرم و تاریخچه این لباس را جویا شوم، الهام توکلی در این باره می‌گوید: «چوقا نوعی عبای دهقانی است که قدمتی چند هزار ساله دارد و بافت آن از معبد باستانی چغازنبیل در شوش الهام گرفته شده است و به عقیده گارثویت نویسنده فرانسوی بختیاری‌ها بازماندگان دوره ساسانیان و هخامنشیان هستند، البته برای نظریه خودش لباس بختیاری را با تن پوش‌های مجسمه‌هایی که از دوران هخامنشی و ساسانی روی صخره‌ها کنده شده و از آن دوران به جای مانده بود مقایسه می‌کرد».

در تمام مدتی که او این صحبت‌ها را بیان می‌کرد، من سرشار از غرور می‌شدم و به اصطلاح خودمان رگ غیرتم بالا می‌زد، لباس مردان بختیاری ما چه تاریخ پرشکوهی داشت و ما تاکنون به سادگی از کنار آن گذشته بودیم و مطمئن بودم بسیاری از جوانان ما هم از آن بی‌خبر بودند.

از نوع بافت و نقش و نقوش لباس بختیاری مردان که حالا می‌دانستم نامش چوقا است، پرسیدم؛ «این لباس بختیاری با استفاده از پشم سفید گوسفند برای مردان تهیه می‌شود و چوقا تنها یک پوشش نیست، بلکه یک فلسفه پشت آن خوابیده است که به آئین زردتشتی و مهرپرستی برمی‌گردد، خطوط چوقا از روی مقبره کوروش یا معبد چغازنبیل برگرفته شده، به طوری که خط‌های سفید نماد مینو یا فرشته نیک از پایین به بالا می‌آید و با توجه به اینکه اکثریت لباس را تشکیل می‌دهد، بیانگر پیروزی نهایی خوبی بر سیاهی‌ها یا اهریمن است و این سیاهی و سفیدی بیانگر نبرد خیر و شر است.»

با شنیدن تاریخ لباس بختیاری به خود می‌بالیدم که مردان سرزمینم چنین لباس با اصالتی به تن می‌کنند و یاد نیاکان خود را از گذشتگان دور زنده نگه می‌دارند و با افتخار آن را به آیندگان منتقل می‌کنند اما این فرهنگ و اصالت نیازمند حمایت، پشتیبانی و توسعه است و اینکه تاکنون در این زمینه چه اقداماتی انجام شده است سوالی است که مسئولان باید به آن پاسخ بدهند.

چوقا، بازتاب هنر و اصالت در تار و پود

معصومه خورشیدی یکی از بانوانی است که در زمینه بافت چوقا فعالیت می‌کند در این منطقه هم نام او برای مردم آشناست او اصالتاً اهل خانمیرزا است و تعاونی‌اش در شهرکرد قرار دارد اما بافندگانش در سراسر چهارمحال‌وبختیاری پراکنده هستند، او ۱۷ سالی می‌شود که در حوزه صنایع دستی فعال است و بیش از ۷۰ زن سرپرست خانوار یا علاقه‌مند به چوقا بافی در تعاونی ایشان مشغول کار هستند.

وی می‌گوید: «ماهی ۱۵ تا ۲۰ سفارش چوقا بافی در ماه داریم و فروش چوقا در استان خوب استان خوب است اما باید حمایت‌ها بیشتر شود.»

خانم خورشیدی درباره موارد استفاده از چوقا می‌افزاید: «چوقا به دلیل تراکم بافت و خاصیت پشم و پنبه به کار رفته هم در زمستان و هم در تابستان مورد استفاده مردان بختیاری قرار می‌گیرد، در تابستان‌ها روی پیرهن پوشیده می‌شود و موجب خنکی و در امان ماندن از تابش نور خورشید و در زمستان روی کت پوشیده شده و باعت گرم ماندن مردان بختیاری می‌شود.»

وی ادامه می‌دهد: «امروز جوانان استقبال خوبی از لباس چوقا می‌کنند و از این لباس در برنامه‌های خود استفاده می‌کنند و حتی کارگاه ما سفارش از خارج کشور نیز دارد.»

خانم خورشیدی معتقد است: «چوقا بافی باید جزو رسته‌های با اصالت صنایع دستی باشد و حمایت‌های بیشتری از آن انجام شود و حتی مسئولان استان باید در جلسات مربوط به صنایع دستی چوقا به تن کنند تا این لباس در کشور شناخته شود و همین به بازاریابی این محصول کمک می‌کند و همچنین استفاده از ایده‌های جدید در این حوزه همچون تولید شال و لباس با طرح چوقا کمک زیادی به شناخته شدن این هنر در کشور و حتی جهان می‌کند.»

همه این حرف‌ها درد دل هنرمندانی است که در این رشته صنایع دستی فعالیت می‌کنند و همه یک حرف مشترک دارند حمایت، حمایت، حمایت.

چوقا بافی چوقا بافی

برای اینکه بدانیم در حوزه چوقا بافی و حمایت از این صنعت در چهارمحال‌وبختیاری چه اقداماتی صورت گرفته، باید سراغ مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان می‌رفتم با توجه به ارتباط بسیار خوبی که ایشان با اهالی رسانه داشت، با نخستین بوق پاسخ تماسم را می‌دهد، از او می‌پرسم، در این سال‌ها اداره‌کل برای حفظ لباس بختیاری چوقا چه کارهایی کرده است؟

علیرضا جیلان در این باره می‌گوید: «منطقه بازفت یکی از مناطق عمده بافت چوقا محسوب می‌شود و دارای سابقه تاریخی در بافت این نوع مصنوع صنایع دستی دارد و اکثریت زنان این منطقه دارای دانش بافت چوقا هستند و چوقا بافی در این منطقه به صورت سینه به سینه از مادران به دختران منتقل می‌شود و بازفت با پیگیری‌های به عمل آمده در سال ۱۴۰۳ به عنوان منطقه ملی چوقا بافی ثبت شد.».»

برخلاف خانم خورشیدی، آقای جیلان معتقد است: «استقبال جوانان از این نوع تن پوش کم‌رنگ شده است و ترسیم نشدن کاربری‌های جدید، گردآوری نشدن سلایق بازار در تولیدات جدید این نوع تن پوش ضمن حفظ اصالت‌های موجود از چالش‌ها چوقا بافی در استان است.»

مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی چهارمحال‌وبختیاری ادامه می‌دهد: «برگزاری کارگاه‌های آموزشی، پرداخت تسهیلات ارزان قیمت، ایجاد خوشه تولید منسوجات سنتی، تغییر کاربری‌های جدید، بازاریابی و بازارسازی در تولید این نوع تن‌پوش و مصنوعات جدید تولید شده با پارچه‌های چوقا بافی شده از جمله اقدامات اداره‌کل میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی استان است.»

چوقا شاید در ظاهر ساده و بی زرق و برق باشد، اما در باطن خود داستان‌های زیادی نهفته است، داستان‌هایی از عشق، سختی‌ها و پیروزی‌های مردمی که در دل کوه‌ها و دشت‌های این سرزمین زندگی کرده‌اند، در واقع، چوقا، نه تنها یک پوشاک، بلکه یک نماد از هویت و فرهنگی است که در هر گره آن جاری است.

چوقا به عنوان یک پوشش سنتی، احساسات و خاطرات را زنده می‌کند و ما را به یاد گذشته و ارزش‌های اصیل فرهنگی‌مان می‌اندازد، این لباس به نمادی از دوام و پایداری تمدن ایرانی تبدیل شده است که در قلب هر ایرانی جایی ویژه دارد.

مسئولان باید برای حفظ و نگهداری از این هنر بیش از پیش کوشا باشند و داشتن برنامه‌ریزی و نقشه راه و هدایت و حضور بخش خصوصی در حوزه صنایع دستی به ویژه چوقا می‌تواند به حل مشکلات این حوزه کمک کند.