به گزارش گروه رسانهای شرق،
دموکراتها با مشکلی جدی روبهرو شدهاند و آن مشکل، دونالد ترامپ نیست. تهدید بزرگتر، شورش سوسیالیستی درون خود حزب است. آخرین نمونهاش زهران ممدانی است که صعود او در سیاست شهری، حزب را با آزمونی تازه و در واقع بحرانی تازه روبهرو کرده است. جمهوریخواهان شاید وسوسه شوند به این تحولات با خنده بنگرند، اما در واقع ماجرا از این خطرناکتر است. زهران ممدانی، فرزند مهاجران و چهرهای رسانهای و جوان، با پیروزی در رقابت مقدماتی دموکراتها در مسیر ورود به تالار شهر قرار گرفته است. پس از کنارهگیری اریک آدامز، ممدانی در صدر نظرسنجیها ایستاد و تنها رقیب جدیاش، اندرو کومو، فرماندار سابق نیویورک، حالا به عنوان نامزد مستقل تلاش میکند فاصله دورقمی را جبران کند. با اینحال صعود ممدانی بیشتر از آنکه نشانه محبوبیت او باشد، بازتاب ضعف و بیاعتمادی عمومی نسبت به رقباست. کومو میراثی سنگین از دوران فرمانداریاش دارد و کِرتیس اسلیوا، نامزد جمهوریخواه، بیشتر از آنکه جدی گرفته شود، چهرهای تلویزیونی است که از این رقابت برای تقویت برنامه رادیویی خود بهره میبرد. اگر کومو بخواهد شانسی برای پیروزی داشته باشد، باید بتواند رأیدهندگان جمهوریخواه را از اسلیوا جدا کند؛ کاری دشوار با توجه به اینکه اسلیوا حدود ۱۵ درصد آرا را در اختیار دارد. ممدانی 33ساله از زمان پیروزی در انتخابات مقدماتی کوشیده است مواضع تند خود را پنهان کند. او اکنون میگوید تنها سیاستهایی که در وبسایت رسمیاش منتشر شدهاند، مواضع واقعی او هستند؛ ادعایی که تلاشی آشکار برای فاصلهگیری از گذشته رادیکال اوست. اما سوابقش گواهی میدهند که این چرخش فقط ظاهری است. ممدانی خواهان ثابتماندن اجارهبها در یک میلیون واحد اجارهای نیویورک است؛ طرحی که سرمایهگذاران را از تعمیر و ساخت مسکن جدید بازمیدارد. اگر رأیدهندگان جوان تصور میکنند بحران مسکن امروز شدید است، باید دید با اجرای سیاستهای او چه فاجعهای رخ میدهد. او همچنین حملونقل رایگان برای همه شهروندان را وعده داده؛ اقدامی که سالانه ۷۰۰ میلیون دلار هزینه بر شهر تحمیل میکند. افزون بر این، طرحی دارد تا دولت محلی مالک و مدیر فروشگاههای مواد غذایی شود؛ اقدامی که میتواند کسبوکارهای کوچک و مغازهداران سنتی را نابود کند. ممدانی قصد دارد مالیات بر درآمد در سطح شهر و ایالت را از 14.8 درصد به 16.8 درصد افزایش دهد و نرخ مالیات بر شرکتها را از 7.25 به 11.5 درصد برساند. در صورت اجرا، مجموع نرخ مالیات شرکتی در نیویورک از ۲۱ درصد هم فراتر میرود. این فشار مالیاتی میتواند سرمایهگذاران و کارفرمایان را از شهر بیرون براند. نباید فراموش کرد که فقط یک درصد از مالیاتدهندگان، ۴۰ درصد از مالیات درآمدی شهر را تأمین میکنند. خروج آنان یعنی حرکت مستقیم به سوی بحران مالی. در حوزه امنیت، ممدانی تلاش کرده گذشته ضدپلیسی خود را پاک کند، اما واقعیت فراموش نمیشود. او در سال ۲۰۲۰ پلیس نیویورک را «شرور و فاسد» خوانده بود.او اکنون وعده داده بخشی از بودجه پلیس را حذف و آن را به دپارتمانی جدید برای «ایمنی اجتماعی» اختصاص دهد؛ نهادی که قرار است بر «عدالت ترمیمی» و «میانجیگری اجتماعی» تمرکز کند. در عین حال، در محافل خصوصی میگوید شاید جِسیکا تیش، کمیسر کارآمد پلیس را در سمتش ابقا کند؛ اما هیچ درکی از سیاستهای امنیتی او ندارد و از تجربه موفق دوران جولیانی و بلومبرگ در کاهش جرم بیاطلاع است. در حوزه آموزش نیز ممدانی مخالف مدارس چارتری است و قصد دارد نظارت شهردار بر آموزش عمومی را لغو کند؛ اقدامی که در عمل کنترل مدارس را به اتحادیهها میسپارد. مواضع او در قبال اسرائیل نیز جنجالبرانگیز است؛ او از موضعگیری در قبال شعار «جهانیسازی انتفاضه» خودداری کرده و پیش از این بارها از این شعار حمایت کرده است. او همچنین در بیانیهای درباره توافق صلح اخیر غزه از این توافق انتقاد کرده و میگوید اسرائیل «با پول مالیاتدهندگان ما نسلکشی انجام داده است». برخی نیویورکیها امیدوارند که در صورت پیروزی ممدانی، مجلس ایالتی مانع سیاستهای جنجالی و تنشزای او شود. اما واقعیت این است که بسیاری از طرحهایش، از حوزه پلیس تا مالکیت دولتی، نیازی به تصویب ندارد. از سوی دیگر، حمایت رسمی فرماندار کتی هاچول از ممدانی نشان میدهد که چپگرایان در ایالت نیویورک دست بالا را پیدا کردهاند و پیروزی او فقط آنان را جسورتر خواهد کرد. کومو درست میگوید که درون حزب دموکرات نوعی «جنگ داخلی» میان میانهروها و جناح چپ در جریان است؛ نبردی که هم در نیویورک و هم در سطح ملی در حال تشدید است. اگر ممدانی پیروز شود، این روند شتاب خواهد گرفت و دموکراتهای دیگر را ناگزیر میکند برای بقا در رقابتهای آینده، بیش از پیش به چپ متمایل شوند. در اردوگاه جمهوریخواهان، برخی از پیروزی احتمالی ممدانی استقبال میکنند و معتقدند چنین نتیجهای میتواند به سودشان در انتخابات میاندورهای ۲۰۲۶ تمام شود. شاید تا حدی حق با آنان باشد؛ دونالد ترامپ و حزب جمهوریخواه احتمالا ممدانی را به عنوان چهره نمادین حزب دموکرات معرفی خواهند کرد. خود ترامپ او را با تمسخر «کامی ممدانی» مینامد و الیس استفانیک، نامزد احتمالی جمهوریخواهان برای فرمانداری نیویورک، هماکنون بهشدت از هاچول برای حمایت از این سوسیالیست انتقاد میکند. اما شادی جمهوریخواهان ممکن است کوتاهمدت باشد. سقوط نیویورک بهعنوان مرکز مالی آمریکا به زیان کل کشور تمام خواهد شد، حتی اگر تگزاس و فلوریدا از مهاجرت سرمایه سود ببرند. در صورت ورشکستگی شهر، فشار برای دریافت کمک از واشنگتن افزایش مییابد و بار دیگر مالیاتدهندگان سراسر کشور باید هزینه ایدئولوژی چپ نیویورک را بپردازند. خطر بزرگتر اما، تسلط تدریجی سوسیالیستها بر حزب دموکرات است. دیر یا زود، حزب دموکرات دوباره قدرت را در واشنگتن بهدست خواهد گرفت؛ خواه در دوران رکود اقتصادی یا به دلیل خستگی رأیدهندگان از دولت مستقر. همان اشتباهی که لیبرالهایی چون جاناتان چِیت در سال ۲۰۱۶ کردند، وقتی امیدوار بودند جمهوریخواهان با نامزدی ترامپ شکست بخورند، ممکن است دوباره تکرار شود. آمریکا برای تعادل سیاسی خود به یک حزب دموکرات عاقل و میانهرو نیاز دارد، نه به حزبی اسیر در شعارهای غیرواقعی سوسیالیستی و پوپولیسم چپ. کومو امیدوار است اگر ترکیب رأیدهندگان در نوامبر شامل دموکراتهای سنتی بیشتری شود، هنوز بتواند پیروز میدان باشد. اما اهمیت این رقابت فراتر از مرزهای شهری است که هرگز نمیخوابد؛ نبردی است برای تعیین مسیر آینده سیاست در آمریکا.
منبع: Wall Street Journal
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.