شناسهٔ خبر: 75487109 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

در گفت‌و‌گوی تفصیلی آنا با منیری ابیانه مطرح شد

اثر راه‌آهن شمال‌غرب ـ جنوب‌شرق بر یکپارچگی زنجیره لجستیک ملی/۴۰ درصد کاهش مسیر ترانزیت هند ـ روسیه با فعال‌سازی بندر شهید بهشتی

اتصال کریدور راه‌آهن شمال‌غرب به بندر شهید بهشتی چابهار، زنجیره لجستیک ملی را برای نخستین‌بار به صورت یکپارچه به اقیانوس هند متصل کرد و این شاهراه استراتژیک نه‌تنها زیرساخت حیاتی برای محصولات هاب پتروشیمی نگین مکران فراهم می‌آورد، بلکه با کوتاه‌سازی ۴۰ درصدی مسیر ترانزیت هند ـ روسیه، ایران را به قطب کلیدی کاهش ریسک‌های تجارت جهانی تبدیل کرده است.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری آنا ـ حسین بوذری؛ منطقه آزاد صنعتی ـ تجاری چابهار طی سال‌های اخیر به‌عنوان یکی از کانون‌های راهبردی توسعه صنعتی و انرژی کشور مطرح شده و جایگاه ویژه‌ای در نقشه ژئواکونومیک ایران و منطقه دارد.

ظرفیت‌های منحصر‌به‌فرد جغرافیایی، دسترسی به آب‌های آزاد اقیانوسی، موقعیت کریدوری میان شرق و غرب و همچنین برخورداری از پیوند‌های طبیعی با بازار‌های عمده مصرفی جهان از جمله هند و چین، سبب شده تا چابهار در زمره مناطق کلیدی برای آینده اقتصادی و ترانزیتی جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد.

در این میان، طرح «هاب پتروشیمی نگین مکران» مستقر در پیکره هشتم منطقه آزاد چابهار، به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های صنعتی جنوب شرق کشور، الگویی متفاوت از آمایش سرزمینی و توسعه صنعتی را به نمایش گذاشته است.

برخلاف الگو‌های متداول ایجاد هاب‌های پتروشیمی در مجاورت مستقیم دریا، طراحی و جانمایی این مجموعه با درنظر گرفتن ملاحظات زیست‌محیطی، اصول پایداری و بهره‌گیری از منطق ماژولاریتی در زیرساخت‌های صادرات و واردات انجام گرفته است. فاصله ۲۴ کیلومتری آبگیر و آب‌شیرین‌کن از مجموعه اصلی، احداث خط لوله ۳۵ کیلومتری تا بندر شهید بهشتی و توسعه خطوط ریلی در راستای اتصال به کریدور بین‌المللی شمال ـ جنوب، مؤید نگاه جامع و آینده‌نگر به توسعه این منطقه است.

اهمیت چابهار تنها در بُعد اقتصادی و صنعتی آن خلاصه نمی‌شود؛ بلکه جایگاه ژئواستراتژیک این منطقه در اتصال محور‌های تولید، ترانزیت و مصرف، نقش تعیین‌کننده‌ای در موازنه تجاری منطقه‌ای دارد.

چابهار، نزدیک‌ترین نقطه ایران به دو اقتصاد بزرگ آسیایی ـ یعنی هند و چین ـ به‌شمار می‌رود و این ویژگی، آن را به حلقه اتصال میان نوار تولید در شمال ایران و نوار مصرف در جنوب و شرق آسیا بدل کرده است.

از منظر کریدوری، بندر شهید بهشتی چابهار می‌تواند در صورت بهره‌برداری کامل، جایگزین مسیر‌های پرهزینه و انحصاری نظیر کانال سوئز شود و مسیر‌های تجاری از شمال‌غرب تا جنوب‌شرق کشور را تا حدود ۴۰ درصد کوتاه‌تر کند.

این امر نه‌تنها موجب ارتقای جایگاه ایران در شبکه ترانزیت بین‌المللی می‌شود بلکه می‌تواند سهم قابل توجهی در کاهش ریسک‌های راهبردی، تنوع‌بخشی به مسیر‌های تجاری و افزایش تاب‌آوری اقتصاد ملی ایفا کند.

با وجود چنین ظرفیت‌های ممتاز، بررسی تاریخچه توسعه چابهار نشان می‌دهد که توجه به این منطقه سابقه‌ای نزدیک به یک قرن دارد.

پیشنهاد ساماندهی بندر چابهار و احداث راه‌آهن شمال‌غرب به جنوب‌شرق نخستین‌بار در سال ۱۳۰۶ هجری شمسی از سوی نشریه معتبر «حبل‌المتین کلکته» مطرح شد و در آن زمان نیز این بندر به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مسیر‌های تجاری آینده جهان معرفی گردید. با این حال، علیرغم برخورداری از چنین مزیت‌هایی، روند توسعه این منطقه در دهه‌های گذشته با وقفه‌های متعدد مواجه بوده است.

تحلیل کارشناسان نشان می‌دهد که حدود ۷۰ درصد از دلایل عدم توسعه‌یافتگی این منطقه، در ساختار اجتماعی بومی و الگو‌های فرهنگی و مدیریتی آن ریشه دارد. پدیده‌هایی نظیر بنیادگرایی، تکثرگرایی اجتماعی و فقدان ائتلاف‌های پایدار توسعه‌ای، به‌عنوان چالش‌های نرم‌افزاری مانع رشد پایدار منطقه عمل کرده‌اند.

در این شرایط، شکل‌گیری «مجموعه توسعه نگین» با محوریت وزارت دفاع و مشارکت فعال بخش خصوصی، نمونه‌ای از یک مدل نوین همگرایی میان حاکمیت و بخش خصوصی در مسیر توسعه پایدار محسوب می‌شود. این تجربه، که برای نخستین‌بار در کشور به این مقیاس عملیاتی شده است، می‌تواند مبنای تدوین یک الگوی بومی برای توسعه سایر مناطق ویژه انرژی از جمله سلخ در قشم، جازموریان (جاسک) و منطقه انرژی پارسیان قرار گیرد.

با توجه به ظرفیت‌های طبیعی، اقتصادی و انسانی موجود و نیز ضرورت توجه به سیاست‌های کلان توسعه شرق کشور، تبیین ابعاد مختلف طرح هاب پتروشیمی چابهار، تحلیل جایگاه ژئواکونومیک آن و بررسی نقش نظام اجتماعی منطقه در تسهیل یا بازدارندگی فرایند توسعه، ضرورتی انکارناپذیر محسوب می‌شود. گفت‌وگوی پیش‌رو در همین چارچوب، به تبیین وجوه تمایز، اهمیت راهبردی و چالش‌های توسعه این منطقه از زبان یکی از فعالان ارشد توسعه در چابهار اختصاص دارد.

خبرنگار آنا براساس رسالت خبری و درراستای به‌دلیل اهمیت منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی مکران به‌خصوص تولید خورک پتروشیمی بعد از فعال‌سازی مکانیسم ماشه گفت‌وگویی را با علیرضا منیری ابیانه مدیرعامل شرکت توسعه پتروشیمی نگین مکران ترتیب داده است.

به‌دلیل مطول بودن این گفت‌و‌گو، در چند بخش تقدیم مخاطبان خبرگزاری آنا می‌شود که بخش سوم گفت‌وگو در پی می‌آید: (بخش نخست و دوم گفت‌وگو را اینجا و اینجا بخوانید)

فاصله ایمن ۲۴ کیلومتری؛ آبشیرین‌کن نگین مکران برای حفظ اکوسیستم، ۲۴ کیلومتر از دریا دور شد

آنا: وجوه تمایز منطقه مورد نظر نسبت به سایر هاب‌های پتروشیمی در کشور و حتی در سطح جهانی چیست؟ 

منیری ابیانه: یکی از وجوه تمایز دیگر این مجتمع نگین مکران که می‌توان گفت در سطح جهانی نیز برجسته است، نحوه آمایش آن است. تمامی هاب‌های پتروشیمی مشابه هاب‌های موجود در داخل کشور، از جمله آب اول و دوم، در مجاورت دریا و منابع آب قرار دارند و این شرایط منافعی برای سرمایه‌گذاری به همراه دارد، اما در سطح کلان برای جامعه پیامد‌های زیست‌محیطی قابل توجهی ایجاد می‌کند.

صنعت پتروشیمی کشور با سابقه‌ای حدوداً ۶۴ ساله در ارزش‌آفرینی، تجارب ارزشمندی را در این خصوص فراهم آورده است، در این میان، هاب پتروشیمی واقع در پیکره هشتم منطقه آزاد صنعتی ـ تجاری چابهار، از نظر آمایش متفاوت است

آبگیر و آب‌شیرین‌کن مجموعه جتمع نگین مکران ۲۴ کیلومتر با دریا و اقیانوس فاصله دارد و با بندر شهید بهشتی نیز از طریق یک خط لوله زمینی فاصله ۳۵ کیلومتری با هاب پتروشیمی دارد.

به این ترتیب، سرمایه‌گذاری در تمامی ابعاد این سه موقعیت انجام شده است، بر همین مبنا با همان منطقه ماژولاریتی، در بندر شهید بهشتی زیرساخت‌هایی ایجاد شده تا امکان صادرات محصولات مایع و واردات مواد اولیه فراهم شود.

همچنین یک خط راه‌آهن تا بندر در حال احداث است که امکان انتقال محصولات جامد را به بندر شهید بهشتی با همین مسیر مهیا خواهد ساخت.

آنا: موقعیت جغرافیایی و اهمیت راهبردی منطقه چابهار در ساختار اقتصادی و تجاری کشور و منطقه چگونه تبیین می‌شود؟

منیری ابیانه: در تحلیل موقعیت جغرافیایی، ایران اسلامی در شمال با اروپا و در شمال‌غرب با قاره آمریکا هم‌راستا می‌شود. 

به سمت جنوب‌غرب، دسترسی به قاره آفریقا فراهم است و ادامه مسیر به اقیانوسیه و سپس به قاره آسیا منتهی می‌‌شود. (شامل آسیای میانه، آسیای میانه و آسیای شمالی). از منظر بازار، هندوستان و چین مهم‌ترین بازار‌های مصرف جهان هستند؛ هرچند چین تولیدکننده‌ای قدرتمند به شمار می‌رود، اما همچنان در زمره بزرگ‌ترین بازار‌های مصرف جهان قرار دارد.

به صورت مفهومی، می‌توان نوار شمالی کشور را «نوار تولید» و نوار جنوبی را «نوار مصرف» دانست. برای انتقال از بازار تولید به بازار مصرف، عبور از «جعبه تقسیم» ایران اجتناب‌ناپذیر است؛ چه از مسیر زمینی، چه ریلی، چه دریایی و چه هوایی. این موقعیت، یک کریدور راهبردی محسوب می‌شود.

اگر بپذیریم که هندوستان و چین بزرگ‌ترین بازار مصرف دنیا محسوب می‌شوند، حال نزدیک‌ترین موقعیت جغرافیایی کشور به دو بازار مذکور (جین و هندوستان)، چه از نظر زمینی و چه دریایی، بخش جنوبی استان بلوچستان است که از نظر دریایی و آبی به بندر شهید بهشتی در چابهار و از نظر زمینی به مرز ریمدان منتهی می‌شود. 

اگر بپذیریم که هندوستان و چین بزرگ‌ترین بازار مصرف دنیا محسوب می‌شوند، حال نزدیک‌ترین موقعیت جغرافیایی کشور به دو بازار مذکور (جین و هندوستان)، چه از نظر زمینی و چه دریایی، بخش جنوبی استان بلوچستان است که از نظر دریایی و آبی به بندر شهید بهشتی در چابهار و از نظر زمینی به مرز ریمدان منتهی می‌شود

بنابراین به‌طور مشخص این شرایط برای تمامی کشور‌ها ممتازند و اهمیت ویژه‌ای دارد و توسعه سرمایه‌گذاری در منطقه چابهار همواره مورد توجه تمامی کشورها بوده است.

اینکه جریاناتی با فشار بیرونی عنوان می‌کنند توسعه کمتری در منطقه چابهار شکل بگیرد و متأثر از سیاست‌های ارتباطی به‌صورت مقطعی عنوان می‌شود و نهایتاً در تعاملات درست منجر به این خواهد شد که منطقه چابهار توسعه پیدا کند و توسعه کشور در گرو توسعه این منطقه است و توسعه منطقه چابهار شامل عمان و کشورهای همجوار را هم شامل می‌شود.

براساس تحلیل‌های راهبردی، به‌خصوص ارزیابی طرف هندی، فعال‌سازی کریدور بندر شهید بهشتی به‌طور مشخص می‌تواند بحران کانال سوئز را کاهش دهد.

برای نمونه، مسیر آبی از مسکو به هند در حال حاضر بسیار طولانی بوده و عبور از کانال سوئز را الزامی می‌سازد، در حالی که به‌طور مثال فعال شدن مسیر ریلی شمال‌غرب به جنوب‌شرق کشور و اتصال آن به بندر شهید بهشتی می‌تواند مسیر را تا حدود ۴۰ درصد کوتاه‌تر کند.

این امر علاوه بر کاهش هزینه‌ها، ریسک ناشی از وابستگی به یک مسیر واحد را کاهش داده و مزیت‌های راهبردی به‌همراه خواهد داشت.

بنابراین، هرگونه عاملی که توسعه این مسیر را به تأخیر اندازد، زیان‌بار تلقی می‌شود و شتاب‌زدگی در پیشبرد آن نیز می‌تواند آسیب‌زا باشد.

تحقق توسعه منطقه چابهار نیازمند اتخاذ سیاست‌های دقیق حمایتی است تا این کریدور هرچه سریع‌تر به مرحله بهره‌برداری برسد.

از ظرفیت اقیانوسی تا عقب‌ماندگی تاریخی؛ رمزگشایی از ۷۰ درصد سهم ساختار بلوچستان در توسعه‌نیافتگی چابهار

آنا: با وجود ظرفیت‌های تاریخی و جغرافیایی منطقه چابهار، دلیل عدم توجه کافی به توسعه آن طی دهه‌های گذشته چیست؟

منیری ابیانه: بررسی سوابق تاریخی نشان می‌دهد که ظرفیت‌های این منطقه، موضوع تازه‌ای نبوده است.

در سال ۱۳۰۶ هجری شمسی، نشریه «حبل‌المتین» کلکته پیشنهاد رسمی به دولت ایران ارائه کرد؛ مبنی بر آن‌که هرچه سریع‌تر ساماندهی بندر چابهار انجام و راه‌آهن شمال‌غرب به جنوب‌شرق احداث شود.

در این پیشنهاد تصریح شده بود که تحقق این امر می‌تواند بندر چابهار را هم‌تراز بنادر مطرحی چون مارسی، لیورپول، هامبورگ و نیویورک قرار دهد و از آن با عنوان «اعظم‌الطرق‌التجاری» یاد شده بود.

منطقه چابهار صاحب ظرفیت‌های بالقوه‌ای است، به‌طوری که مقام معظم رهبری نیز این منطقه را «گنج پنهان» نامیده‌اند و بر توسعه آن تأکید صریح داشته‌اند.

با این حال، طی حدود نیم‌قرن پس از پیروزی انقلاب اسلامی، توجه به منطقه حیاتی چابهار محدود بوده است. 

براساس ارزیابی اینجانب که طی هفت سال اخیر در نقش محرک توسعه منطقه چابهار فعال بوده‌ام، حدود ۷۰ درصد از عدم توسعه‌یافتگی منطقه چابهار ناشی از ساختار اجتماعی بلوچستان و ۳۰ درصدی مابقی نتیجه سیاست‌ها و نقش‌آفرینی دولت‌ها بوده است.

عامل و سهم مهم دیگر عدم توسعه منطقه چابهار، وجود بنیادگرایی و تکثرگرایی در نظام اجتماعی بلوچستان است که جریان دارد و به‌طور تاریخی در سراسر جهان مانعی بر سر راه توسعه پایدار بوده است.

تجربه جهانی نشان می‌دهد که مدیریت موفق این پدیده مستلزم اتخاذ سیاست‌های اجتماعی هوشمندانه است و حذف کامل آن نیز امکان‌پذیر نیست و همانطور که می‌دانید بنیادگرایی و تکثرگرایی در دنیا همواره مانع توسعه پایدار بوده است و به‌گونه‌ای این موضوع را مدیریت کرده‌اند.

انقلاب‌های صنعتی و تحولات نوین صنعتی نیز درواقع با هضم تکثرگرایی و ایجاد ائتلاف‌های اجتماعی به موفقیت رسیده‌اند.

در کشورمان و سرزمین پرافتخار و عزت‌آفرین، ایجاد چنین ائتلافی نیازمند مسئولیت‌پذیری اجتماعی و اجرای برنامه‌های اجتماعی منسجم است تا از آفات بنیادگرایی و تکثرگرایی فاصله گرفته شود.

بنابراین در این چارچوب، «مجموعه توسعه نگین» با محور وزارت دفاع، به‌عنوان وزارتخانه بالادستی، پیشتاز و پیشران ایجاد جریان توسعه پایدار به شمار می‌رود که این تجربه برای نخستین‌بار در کشورمان، با همکاری بخش خصوصی و حاکمیت، به شکل موفقیت‌آمیز به اجرا درآمده است و می‌تواند الگویی بومی برای مناطق دیگر فراهم آورد.

همانطور که می‌دانید پس از توسعه منطقه عسلویه، وزارت نفت چهار نقطه را برای توسعه صنعت مشخص کرده است که شامل منطقه چابهار، سلخ در قشم، پتروپالایش جازموریان (جاسک) و منطقه انرژی پارسیان می‌شود و تجربه موفق کنونی در این منطقه قابلیت تعمیم به سایر مناطق ویژه را نیز دارد.

انتهای پیام/