شناسهٔ خبر: 75457500 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

شان دایچ؛ مرد میدان‌های سخت با دستان خالی!

با ویژگی‌های سنتی دایچ، به‌خصوص هنر و توانایی در برخورد، ارتباط، ایجاد انگیزه و حل مشکلات بازیکنان، می‌تواند با شخصیت‌ها و نیازهای متفاوت بازیکنان کنار بیاید، اعتماد آن‌ها را جلب کند، روحیه جمعی ایجاد کند و مشکلات فردی‌شان را مدیریت کند.

صاحب‌خبر -

طرفداری | باشگاه ناتینگهام فارست بعد از خلع و اخراج تحقیرآمیز آنژ پوستکوعلو اعلام کرد: «شان دایچ» به‌عنوان سرمربی جدید این تیم منصوب شده و قرارداد ۱۸ ماهه‌ای را در سیتی گراند امضا کرده است.

دایچ، مربی ۵۴ ساله، با دستیاران همیشگی خود، یان وون و استیو استون، به کادر فنی تیم می‌پیوندد و نخستین بازی او در لیگ اروپا مقابل پورتو در روز پنجشنبه خواهد بود.

دایچ ۵۴ ساله، جایگزین آنژ پوستکوعلو شد که در آخر هفته گذشته، پس از تنها ۳۹ روز هدایت تیم، برکنار شد. مربی استرالیایی موفق نشد در هیچ‌یک از هشت بازی خود با فارست پیروز شود و تیم در حال حاضر در جمع سه تیم انتهای جدول قرار دارد.

جالب اینجاست فارست در بیانیه خود ضمن معرفی دایچ، به‌طور ضمنی به سبک بازی هجومی و دفاع ضعیف آنژ پوستکوعلو اشاره کرد و آخرین میخ را بر کفن او کوبیده است:

دایچ، یک سرمربی باتجربه و مورد احترام در لیگ برتر است و ترکیب کاملی از شخصیت، دانش تاکتیکی و موفقیت اثبات‌شده را برای هدایت باشگاه در این مرحله جدید به همراه دارد. دایچ تا به امروز بیش از ۳۳۰ بازی در لیگ برتر را هدایت کرده و همواره تیم‌هایی را ساخته که به سازماندهی دفاعی، استقامت و قدرت در ضربات ایستگاهی شناخته می‌شوند؛ ویژگی‌هایی که با خصوصیات فعلی تیم و هویت فوتبالی باشگاه بسیار همخوانی دارد. به‌عنوان یکی از بازیکنان سابق تیم جوانان فارست که اکنون در این منطقه زندگی می‌کند، دایچ درک عمیقی از ارزش‌ها و افتخار باشگاه فارست و هواداران آن دارد. شخصیت و توانایی مدیریت او، این انتصاب را به بهترین فرصت برای یک فصل موفق و رقابتی، چه در رقابت‌های داخلی و چه در اروپا بدل خواهد کرد.

آن‌ها شاید در تعاریف خود از دایچ غلو نکرده باشند، ولی نکات اشاره‌شده تماماً اشاره به جوانبی است که پوستکوعلو فاقد آن بود.

فارست در ضمن اشاره کرد که انتصاب دایچ پس از یک «فرآیند و کاوش دقیق» برای جذب مربی، تحت نظر رئیس جهانی فوتبال باشگاه، ادو، و مدیر فنی جهانی باشگاه، جرج سوریانوس، انجام شده است.

یان وون و استیو استون هر دو در دهه ۱۹۹۰ برای فارست بازی می‌کردند، در حالی که دایچ عضو تیم جوانان باشگاه زیر نظر برایان کلاف بود، اما هرگز به تیم اصلی راه نیافت. گفته می‌شود دایچ که پس از اخراج از اورتون در منطقه ناتینگهام زندگی می‌کند، سومین مربی فارست در این فصل است.

پس از اختلاف با اونجلو ماریناکیس، نونو اسپیریتو سانتو که فصل گذشته فارست را به اروپا رسانده بود، تنها پس از هدایت سه بازی از ابتدای این فصل برکنار شد. مالک یونانی بی‌رحم باشگاه سپس سراغ آنژ پوستکوعلو یونانی‌الاصل استرالیایی و دوست خودش رفت که پس از قهرمانی در لیگ اروپا با تاتنهام به فارست پیوسته بود.

با این حال، هدایت پوستکوعلو در ناتینگهام دوره‌ای بسیار کوتاه و نه‌چندان موفق بود. او بلافاصله پس از شکست ۳-۰ تیمش مقابل چلسی در خانه برکنار شد. دوران او کوتاه‌ترین دوره سرمربیگری دائم یک مربی در تاریخ لیگ برتر بود که در طول فصل کنار گذاشته شده است. جالب اینکه فقط یک روز قبل از اخراج، پوستکوعلو با حرارت و احساس از خود به‌گونه‌ای دفاع کرده بود:

از دید خودم، فکر می‌کنم به اینجا تعلق ندارم. نه فقط اینجا، اصلاً به‌طور کلی. اگر موضوع را این‌گونه ببینید: من یک مربی شکست‌خورده هستم که خوش‌شانس بوده این شغل را به دست آوردم. می‌دانم دارید به من لبخند تمسخرآمیز می‌زنید و می‌دانم این حرف‌ها را خواهید زد، حتی می‌توانم مدارکی پیدا کنم که این صحبت‌ها نوشته شده، خب، روشن است این مربی تحت فشار است!

من هدایت تاتنهام را بر عهده گرفتم، تیمی که هشتم شده بود. هیچ حضور اروپایی نداشت. باشگاه بزرگی که نمی‌تواند دو سال بدون فوتبال اروپا باشد. در سال اولم ما پنجم شدیم. هنوز هر بار که هری کین گل می‌زند، آرزو می‌کنم ای کاش فقط یک سال دیگر مانده بود. واقعاً به دادمان می‌رسید اگر بعد از پنجم شدن کنارمان می‌ماند. ولی به‌نحوی آن سال از تاریخ حذف شد.

در واقع، همین را بهانه کردند. در حقیقت، این موضوع باعث شد کارم را از دست بدهم، چون تاتنهام تصمیم گرفت ده بازی نخست را نادیده بگیرد، چون ظاهراً استثنایی بودند. با این حال، در اینجا (فارست) به‌نظر می‌رسد ده بازی اول خیلی اهمیت دارد. ما پنجم شدیم، من آن‌ها را دوباره به فوتبال اروپا برگرداندم؛ جایی که تاتنهام باید باشد. در جلساتی که داشتم، افرادی از باشگاه حاضر بودند و به من مستقیماً گفتند: قهرمانی همه‌چیز یک باشگاه فوتبال است.

باشه، اشکالی ندارد. ما یک جام بردیم. برچسب «اسپرزی» بودن را کنار زدیم. به لیگ قهرمانان اروپا که مزایای بیشتری دارد و امکان جذب بازیکنان بهتر به دست می‌آید، وارد شدیم، اما تنها چیزی که از وقتی از تاتنهام آمدم شنیده‌ام این است که سال گذشته هفدهم شدم. شاید من مربی‌ای هستم که اگر زمان داشته باشم، همیشه داستان یک‌جور تمام می‌شود. در همه باشگاه‌های قبلی، پایانش همین بوده: من و یک جام.

اما کمی بیشتر از ۲۴ ساعت بعد، وقتی ماریناکیس، مالک باشگاه، یک ساعت پس از شروع بازی مقابل چلسی جایگاهش را در استادیوم ترک کرد، آینده پوستکوعلو عملاً مشخص شده بود. این است دنیای پرمخاطره مربیان فوتبال.

حالا شان دایچ با تجربه کافی با مالکی روبه‌رو است که مانند رومن آبراموویچ در چلسی تاب و تحمل و صبر کافی ندارد.

دایچ بیشترین موفقیتش را با برنلی کسب کرد؛ تیمی که چند فصل با ثبات کامل در لیگ برتر ماند و حتی راهی اروپا شد! ناکامی‌های او معمولاً به دلیل کمبود امکانات و سقوط یا برکناری بعد از افت نتایج بوده و کمتر ناشی از تصمیمات بحث‌برانگیز یا مشکلات جدی تاکتیکی. از این‌رو با ترکیب و سبک فارست فعلی، تیم مناسبی برای او محسوب می‌شود.

شان دایچ اولین تجربه سرمربیگری خود را در واتفورد (۲۰۱۱-۲۰۱۲) داشت و طبق معمول موفق شد تیم را در میانه‌های جدول نگه دارد، آن هم در حالی که باشگاه با مشکلات مالی شدیدی مواجه بود و دستان او بسته! اما پس از تنها یک فصل، با تغییر مالکیت باشگاه، برکنار شد. این تصمیم عمدتاً دلایل مدیریتی داشت تا نتایج ضعیف.

در برنلی (۲۰۱۲-۲۰۲۲) تیمی منسجم، منظم و با هویت مشخص به وجود آورد که به استقامت و سازماندهی دفاعی مشهور بود. او دوبار برنلی را در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۶ به لیگ برتر رساند و چندین فصل با منابعی محدود تیم را در لیگ برتر حفظ کرد.

و در درخشان‌ترین فصل باشگاه، ۱۸-۲۰۱۷، برنلی را به رتبه هفتم رساند و سهمیه مقدماتی لیگ اروپا گرفت. موفقیتی تاریخی برای «کلارتس» بود. باز هم به دلیل محدودیت بودجه و امکانات، در برخی دوره‌ها نتایج ناامیدکننده‌ای گرفت و نهایتاً در آوریل ۲۰۲۲، زمانی که تیم در منطقه سقوط قرار داشت، از پست خود اخراج شد و برنلی هم همان فصل سقوط کرد.

زمانی که در فصل ۲۴-۲۰۲۳ به اورتون آمد، در شرایطی بسیار دشوار، اورتون را در لیگ برتر حفظ کرد. یادتان باشد، آن هم در زمانی که باشگاه با کسر امتیاز مالی و خطر سقوط دست‌و‌پنجه نرم می‌کرد. بعد از بقای اورتون، با توقعات و اسم و رسم تیم، سبک بازی تیم بارها به‌عنوان سبکی منفی یا قدیمی مورد سرزنش و انتقاد شدید قرار گرفت و در پایان به دلیل عدم ثبات در عملکرد تیم، از کار برکنار شد.

اینک او به‌عنوان سرمربی فارست انتخاب شده و هنوز زود است در مورد عملکرد او صحبت کنیم، ولی با جرات می‌توان ابراز کرد دایچ شانس بسیار بیشتری در مقایسه با آنژ پوستکوعلو در پست خود دارد.

با ویژگی‌های سنتی دایچ، به‌خصوص هنر و توانایی در برخورد، ارتباط، ایجاد انگیزه و حل مشکلات بازیکنان، می‌تواند با شخصیت‌ها و نیازهای متفاوت بازیکنان کنار بیاید، اعتماد آن‌ها را جلب کند، روحیه جمعی ایجاد کند و مشکلات فردی‌شان را مدیریت کند. در این بحثی نیست.

در حالی‌که در میدان به سازماندهی دفاعی، روحیه تیمی و انضباط شهرت دارد و معمولاً با منابع محدود، بیشترین بهره را از بازیکنان و مجموعه‌ای که در دست دارد، می‌گیرد.

سبک بازی او، مانند شخصیتش که طی سالیان دیده‌ام، معمولاً واقع‌گرایانه و مبتنی بر بازی مستقیم است که برای تیم‌های متوسط و پایین‌جدول همیشه کارآمد بوده، ولی همیشه مورد پسند هواداران فوتبال هجومی قرار نگرفته است. اگرچه ذره‌ای شک ندارم؛ دفاع کردن خود هنری است تماشایی!

حدسم این است او در پست جدید خود موفق خواهد بود. دیدارهای اروپایی را فراموش کنید، ولی مطمئنم دایچ، فارست را به سبک نونو اسپیریتو جمع‌وجور خواهد کرد.

ولی در اینجا با یک «ولی» بزرگ مواجه هستیم: چگونه ماریناکیس با دایچ تا خواهد کرد؟ فقط خدا می‌داند!

دایچ خوب می‌داند مربیگری فوتبال حرفه‌ای بی‌ثبات و پراضطراب و پر از ریسک است و موفقیت در آن مقطعی و زودگذر، اما کاراکتر و قدرت مدیریت، او را برای مقابله با این فشار بی‌اندازه در لیگ برتر آماده می‌کند. او این را «ثابت» کرده است!

مربیان، حتی موفق‌ترین آن‌ها، همیشه روی خط باریکی میان اوج و سقوط حرکت می‌کنند. با دوستی با بازیکنان تیم معروف دهه هشتاد فارست، از جمله جان رابرتسون، بالا و پایین فارست و جایگاه این تیم را می‌شناسد. اگر اجازه دهند، او شانس بسیاری برای نجات فارست از این مهلکه دارد.

دایچ، مرد میدان‌های سخت و مبارزه در کوچه‌های بن‌بست باریک و تاریک با دستان خالی است!