در سالهای اخیر، مسئله تاثیر شبکههای اجتماعی بر خلاقیت فردی به یکی از دغدغههای اصلی فعالان حوزه تولید محتوا تبدیل شده است. مطالعات نشان میدهد که حضور گسترده در پلتفرمهای مختلف، تمرکز ذهنی تولیدکنندگان محتوا را از بین میبرد و آنها را از مسیر خلاقیت منحرف میکند.
بر اساس مقالهای در نشریه «مدیوم» (Medium)، شبکههای اجتماعی که در ابتدا برای ارتباط و الهام طراحی شده بودند، به تدریج به بستری برای رقابت، الگوریتممحوری و اعتیاد به دیده شدن تبدیل شدهاند. تولیدکنندگان محتوا برای حفظ کیفیت فکری و تمرکز باید تنها دو پلتفرم را نگه دارند: یکی برای یادگیری و الهام گرفتن و دیگری برای انتشار آثار.
وابستگی محتوا به الگوریتمها
یافتههای منتشرشده از سوی «آکسیوس» (Axios) نیز در سال ۲۰۲۱ نشان میدهد این نگرانی در میان تولیدکنندگان محتوا گسترده است. در نظرسنجی انجامشده از بیش از ۱۵۰۰ خالق محتوا، ۷۰ درصد گفتهاند احساس میکنند شبکههای اجتماعی آنها را در موقعیت ناعادلانه قرار دادهاند، در حالی که ۶۰ درصد اذعان کردهاند برای نمایش آثار خود همچنان به این پلتفرمها وابستهاند.
تولیدکنندگان محتوا در تقاطع دو جریان قرار دارند: از یک سو، وابستگی به شبکههای اجتماعی برای دیدهشدن و از سوی دیگر، نیاز به استقلال برای حفظ خلاقیت. پژوهشها همگی تاکید میکنند که وابستگی بیحد به پلتفرمها، نه تنها تمرکز فکری و سلامت روان، بلکه اقتصاد خلاقان را نیز تهدید میکند
طبق نتایج این تحقیق، ۷۵ درصد از پاسخدهندگان تمایل دارند محتوای متنوعتری تولید کنند، اما الگوریتمها آنان را مجبور میکنند تنها آنچه بیشترین بازدید را دارد منتشر کنند. افزون بر این، ۷۵ درصد دیگر بر این باورند که الگوریتمها تولیدکنندگان محتوای را که به طور مداوم پست نمیگذارند، مجازات میکنند. این یافتهها نشان میدهد تولیدکنندگان محتوا، میان وابستگی به سیستمهای الگوریتمی و حفظ استقلال حرفهای، در وضعیت متناقضی قرار دارند. تکیه بیش از حد به یک پلتفرم، خالق را در برابر تغییرات ناگهانی الگوریتمها آسیبپذیر میکند و میتواند درآمد او را کاهش دهد.
بازگشت تمرکز و ایدهپردازی
در مقاله تحلیلی که توسط وبسایت خبری (RealityPathing) منتشر شده است، استفاده مفرط از شبکههای اجتماعی با افزایش اضطراب، افسردگی، احساس تنهایی و کاهش عزتنفس مرتبط است. این پدیده که با عنوان «فرهنگ مقایسه» شناخته میشود، کاربران را به مقایسه زندگی خود با نسخههای آرمانی دیگران وادار میکند و احساس ناکافی بودن ایجاد میکند.
طراحی شبکههای اجتماعی بر پایه اسکرول و اعلانهای پیدرپی موجب خستگی شناختی و کاهش تمرکز میشود. نویسندگان تاکید میکنند که محدودسازی آگاهانه استفاده از شبکههای اجتماعی، کنترل ذهن، بهرهوری و سلامت روان را بهبود میدهد.
ذهن خلاق برای رشد نیاز به خلوت دارد و فضای شلوغ دیجیتال، فرصت تامل و ایدهپردازی را از بین میبرد. به همین دلیل، حذف بخشی از پلتفرمها به معنای محدودیت نیست، بلکه به معنای بازگرداندن تمرکز به فرایند خلاقیت است.
هر تغییر در الگوریتم، آینده را تغییر میدهد
این اپلیکیشنها ابزارهایی حیاتی برای تولیدکنندگان محتوا هستند، اما تکیه بیش از حد به یکی از آنها، درآمد خالق را به تصمیمهای پلتفرم وابسته میکند. هر تغییر در الگوریتم میتواند مسیر حرفهای یک هنرمند را تغییر دهد.
پژوهشگران تاکید میکنند برای خلاق بودن، باید از وسوسه حضور در همهجا دست کشید. انتخاب دو پلتفرم هدفمند، تمرکز و کیفیت کار را بازمیگرداند. درآمد حاصل از تبلیغات (Ad Revenue) سریعترین کاهش را در میان منابع مالی تولیدکنندگان محتوا داشته، در حالی که عضویتهای پولی (Paid Memberships) بهعنوان منبع درآمدی مستقیم و مستقل رشد چشمگیری یافته است. این تغییر، نشانهای از تلاش تولیدکنندگان محتوا برای رهایی از وابستگی به الگوریتمها و بازگشت به ارتباط مستقیم با مخاطبان واقعی است.
تولیدکنندگان محتوا در تقاطع دو جریان قرار دارند: از یک سو، وابستگی به شبکههای اجتماعی برای دیدهشدن و از سوی دیگر، نیاز به استقلال برای حفظ خلاقیت. پژوهشها همگی تاکید میکنند که وابستگی بیحد به پلتفرمها، نه تنها تمرکز فکری و سلامت روان، بلکه اقتصاد خلاقان را نیز تهدید میکند.
اقتصاد خلاقان به فعالیتهایی گفته میشود که در آن افراد از خلاقیت و مهارت خود برای کسب درآمد استفاده میکنند؛ از تولید محتوا و طراحی گرفته تا آموزش، موسیقی و ویدیو. در این مدل، ایده و خلاقیت جای سرمایه فیزیکی را گرفته است. شبکههای اجتماعی به رشد این اقتصاد کمک کردهاند، اما وابستگی زیاد به آنها میتواند درآمد و استقلال خالقان را تهدید کند. به همین دلیل، بسیاری از تولیدکنندگان محتوا به سمت مدلهای مستقلتری مانند اشتراک پولی و فروش مستقیم آثار خود حرکت کردهاند.
انتهای پیام/
 
                             
 