شناسهٔ خبر: 75462277 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

با ترجمه مریم نفیسی‌راد منتشر شد؛

«جایی برای دفن مردگان نیست» در بازار کتاب

رمان «جایی برای دفن مردگان نیست» نوشته کارینا ساینس بورگو، برنده جایزه یان میخلاسکی با ترجمه مریم نفیسی‌راد منتشر شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا کارینا سایس بورگو در رمان «جایی برای دفن مردگان نیست» جهانی را تصویر می‌کند که در آن نه زندگی امن است و نه مرگ آرام؛ این اثر، تنها روایت فروپاشی یک کشور نیست، بلکه تصویری استعاری از عصر فراموشی است؛ زمانی که انسان از خانه، تاریخ و حتی حافظه‌اش رانده شده است.

در مرکز این جهان تیره، آنگوستیاس ایستاده است؛ زنی با نامی که به‌معنای «اندوه‌» است و خود، تجسم همین واژه؛ او در کشوری غارت‌شده از معنا، میان اجساد و خاک، دنبال نشانه‌ای از انسانیت می‌گردد. همه‌چیز از او گرفته شده، جز حافظه و همین حافظه است که بدل به میدان مقاومت می‌شود. او در برابر فراموشی‌ای که قدرت تحمیل می‌کند، با یادآوری می‌جنگد؛ با روایت کردن، خاک می‌ریزد بر مردگان تا از نابودی در سکوت نجاتشان دهد.

بورگو در نثری که میان شعر و خاک حرکت می‌کند، از ویرانی سخن می‌گوید بی‌آنکه در نومیدی غرق شود. زبان او آکنده از استعاره‌های حسی است؛ باد، خون، خاک و بوی مرگ. در جمله‌ای چون «باد بوی اجساد را از کوچه‌ای به کوچه‌ی دیگر می‌برد»، مرگ از سطح واقعه به تجربه زیسته انسان ارتقا می‌یابد. این شاعرانگی، نه برای تزیین، بلکه برای تشدید واقعیت است؛ زبانی که درد را به زیبایی بدل می‌کند تا ماندگار شود.

شخصیت‌های پیرامون آنگوستیاس از جمله ویسیتاسیون سالازار، زنی که اجساد را در خفا دفن می‌کند هر یک نماد نیرویی در برابر فراموشی‌اند. در مقابل، شهردار، فرماندار و گروه «بی‌قاعده‌ها» چهره‌های قدرتی‌اند که بر مرگ حکومت می‌کنند و تقابل این دو جهان، اساس رمان را می‌سازد: انسان و حافظه‌اش در برابر سیستمی که می‌خواهد نام‌ها را پاک کند.

بورگو با تکیه بر سنت رئالیسم جادویی، واقعیت را تا مرز وهم پیش می‌برد و از دل سیاست، اسطوره می‌سازد؛ نتیجه، روایتی است که هم گزارش تاریخی است و هم اندیشه‌ای فلسفی درباره مرگ و بقا. جهان او می‌تواند هر جایی از جمله کاراکاس، دمشق، فلسطین یا هر شهر بی‌پناه دیگر باشد.

«جایی برای دفن مردگان نیست» در نهایت کتابی است درباره یادآوری در زمانه بی‌حافظگی؛ رمانی که نشان می‌دهد انسان، حتی در دل خاک و ویرانی، هنوز می‌تواند با روایت، با حافظه و با عشق خاموشش به مردگان، معنا را زنده نگه دارد. بورگو با صدای آرام اما استوارش می‌گوید: «تا زمانی که کسی تو را به یاد می‌آورد، هنوز کامل نمرده‌ای.»

انتشارات قصه‌باران اخیراً این کتاب را با ترجمه مریم نفیسی‌راد در ۲۶۶ صفحه و با قیمت ۳۸۰ هزار تومان عرضه کرده است.