خبرگزاری آنا- علی رحمانی: فرانسه سالهاست که با بهرهگیری از قدرت نظامی، نفوذ سیاسی و شبکههای اطلاعاتی، در جمعآوری و تصاحب میراث فرهنگی ملتهای دیگر نقش فعالی داشته است. پاریس، با انباشت آثار جمعآوریشده از سرزمینهای شرقی و مستعمرات سابق، به شهری پر از موزه تبدیل شده؛ جایی که غنائم تاریخی حاصل از لشکرکشیها و تاراجهای رسمی، در ویترینهای لوور به نمایش گذاشته میشوند. این موزه نهتنها مقصد گردشگران بلکه نماد سلطه فرهنگی فرانسه بر تاریخ دیگران است.
اما این اعتبار ساختگی، حالا با یک رسوایی بزرگ امنیتی و فرهنگی در معرض فروپاشی قرار گرفته: سرقتی بیسابقه از قلب همان میراثی که خود فرانسه روزی با دستبرد و غارت بهدست آورده بود.
میراثی که با کشورگشایی بهدست آمد
فرانسویها از قرنها پیش با بهرهگیری از شبکههای اطلاعاتی در شرق مسلماننشین و لشکرکشیهای ناپلئون به سرزمینهایی چون مصر و سوریه، توانستند گنجینههایی ارزشمند را به خاک خود بیاورند. این آثار، که بسیاریشان متعلق به تمدنهای دیگرند، امروز در ویترینهای باشکوه موزه لوور به نمایش گذاشته میشوند. این روند، فرانسه را به یکی از قطبهای اصلی تجارت آثار تاریخی در جهان تبدیل کرده است.
سرقت لوور؛ ضربهای به اعتبار فرهنگی
در اکتبر ۲۰۲۵، موزه لوور شاهد یکی از بزرگترین سرقتهای فرهنگی چند دهه اخیر بود. همزمان با این حادثه، مقدار زیادی سکه تاریخی از موزهای دیگر در پاریس نیز به سرقت رفت. این همزمانی، گمانهزنیها درباره یک نقشه سازمانیافته را تقویت کرد. در شرایطی که پاریس با کاهش اعتبار اقتصادی مواجه است و سیاستگذاران فرهنگی بیش از پیش به درآمد حاصل از نمایش آثار دیگر ملتها وابسته شدهاند، این سرقت میتواند تلاشی از سوی رقبای نوظهور در شرق یا دیگر نقاط جهان برای زیر سؤال بردن سلطه فرهنگی فرانسه باشد.
فضای مجازی؛ بازیگر تازه در میدان میراث فرهنگی
در همین بحبوحه، واکنش «پاول دروف» بنیانگذار تلگرام، به این سرقت توجهها رابه خود جلب کرد. او اعلام کرده که حاضر است جواهرات دزدیدهشده را بخرد و دوباره به لوور اهدا کند. این موضعگیری، فراتر از یک اقدام خیرخواهانه، نشانهای از ورود سرمایهداران دیجیتال به عرصه میراث فرهنگی است. دروف با بیش از یک میلیارد کاربر و درآمد میلیاردی، حالا به چهرهای تأثیرگذار در سیاست و فرهنگ جهانی تبدیل شده است. تحلیلگران میگویند او با این حرکت، بهنوعی پایان عصر سرمایهداری سنتی و آغاز سرمایهداری دیجیتال را اعلام کرد.
نتیجهگیری
از این منظر، سرقت بزرگ لوور، تنها یک حادثه جنایی نیست؛ بلکه نمادی از تغییرات عمیق در ساختار قدرت فرهنگی جهان است. از یکسو، کشورهای شرقی با ثروت و نفوذ مالی در حال بازتعریف جایگاه خود در صنعت موزهداری هستند، و از سوی دیگر، چهرههایی چون دروف نشان میدهند که فضای مجازی میتواند به بستری برای حفاظت، خرید و حتی بازتعریف میراث فرهنگی تبدیل شود و شاید زمان آن رسیده که جهان در تعریف مالکیت فرهنگی، نقش دولتها و قدرت نرم، بازنگری کند.
فراموش نکنیم که لوور نهتنها محل نگهداری گنجینههای تمدنهای مختلف بلکه بستری برای بازنمایی سلطه فرهنگی غرب بر میراث جهانی است. اما سرقت اخیر از این موزه، پرسشهایی جدی درباره مشروعیت، امنیت و آینده این سلطه فرهنگی مطرح میکند.
فراتر از جنبه امنیتی، سرقت لوور را میتوان در چارچوب رقابت ژئوفرهنگی تحلیل کرد. در شرایطی که فرانسه با چالشهای اقتصادی، مهاجرتی و افول قدرت نرم مواجه است، رقبای نوظهور در شرق آسیا و خاورمیانه تلاش دارند با سرمایهگذاری در صنعت موزهداری، جایگاه خود را در بازار جهانی آثار فرهنگی تثبیت کنند. این رقابت، نهتنها اقتصادی بلکه نمادین است؛ تلاشی برای بازپسگیری روایت تاریخی از سلطهگران سنتی.
به عبارت دیگر، ظهور بازیگران جدید در مدیریت میراث فرهنگی، نشاندهنده جابهجایی قدرت از نهادهای سنتی به پلتفرمهای دیجیتال است؛ جایی که سرمایه، نفوذ و توان بسیج افکار عمومی میتواند جایگزین دیپلماسی فرهنگی کلاسیک شود. در این چشمانداز جدید، روایتها، مالکیتها و ارزشگذاریها دیگر در انحصار غرب نخواهد بود.
انتهای پیام/