به گزارش خبرنگار آنا، سال تحصیلی تازه آغاز شده، اما در گوشهای از نظام آموزشی کشور، بحرانی آرام و مداوم در حال رشد است؛ بحرانی که نه صدای زنگ مدرسه، بلکه صدای چرخ ویلچرها و گامهای لرزان دانشآموزانی است که برای رسیدن به کلاسهایشان، با موانع بیشتری از بقیه روبهرو هستند. آموزشوپرورش استثنایی، نهاد تخصصی متولی آموزش بیش از ۸۰ هزار دانشآموز با نیازهای ویژه، این روزها با چالشهای عمیقی دست و پنجه نرم میکند؛ از کمبود بودجه برای سرویس مدارس گرفته تا کمبود سههزار نیروی توانبخشی در سراسر کشور.
رضا خصالی، معاون پشتیبانی و توسعه منابع سازمان آموزشوپرورش استثنایی در گفتوگو با خبرگزاری آنا، تصویر روشنی از این وضعیت ترسیم میکند؛ وضعیتی که اگرچه در ظاهر عدد و رقم است، اما در عمق خود، روایت نابرابری در دسترسی به آموزش و بازتابی از عدالت آموزشی در ایران امروز است. آنچه او از آن سخن میگوید، تنها دغدغه مالی نیست، بلکه نشانه شکاف میان سیاستگذاری و واقعیت میدانی در آموزش کودکان خاص است؛ شکافی که هر روز عمیقتر میشود.
معاون پشتیبانی و توسعه منابع سازمان آموزشوپرورش استثنایی با اشاره به ناکافی بودن بودجه سرویس مدارس برای دانشآموزان دارای نیازهای ویژه، گفت: با وجود تخصیص ۶۸۰ میلیارد تومان بودجه برای ۸۰ هزار دانشآموز، سهم هر نفر سالانه حدود ۸.۵ میلیون تومان است که پاسخگوی نیاز واقعی خانوادهها نیست. رضا خصالی تأکید کرد در صورت عدم همکاری شهرداریها، آموزشوپرورش استثنایی در تأمین حملونقل دانشآموزان با چالش جدی روبهرو خواهد شد.
در حالی که سال تحصیلی جدید با چالشهای متعدد در حوزه آموزشوپرورش آغاز شده است، یکی از دغدغههای جدی و کمتر دیدهشده، مشکلات مالی و ساختاری در بخش آموزشوپرورش استثنایی کشور است؛ بخشی که به آموزش، پرورش و توانبخشی حدود ۸۰ هزار دانشآموز با نیازهای ویژه در سراسر ایران میپردازد.
خصالی از وضعیت نگرانکننده بودجه سرویس مدارس و کمبود نیروهای تخصصی در این سازمان سخن گفت: موضوعی که اگر بهموقع مورد توجه قرار نگیرد، میتواند روند تحصیلی هزاران دانشآموز استثنایی را مختل کند.
بودجهای که با واقعیت فاصله دارد
وی با اشاره به وضعیت بودجه سرویس مدارس برای دانشآموزان استثنایی، اظهار کرد: اگر بودجه سرویس مدارس در سال جاری بهطور صددرصد تخصیص پیدا کند، با توجه به جمعیت ۸۰ هزار نفری دانشآموزان و رقم حدود ۶۸۰ میلیارد تومان، میانگین هزینه سرویس هر نفر سالانه حدود ۸.۵ میلیون تومان خواهد بود که عملاً پاسخگوی نیاز واقعی نیست.
به گفته خصالی، هزینه واقعی جابهجایی دانشآموزان دارای نیازهای ویژه، با در نظر گرفتن شرایط جسمی، نوع سرویس مورد نیاز، همراهی مراقبان، و فاصله مدارس از محل سکونت، بهمراتب بیش از این رقم است.
سرویسهای مدارس استثنایی معمولاً نیازمند خودروهای ویژه و همراهان آموزشدیده هستند تا بتوانند دانشآموزان دارای معلولیتهای جسمی یا ذهنی را با امنیت کامل جابهجا کنند. به همین دلیل، هزینه این خدمات چند برابر سرویس مدارس عادی است.
این مقام مسئول با اشاره به محدودیتهای منابع مالی گفت: در حال حاضر ما تلاش کردیم تا در حد توان، توزیع منابع را بهصورت عادلانه انجام دهیم، اما فاصله میان بودجه مصوب و هزینه واقعی همچنان زیاد است. اگر شهرداریها بر اساس تجویز قانونی مندرج در قانون بودجه در جهت مساعدت به خانواده دانشآموزان با نیازهای ویژه همکاری نکنند، عملاً با چالش جدی مواجه خواهیم شد.
نقش شهرداریها در حل بحران حملونقل دانشآموزان خاص
آموزشوپرورش استثنایی طی سالهای اخیر بارها از شهرداریها و شوراهای شهر خواسته تا در زمینه تخصیص یارانه یا کمکهای لجستیکی برای سرویس مدارس ویژه همکاری کنند، اما این همکاری در همه شهرها بهطور یکسان انجام نشده است.
خصالی با بیان اینکه قانون بودجه کشور اجازه مشارکت شهرداریها در این حوزه را داده است، افزود: شهرداریها میتوانند با تخصیص بخشی از منابع حملونقل عمومی یا کمک مستقیم به خانوادهها، سهم بزرگی در تسهیل تردد دانشآموزان استثنایی داشته باشند. این موضوع فقط یک خدمت اجتماعی نیست، بلکه مصداق عدالت آموزشی است.
به گفته وی، در بسیاری از شهرهای بزرگ، خانوادهها به دلیل هزینههای بالای سرویس مدارس، ناچار میشوند خودشان وظیفه جابهجایی فرزندانشان را بر عهده بگیرند، که این موضوع هم از نظر ایمنی و هم از نظر زمان و هزینه، فشار مضاعفی بر آنان وارد میکند.
کمبود جدی نیروی انسانی در حوزه توانبخشی
معاون پشتیبانی و توسعه منابع سازمان آموزشوپرورش استثنایی در بخش دیگری از گفتوگو، به بحران نیروی انسانی در بخش توانبخشی اشاره کرد و گفت: آموزشوپرورش استثنایی از یک رکن مهم و ساحت تربیتی ویژه با عنوان توانبخشی برخوردار است که شامل سه بخش کاردرمانی، گفتاردرمانی و شنواییشناسی میشود. در حال حاضر به دلیل عدم جذب نیروهای متخصص در این حوزه با کمبود جدی مواجه هستیم و در این راستا قریب به سههزار نیروی متخصص مورد نیاز است.
توانبخشی در مدارس استثنایی یکی از مؤلفههای کلیدی موفقیت آموزشی دانشآموزان است. بسیاری از این دانشآموزان برای پیشرفت تحصیلی و اجتماعی خود، به خدمات مستمر گفتاردرمانی یا کاردرمانی نیاز دارند. نبود نیروهای کافی در این حوزه به معنای افت کیفیت آموزش و کاهش بهرهوری برنامههای تربیتی است.
خصالی توضیح داد: کاردرمانی و گفتاردرمانی صرفاً خدمات پزشکی نیستند، بلکه بخشی از فرآیند تربیتی و آموزشی محسوب میشوند. وقتی دانشآموز نتواند درست صحبت کند یا توان حرکتی لازم را نداشته باشد، یادگیری مفاهیم درسی هم با مشکل مواجه میشود. اینجاست که نقش نیروهای توانبخشی حیاتی میشود.
مشکلات ساختاری و ضرورت جذب نیروهای تخصصی
بر اساس آمارهای رسمی، طی سالهای اخیر جذب نیروی متخصص در حوزه آموزشوپرورش استثنایی تقریباً متوقف شده است. بسیاری از نیروهای فعلی نیز بازنشسته یا در آستانه بازنشستگی هستند و جایگزین مناسبی برای آنان در نظر گرفته نشده است.
خصالی در این باره گفت: ما بارها درخواست مجوز جذب نیروهای جدید را به سازمان اداری و استخدامی کشور ارائه دادهایم، اما هنوز مجوز کافی صادر نشده است. در حال حاضر، بسیاری از مدارس استثنایی برای ارائه خدمات توانبخشی ناچارند از نیروهای حقالتدریس یا پیمانی استفاده کنند، که این شیوه پایدار نیست.
وی تأکید کرد: اگر سههزار نیروی متخصص در رشتههای توانبخشی، گفتاردرمانی و شنواییشناسی جذب نشوند، بخشی از رسالت آموزشی و تربیتی ما معطل میماند. آموزشوپرورش استثنایی بدون توانبخشی، مثل بیمارستان بدون پرستار است.
سهم بودجه آموزشوپرورش استثنایی در مقایسه با مأموریتهایش
یکی از نکات قابلتوجه در گفتوگوی خصالی، اشاره غیرمستقیم وی به سهم اندک بودجه آموزشوپرورش استثنایی در مقایسه با مأموریتهای گستردهاش است. این سازمان در حال حاضر حدود ۱۷۰ هزار دانشآموز تحت پوشش مستقیم و غیرمستقیم دارد (از جمله مدارس خاص، طرح تلفیقی و خدمات حمایتی)، اما بودجهاش نسبت به سایر بخشهای وزارت آموزشوپرورش، بسیار محدود است.
کارشناسان اعتقاد دارند که اگر آموزشوپرورش استثنایی به اندازه مأموریتهایش بودجه و نیروی انسانی در اختیار داشت، میتوانست با ارائه آموزشهای هدفمند و خدمات توانبخشی مستمر، سهم قابلتوجهی در ارتقای عدالت آموزشی کشور داشته باشد.
در مقابل، کمبود منابع مالی باعث شده بسیاری از برنامههای توسعهای در مرحله طرح باقی بمانند یا با تأخیر اجرا شوند.
عدالت آموزشی؛ حلقه مفقوده سیاستگذاری
در نگاه خصالی، موضوع سرویس مدارس یا جذب نیروهای توانبخشی، صرفاً مسئله مالی نیست، بلکه بخشی از بحث کلانتر عدالت آموزشی است. وی میگوید: دانشآموزان با نیازهای ویژه، شهروندان این کشورند و آموزش آنان نه لطف، بلکه وظیفه حاکمیت است. اگر نتوانیم شرایط حضور و آموزش ایمن و مناسب برای آنان فراهم کنیم، از عدالت آموزشی فاصله گرفتهایم.
وی افزود: در سیاستگذاری کلان باید نگاه حمایتی و تبعیض مثبت نسبت به این دانشآموزان وجود داشته باشد، چون هزینههای تحصیل آنها چند برابر دانشآموزان عادی است و خانوادهها بهتنهایی قادر به تأمین آن نیستند.
با وجود همه مشکلات، معاون پشتیبانی و توسعه منابع سازمان آموزشوپرورش استثنایی از برخی اقدامات مثبت در سالهای اخیر نیز یاد کرد.
وی گفت: در تلاش هستیم تا با همکاری وزارت تعاون، سازمان برنامه و بودجه و شهرداریها، نظام پرداخت سرویس مدارس را ساماندهی کنیم. همچنین طرحهایی برای تأمین تجهیزات توانبخشی و ارتقای فضاهای آموزشی مدارس استثنایی در دست اجرا داریم.
به گفته خصالی، استفاده از ظرفیت خیرین و سازمانهای مردمنهاد نیز میتواند بخشی از خلاهای موجود را جبران کند.
وی افزود: خیرین آموزشی در سالهای گذشته در ساخت و تجهیز مدارس استثنایی مشارکت خوبی داشتند. امیدواریم این همکاری در حوزه خدمات حمایتی و توانبخشی هم گسترش یابد.
نگاهی کلانتر به مأموریت آموزشوپرورش استثنایی
آموزشوپرورش استثنایی تنها نهاد رسمی کشور است که مأموریتش ارائه آموزشهای متناسب با ویژگیهای دانشآموزان نابینا، ناشنوا، کمتوان ذهنی، جسمی-حرکتی و دارای اختلال یادگیری است. این سازمان علاوه بر آموزش، وظیفه دارد خدمات توانبخشی، مشاوره، روانشناسی، کاردرمانی و گفتاردرمانی را نیز بهصورت رایگان به دانشآموزان ارائه دهد.
این مأموریت چندوجهی نیازمند بودجه، نیروی انسانی متخصص، زیرساخت مناسب و هماهنگی میان دستگاههای مختلف از جمله وزارت بهداشت، شهرداریها و سازمان بهزیستی است. اما همانطور که خصالی تأکید میکند، در نبود چنین هماهنگیای، بار اصلی روی دوش آموزشوپرورش استثنایی باقی میماند.
ضرورت بازنگری در نگاه بودجهای به دانشآموزان خاص
در پایان این گفتوگو، خصالی بار دیگر بر ضرورت بازنگری در نظام بودجهریزی تأکید کرد و گفت: هرچند در ظاهر رقم بودجه سرویس مدارس یا توانبخشی ممکن است بالا به نظر برسد، اما وقتی به هزینههای واقعی و نیازهای تخصصی نگاه کنیم، متوجه میشویم این ارقام فقط بخش کوچکی از نیاز واقعی را پوشش میدهند. اگر رویکرد حمایتی و همافزایی بین دستگاهها نباشد، نمیتوانیم پاسخگوی خانوادههای دانشآموزان خاص باشیم.
سخنان معاون پشتیبانی آموزشوپرورش استثنایی تنها شرح یک وضعیت نیست؛ زنگ هشداری است برای نظام سیاستگذاری آموزشی کشور. در حالی که آموزشوپرورش استثنایی مأموریتی چندوجهی و حیاتی در توانمندسازی کودکان دارای نیازهای ویژه دارد، حمایت مالی و ساختاری از آن هنوز در حد شعار باقی مانده است. نبود سرویس ایمن، کمبود نیروهای گفتاردرمانی و کاردرمانی، و فاصله زیاد میان بودجه مصوب و هزینه واقعی، هر روز عرصه را بر خانوادههای این دانشآموزان تنگتر میکند.
در نهایت، مسأله نه فقط تأمین بودجه، بلکه نوع نگاه حاکم به آموزش استثنایی است. آیا این بخش را باید یک هزینه سربار دید یا سرمایهای انسانی برای آیندهای برابرتر؟ پاسخ به این پرسش، تعیینکننده مسیر آینده است.
بیتوجهی به آموزشوپرورش استثنایی یعنی نادیدهگرفتن حق برابر آموزش، و نادیدهگرفتن این حق، بهمعنای خدشه به کرامت انسانی است. شاید زمان آن رسیده که نگاه به آموزش دانشآموزان خاص، از دایره ترحم و بودجهنویسی خارج شود و در جایگاه واقعی خود بهعنوان آزمونی برای میزان عدالت در جامعه ما بنشیند.
انتهای پیام/