در اواخر دهه ۱۳۵۰ و اوایل دهه ۱۳۶۰، کامپیوترهای خانگی به تدریج جای خود را در خانهها باز میکردند. این دستگاهها که به تلویزیون و ضبطصوتهای معمولی وصل میشدند، وعده دنیایی جدید از پردازش کلمات، حسابداری و برنامهنویسی را به مردم میدادند. اما یک مشکل بزرگ وجود داشت: این بازار نوظهور، مجموعهای از جزایر جدا از هم بود. مدلهای محبوبی مانند کومودور، اپل و سینکلر، هرکدام در دنیای بسته خود زندگی میکردند. مهمترین مانع این بود که هر کامپیوتر، برنامهها را به شیوه منحصربهفردی روی نوار کاست ذخیره میکرد.
تولد یک استاندارد از دل امواج رادیو
حدود سال ۱۳۵۸، یک برنامه رادیویی پرطرفدار در هلند به نام «هابیسکوپ»، به پاتوق علاقهمندان به فناوری تبدیل شده بود. این برنامه در حرکتی نوآورانه، شروع به پخش رادیویی نرمافزارهای کامپیوتری کرد. کدهای برنامه به صدایی شبیه به صدای مودمهای قدیمی تبدیل و از رادیو پخش میشد و مردم آن را روی نوار کاست ضبط میکردند. اما به دلیل تفاوت کامپیوترها، این کار با چالشهای فنی و لجستیکی فراوانی روبهرو بود.
برای حل این مشکلات، تیم هابیسکوپ در سال ۱۳۶۱ از یک استاندارد مشترک به نام «بیسیکُد» رونمایی کرد. بیسیکُد در واقع یک زبان صوتی مشترک برای ذخیرهسازی داده بود. در این زبان، بیت «۰» با یک تُن صوتی (فرکانس ۱۲۰۰ هرتز) و بیت «۱» با تُنی زیرتر (فرکانس ۲۴۰۰ هرتز) نشان داده میشد. برای اینکه کامپیوترها این زبان مشترک را بفهمند، به یک مترجم نیاز داشتند؛ نرمافزار کوچکی که سیگنال صوتی را به کدهای قابل فهم برای کامپیوتر برمیگرداند.
اعداد و ارقام در دنیای بیسیکُد
سرعت انتقال داده در بیسیکُد معادل ۱۲۰۰ بیت بر ثانیه بود که تقریباً برابر با ۱۵۰ بایت در ثانیه است. این بدان معناست که انتقال یک برنامه کوچک به حجم ۱۶ کیلوبایت، نزدیک به دو دقیقه زمان میبرد. هر بایت از داده شامل یک بیت شروع، هفت بیت داده و دو بیت توقف بود و کل برنامه به صورت یک بلوک بزرگ و یکپارچه ارسال میشد. با وجود سرعت پایین، این استاندارد توانست بیش از ۲۰ مدل کامپیوتر خانگی محبوب، از جمله سریهای کومودور، اپل، و کامپیوترهای شخصی اولیه IBM را پشتیبانی کند.
نسخه دوم: یک جهش بزرگ به سوی سازگاری واقعی
در سال ۱۳۶۳، استاندارد «بیسیکُد ۲» برای حل مشکل گویشهای مختلف زبان بیسیک معرفی شد. این نسخه یک جعبه ابزار استاندارد از دستورات ضروری را در اختیار برنامهنویسان قرار داد که شامل فرمانهای پرکاربردی مثل پاک کردن صفحه، جابهجایی مکاننما، و خواندن کلیدهای کیبورد بود. این کار تضمین میکرد که منطق برنامه روی تمام کامپیوترها یکسان عمل کند و موفقیت این استاندارد را دوچندان کرد.
مقایسه با دیگر فناوریها
در آن دوران، اصلیترین رقیب بیسیکُد، سیستمهای بولتن بورد (BBS) بودند که از طریق خطوط تلفن و مودم امکان دانلود نرمافزار را فراهم میکردند. اما BBSها نیازمند تجهیزات گرانقیمت مثل مودم و پرداخت هزینه تلفن بودند، در حالی که بیسیکُد برای هر کسی که یک رادیو و ضبطصوت داشت، کاملاً رایگان بود. مزیت بزرگ بیسیکُد، دسترسیپذیری دموکراتیک آن بود، هرچند که برخلاف BBS، یک رسانه یکطرفه محسوب میشد.
نسخه سوم و پایان یک رؤیای رادیویی
در سال ۱۳۶۵، نسخه جدیدی به نام «بیسیکُد ۳» با قابلیتهای گرافیکی و امکان ذخیرهسازی فایل روی دیسک معرفی شد. اما این نسخه با بیمهری برخی رسانهها مواجه شد و فراگیری نسخههای قبلی را تکرار نکرد. در اواخر دهه ۱۳۶۰، با ظهور دیسکتهای ۳.۵ اینچی و مودمهای ارزانقیمت، نیاز به راهحل کندی مانند بیسیکُد از بین رفت.
میراث بیسیکُد
اگرچه بیسیکُد امروزه یک فناوری فراموششده به نظر میرسد، اما میراث آن عمیقتر از کدهای صوتیاش است. این استاندارد یکی از اولین تلاشهای موفق در جهت ایجاد یک پلتفرم باز بود؛ ایدهای که سنگ بنای اینترنت و نرمافزارهای متنباز امروزی است. بیسیکُد به هزاران علاقهمند کامپیوتر آموخت که نرمافزار میتواند جهانی و مستقل از سختافزار باشد. این فناوری یادآور دورانی است که خلاقیت و همکاری، پیش از ظهور اینترنت، توانست بین دنیاهای دیجیتالِ تنها و بیارتباط، پلی برای گفتوگو و تبادل اندیشه بسازد.
انتهای پیام/