جوان آنلاین: به اعتقاد عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان در دنیای پرشتاب و پرتنش امروز، برنامهریزی نهتنها ابزاری برای رسیدن به اهداف، بلکه ضرورتی برای حفظ آرامش روان و انسجام در زندگی فردی و اجتماعی است. از خانواده تا مدرسه، از رسانه تا نهادهای دولتی، عملکرد هر بخش براساس برنامهریزی دقیق میتواند الگویی مؤثر برای نسل آینده باشد. وقتی کودک در خانه برنامهمندبودن را ببیند، آرامش، تمرکز و مسئولیتپذیری را یاد میگیرد و با ذهنی منظم وارد جامعه میشود. برنامهریزی درست، همانطور که در نظام آموزشی و فرهنگی کلان مطرح است، باید از خانه آغاز شود؛ جایی که رفتار پدر و مادر، بیش از هر گفتاری بر شکلگیری شخصیت فرزند اثر میگذارد.
بدون برنامه فرصتها را از دست میدهیم
تقی ابوطالبی احمدی عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان، دکترای روانشناسی، مشاور و رواندرمانگر خانواده در گفتوگو با «جوان» در رابطه با تأثیر آمار و برنامهریزی در موفقیت روزانه افراد در زندگی اظهار داشت: شعار من این است «برنامهریزی موجب فرصتسازی میشود.» در واقع، اگر بدون برنامه جلو برویم، فرصتها را از دست میدهیم، اما با برنامهریزی فرصتها را میسازیم. این مسئله فقط مربوط به شغل یا کسبوکار نیست؛ در حوزههایی مثل اداره کشور، مدیریت مدرسه یا دانشگاه یا حتی در زندگی شخصی به عنوان یک دانشآموز یا دانشجو هم صدق میکند. هر کسی اگر برنامهریزی درست و منطبق با واقعیتها داشته باشد، میتواند فرصتهای زیادی برای خودش ایجاد کند.
به اعتقاد وی، تجربه بزرگترین استاد ماست و آمارها و واقعیتها نقشه راه ما هستند؛ جهت میدهند، هشدار میدهند و ما را هدایت میکنند. برنامهریزی، یعنی جلوتر از زمان حرکت کردن. اگر کسی بدون برنامه وارد عمل شود، ممکن است زمان و فرصتهای ارزشمندش را از دست بدهد. پس مهمترین چیزی که در برنامهریزی باید در نظر بگیریم، «هدف» است.
ابوطالبی با تأکید بر اینکه هدف، مرز و مسیر را برای ما مشخص میکند، یادآور شد: وقتی هدفی مثل رسیدن به قلهای بلند داریم، باید برای رسیدن به آن برنامهریزی کنیم؛ این برنامهریزی باید شامل چندین ایستگاه باشد که برای هر کدام، زمان و انرژی مناسب اختصاص دادهایم. البته هدف هر کسی متفاوت است؛ هدف یک کارخانهدار با هدف یک دانشجو، یا هدف یک دولت با هدف یک خانواده فرق دارد، اما در همه آنها داشتن هدف، کلید طراحی برنامه موفق است.
هدف، محور برنامهریزی است
این روانشناس خانواده برای روشنترشدن موضوع به چند مثال بسنده کرد و ادامه داد: اگر هدف ما قبولی در کنکور باشد، اگر بخواهیم در شغلی موفق شویم، یا اگر بخواهیم سفری پربازده داشته باشیم، باید هدف را مشخص کنیم و از شرایط موجود و منابعی که در اختیار داریم، مطلع باشیم.
وی معتقد است: هر سیستم برای موفقیت، به سه چیز اساسی نیاز دارد. منابع انسانی توانمند، منابع مالی و امکانات و زمان و فرصت مناسب از جمله این موارد است.
ابوطالبی در تعریف برنامهریزی بیان کرد: برنامهریزی، یعنی طراحی گامبهگام حرکت به سوی هدف، با استفاده از این سه منبع. با برنامهریزی، ما برای رسیدن به اهداف، انگیزه میگیریم و حرکتمان هدفمند میشود. یکی از خروجیهای خوب برنامهریزی، انگیزهبخشی و بازخوردگیری است. در این مسیر، باید وضعیت موجود را بررسی کنیم. مثلاً اگر درباره سلامت روان مردم مطالعه میکنیم، آمارهای گذشته به ما میگویند کجا ایستادهایم، چرا به اینجا رسیدهایم و برای بهتر شدن، چه کارهایی باید انجام دهیم. اینجاست که «برنامهریزی به همراه ارزیابی» اهمیت پیدا میکند.
هدفگذاری دقیق، تحلیل منابع انسانی، مالی و زمانی، انتخاب مسیر مناسب و پیشبینی موانع و داشتن انعطاف در برنامهریزی عوامل کلیدی بودند که عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان برای رسیدن به موفقیت آنها را معرفی کرد و گفت: ما باید بدانیم با چه ابزاری، در چه مسیری و با چه روشی میخواهیم به اهدافمان برسیم و این یعنی برنامهریزی علمی، هوشمندانه و منعطف.
برنامهریزی نیازمند اطلاعات است
ابوطالبی بیان کرد: متخصصان حوزه برنامهریزی معتقدند که برنامهریزی در واقع تصویری ذهنی از گذشته است که با تحلیل آماری و اطلاعات و دادههای واقعی به ما نشان میدهد در چه وضعیتی هستیم و چه اقداماتی باعث شده به این نقطه برسیم. این تصویر گذشته مانند چراغ راهی است که تجربهها و آمارهای قبلی را در اختیار ما قرار میدهد تا بتوانیم تصمیمهای بهتری برای زمان حال بگیریم و با هدف مشخصی، مسیر رسیدن به آیندهای مطلوب را طراحی کنیم. بنابراین، برنامهریزی باید ویژگیهایی داشته باشد که با شرایط و نیازهای خاص هر سازمان یا سیستم منطبق باشد.
به اعتقاد وی، همانطور که هوا برای تنفس انسان حیاتی است، برنامهریزی نیز برای پیشرفت سازمانها و تحقق اهداف آنها ضروری است و برنامهریزی بدون رعایت اصول علمی و توجه به شرایط واقعی، بیثمر خواهد بود.
این دکترای روانشناسی تربیتی برای مثال عنوان کرد: برنامهریزی در مدرسه باید براساس اطلاعات و دادهها، انتظارات، فرصتها و تهدیدهای موجود در آن محیط انجام شود؛ چیزی که ممکن است با برنامهریزی در دانشگاه که شرایط، افراد و اهداف متفاوتی دارد، کاملاً متفاوت باشد. هر برنامهای باید با شناخت دقیق منابع انسانی، مالی و زمانی موجود و همچنین شناخت شرایط و ویژگیهای مخاطبان آن تدوین شود. تا زمانی که این الزامات در نظر گرفته نشود، احتمال شکست و عدم تحقق اهداف بسیار بالا خواهد بود. به عنوان نمونه، تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش که هدفش تربیت دانشآموزان مسئول و کارآمد در جامعه است، باید با طراحی منابع درسی مناسب و متناسب با این اهداف انجام شود.
مشاور و روان درمانگر خانواده ادامه داد: معلمان و اساتید نقش مهمی در اجرای موفق برنامهها دارند. در حوزه صنعتی و تولیدی نیز برنامهریزی باید با در نظرگرفتن مواد اولیه، نیروی انسانی متعهد و امکانات موجود انجام شود. مزایای برنامهریزی دقیق و هدفمند بسیار زیاد است؛ از جمله افزایش بهرهوری در سازمانها، بهبود عملکرد، ایجاد انگیزه در کارکنان و داشتن نقشه راه مشخص برای رسیدن به اهداف. علاوه بر این، سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است که ۷۵ تا ۸۰ درصد بیماریهای روانتنی ریشه در استرس و اضطراب دارند که برنامهریزی درست میتواند این عوامل را کاهش دهد.
وی معتقد است: برنامهریزی منظم و دقیق باعث کاهش استرس و اضطراب در افراد میشود، چه دانشآموز، دانشجو، خانهدار، مدیر یا رئیس دانشگاه باشد، زیرا آنها با نقشهای گام به گام و مشخص به سمت هدف حرکت میکنند. در واقع برنامهریزی، یعنی نظمدهی به ساعات کاری، استراحت، خواب، وقت گذراندن با خانواده و حتی عبادت، به طوری که حتی عقبماندگیها و کمبودها نیز قابل جبران باشند. این نظم و ساختار، یکی از بزرگترین نعمات برنامهریزی در هر سیستم و مجموعه است که به موفقیت و سلامت روان افراد کمک میکند.
برنامهریزی آرامش میآورد
دکتری روانشناسی تربیتی در پاسخ به سؤالی مبتنی بر اینکه در جامعهای که تصمیمگیریها اغلب هیجانی آنی یا سنت محور هستند چگونه میتوان با استفاده از برنامهریزی فرهنگ تصمیمسازی منطقی مبتنی بر دادههای آماری و سطح خانواده را کلید زد، گفت: قطعاً مجموعهای از عوامل در شکلگیری رفتار و عملکرد افراد دخیل است؛ از کودکی در مهد کودک و پیشدبستانی، تا دورههای دبستان، متوسطه اول و دوم، دانشگاه و حتی نقش رسانهها مثل صدا و سیما و عملکرد مسئولان. نباید فقط به حرفها اکتفا کرد، بچهها رفتار پدر و مادرشان را میبینند و از آنها الگو میگیرند. خواب، استراحت، تغذیه، حضور در جمعهای خانوادگی، مسافرتها، عبادت و رسیدگی به خود، همه بخشی از برنامه زندگی هستند که روی عملکرد فرد تأثیر میگذارند. اگر بچه در خانه با رفتارهای ناپایدار یا بینظمی مواجه شود، این بینظمیها به فضای فرهنگی و محیط مدرسه منتقل میشود و باعث آشفتگی روانی او میشود.
ابوطالبی توضیح داد: انسانی که دچار به هم ریختگی روانی است، نمیتواند تمرکز کافی داشته باشد. تمرکز در سایه آرامش، امنیت و آسایش به دست میآید. متأسفانه ما معمولاً همه چیز را داریم، ولی آرامش واقعی نداریم. بسیاری افراد کنترل خشم و پرخاشگریشان را از دست دادهاند؛ همه تلاششان برای داشتن آسایش است، اما آرامش را تجربه نمیکنند. آرامش کلید عملکرد بهتر ذهن است؛ اگر انسان بخواهد ذهنش درست کار کند، باید آرامش داشته باشد. برنامهریزی دقیق و منظم یکی از راههای رسیدن به این آرامش است. مثلاً ممکن است یخچال خانه پر باشد یا ماشین داشته باشیم، اما بدون آرامش، زندگی بیکیفیت است.
وی خاطر نشان کرد: افراد آرام و با ذهن خلاق را که نگاه کنیم، میبینیم که آرامش در آنها به خلاقیت منجر شده است. باید بدانیم که حدود ۷۵ تا ۸۰ درصد بیماریهای جسمی ریشه روانی دارند و ناشی از استرس و اضطراب است. ما در مسیر پیشرفت و دستیابی به اهداف گاهی از خود واقعیمان فاصله گرفتهایم. پس لازم است خانوادهها آماده شوند، آموزش ببینند و به کودکان، نوجوانان، جوانان و بزرگسالان کمک کنند که یاد بگیرند چگونه زندگی کنند و با چالشها مواجه شوند، نه فقط وانمود کنند. آموزش درست و پیوسته در این زمینه بسیار اهمیت دارد.