بحران مالی در باشگاه استقلال، زودتر از آنچه پیشبینی میشد، خود را نشان داد؛ بحرانی که ریشه در تصمیمات پرخطر، بیپشتوانه و غیرکارشناسی علی تاجرنیا، مدیرعامل فعلی باشگاه دارد. مدیری که بهجای اصلاح ساختار مالی، انضباط اقتصادی و شفافیت در هزینهها، مسیر رویاپردازی و نمایشهای پرزرقوبرق مدیریتی را در پیش گرفت؛ مسیری که امروز استقلال را در آستانه یک فروپاشی تمامعیار قرار داده است.
تاجرنیا در حالی پرچم گسترش باشگاه را با شعار «ورود به ورزشهای چندرشتهای» برافراشت که خزانه استقلال خالیتر از همیشه بود. او با نادیدهگرفتن تذکرات کارشناسان مالی و ورزشی، یکی پس از دیگری تیمهای جدیدی در رشتههای مختلف تأسیس کرد؛ اقدامی که نه بر اساس برنامه اقتصادی بود، نه پشتوانه بودجهای داشت، و نه حتی ارتباطی با مأموریت اصلی باشگاه فوتبال استقلال.
از رؤیای توسعه تا واقعیت ورشکستگی
منابع آگاه درون باشگاه میگویند که تاجرنیا بهخوبی از وضعیت وخیم مالی استقلال آگاه است، اما با این وجود، هر روز وعده راهاندازی تیم جدیدی میدهد تا شاید از این طریق تصویری پویا و موفق از خود در سطح رسانهها و نهادهای سیاسی ترسیم کند. اما واقعیت پشت این نمایش تبلیغاتی چیز دیگری است: انباشت بدهی، افزایش ناترازی، و گسترش نارضایتی در تمام سطوح باشگاه.
اعتراض از درون؛ صدای خشم بازیکنان
در حالی که مدیرعامل و اطرافیانش همچنان بر سیاست توسعه بیمنطق خود پافشاری میکنند، موج نارضایتی از درون باشگاه آغاز شده است. از هفته گذشته، بازیکنان تیمهای مختلف ورزشی استقلال ـ از فوتسال و بسکتبال گرفته تا والیبال و فوتبال بانوان ـ نسبت به عدم پرداخت مطالبات خود اعتراض کردهاند.
بهگفته منابع موثق، یکی از بازیکنان تیم فوتبال استقلال در ساختمان باشگاه در سعادتآباد با صدای بلند فریاد زده و از شدت عصبانیت، نسبت به خلف وعدههای مکرر مدیران واکنش تندی نشان داده است. این رفتار در شرایطی رخ داده که نه تنها مدیرعامل هیچ توضیح شفافی درباره وضعیت مالی ارائه نکرده، بلکه به اعتراضات پاسخ نداده و عملاً سکوت پیشه کرده است.
اعتراض سهامداران؛ تندترین هشدار از درون هلدینگ خلیج فارس
اما بحران استقلال تنها به سطح ورزشی محدود نمیشود. در مجمع سالیانه هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس ـ که مالکیت باشگاه استقلال را در اختیار دارد ـ گروهی از سهامداران به شدت به عملکرد محمد شریعتمداری، رئیس هیأتمدیره این هلدینگ، اعتراض کردند. آنان تصمیمات مالی در قبال باشگاه استقلال را نمونهای از بیمسئولیتی و اسراف منابع ملی دانسته و نسبت به ادامه این روند هشدار دادهاند.
به گفته یکی از حاضران در مجمع، سهامداران از پرداختهای غیرمتعارف به برخی بازیکنان بیکیفیت و ورود جریانهای دلالی به قراردادهای باشگاه ابراز نگرانی کردهاند. آنها معتقدند که تاجرنیا، با چراغ سبز شریعتمداری، استقلال را به محلی برای تسویه حسابهای سیاسی، منفعتطلبی گروههای خاص و اجرای پروژههای شخصی تبدیل کرده است.
هشدار کارشناسان؛ نابودی استقلال در سایه بیتوجهی
کارشناسان و صاحبنظران ورزشی از ماهها پیش نسبت به مسیر خطرناکی که تاجرنیا در پیش گرفته هشدار داده بودند. آنان بارها تاکید کردند که باشگاه استقلال، با ساختار فعلی خود، توان مالی و سازمانی راهاندازی دهها تیم ورزشی را ندارد و چنین تصمیماتی نه تنها دستاوردی ندارد، بلکه به شکل مستقیم باشگاه را وارد بحران مالی میکند.
با این حال، هیچیک از هشدارها نه از سوی مدیرعامل جدی گرفته شد، نه از سوی نهادهای بالادستی. تاجرنیا و تیم سیاسی همراهش ـ که بهجای رویکرد ورزشی، اهداف سیاسی و تبلیغاتی را دنبال میکنند ـ همچنان بر مسیر خود اصرار دارند و در جلسات متعدد با چهرههای سیاسی، وعده تشکیل تیمهای تازه را میدهند. این روند همچون کاشتن مین در مسیر آینده استقلال است؛ هر وعده جدید، تهدیدی برای ثبات مالی باشگاه محسوب میشود.
قراردادهای نجومی؛ بمبهای ساعتی زیر پای استقلال
از دیگر جلوههای سوءمدیریت تاجرنیا، امضای قراردادهای سنگین و غیرمنطقی با بازیکنان رشتههای مختلف است. بسیاری از این قراردادها، چند برابر ارزش واقعی بازیکنان منعقد شدهاند و فاقد هرگونه توجیه اقتصادی یا ورزشی هستند. در واقع، باشگاه استقلال امروز با دهها تعهد مالی مواجه است که پرداخت آنها نه در بودجه دیده شده و نه منبعی برای آن پیشبینی شده است.
به گفته برخی نزدیکان باشگاه، رئیس هیأتمدیره که رابطه نزدیکی با محمد شریعتمداری دارد این قراردادها را با وعده پرداخت در آینده امضا کرده است. اما در عمل، هیچ برنامهای برای تأمین این هزینهها وجود ندارد و تنها انگیزه پشت این تصمیمات، دستیابی به اهداف سیاسی و کسب جایگاه در سطوح مدیریتی بالاتر کشور است.
خطر حذف از آسیا و سقوط به ورطه انحلال
پیامدهای این رفتارهای پرخطر بهزودی میتواند گریبان استقلال را در سطح بینالمللی نیز بگیرد. کنفدراسیون فوتبال آسیا (AFC) بهتازگی مقررات سختگیرانهتری در زمینه کنترل مالی باشگاهها اعمال کرده و هیچگونه بدهی یا تخلف مالی را تحمل نخواهد کرد. در صورتی که وضعیت کنونی ادامه یابد، حذف استقلال از رقابتهای آسیایی، نه یک احتمال، بلکه واقعیتی محتمل خواهد بود.
این در حالی است که حذف احتمالی استقلال، نه تنها ضربهای سنگین به اعتبار فوتبال ایران وارد میکند، بلکه میلیونها هوادار پرشور را نیز دلسرد و بیاعتماد خواهد کرد.
نقش نهادهای نظارتی؛ سکوتی که پرسشبرانگیز است
با وجود همه هشدارها، هیچ اقدام مؤثری از سوی نهادهای نظارتی و دستگاههای مسئول برای بررسی و کنترل این روند صورت نگرفته است. پرسش اینجاست: چرا وقتی آینده یکی از بزرگترین باشگاههای مردمی کشور در خطر است، دستگاههای مسئول نظیر وزارت ورزش سکوت کردهاند؟
عدم ورود نهادهای نظارتی به پرونده استقلال، میتواند به معنای تثبیت الگوی سوءمدیریت و فساد مالی در ورزش کشور باشد؛ الگویی که در نهایت، قربانی اصلی آن هواداران و بدنه مردمی ورزش خواهند بود.
استقلال در آستانه تکرار سرنوشت بانک آینده؟
اگر وضعیت موجود ادامه یابد، استقلال ممکن است به سرنوشت بانک آینده دچار شود؛ نهادی بزرگ که قربانی مدیریت غیرتخصصی، جاهطلبی شخصی و بیانضباطی مالی شد. شباهت میان این دو پرونده نگرانکننده است: در هر دو، مدیرانی حضور داشتند که بدون برنامه، بدون نظارت و با اهدافی فراتر از مأموریت سازمانی خود عمل کردند.
باشگاه استقلال، به عنوان یکی از ارکان هویت فوتبال ایران، شایسته چنین سرنوشتی نیست. اما اگر همچنان سکوت و بیعملی نهادهای مسئول ادامه یابد، باید پذیرفت که رؤیای دیرینه میلیونها هوادار آبی، زیر آوار بیکفایتی و جاهطلبی چند مدیر سیاسی دفن خواهد شد.
انتهای پیام/