به گزارش خبرگزاری برنا، رهبر انقلاب صبح امروز دوشنبه 28 مهرماه 1404 با قهرمانان و مدالآوران ورزشی و المپیادهای علمی جهانی دیدار داشتند.
مهمترین محورهای سخنان ایشان به شرح زیر است:
مدالآوران، چه در میدان ورزش، چه در عرصههای علمی، مردم را شاد کردند. شما ملّت ایران را با همّت خودتان، با تلاش خودتان شاد کردید، جوانها را سر شوق آوردید.
این مدالی که شما امسال، توی این چند ماه اخیر، بر اثر تلاش خودتان دریافت کردید، این مدال، به نظر من یک امتیازی بر معمول مدالهای دیگر دارد؛ چرا؟ چون ما در گیرودار جنگ نرمیم. در جنگ نرم، دشمن سعیاش به این است که ملّت را افسرده کند، ناامید کند، از تواناییهای خودش او را مأیوس کند.
شما با این مدالآوریتان توانستید نقطهی مقابل حرکت دشمن حرکت کنید. در عمل، توانایی جوان ایرانی و قدرت ملّت ایران را، که در جوانهایش متجلّی است، آن را نشان دادید و ظاهر کردید. لذا این مدال شاید بتوان گفت ارزش مضاعفی دارد. این محکمترین پاسخی است که میشد به دشمن داد و شما دادید.
در کشور ما، بعضی از بخشهای کشور به صورت جهشی بعد از انقلاب جلو رفتند. یکی از آن جهشها همین مجموعهی کار ورزشی امسال جوانهای ما است.
در کشتی، در والیبال، در بعضی از رشتههای دیگر ورزشی توانستند خودشان را به دنیا نشان بدهند. ما این حالت را نداشتیم. ما این تواناییها را نداشتیم.
شاید آنچه که امسال در مجموع نشان داده شد، در تاریخ ورزش کشور بیسابقه است؛ در المپیادهای علمی هم همینجور، نوجوانهای ما توانستند در قلّه قرار بگیرند. یعنی ایران در رأس یک مسابقهی بینالمللی قرار گرفت.
هر کاری شما میکنید در واقع به حساب ایران گذاشته میشود. هر کاری شما میکنید به حساب ملّت گذاشته میشود. این پرچمی که این آقایان نشان دادند، این، خیلی با ارزش است.
این سجدهای که میکنند، این دعایی که میکند ورزشکار ما بعد از پیروزی، این، خیلی باارزش است. این نماد ملّت ایران است.
این جوانهای المپیادی، امروز، یک ستارهی درخشانند؛ ده سال دیگر یک خورشید خواهند شد، اگر کار کنند. اصرار بنده این است. به مسئولین اصرار میکنم این جوانها را رها نکنید. اکتفا نکنند به آنچه که تاکنون به دست آوردند، پیش بروند.
این ستاره اگر پیش برود، ۱۰ سال دیگر خورشید است. کارهای بزرگ میشود انجام داد.
ایران در جنگ ۸ ساله در اوّل انقلاب با کمبودهای فراوان، با دست خالی پیروزی شد و توانست دشمنش صدّام را، که از همه طرف تأیید میشد، شکست بدهد. کی کرد این کار را؟ جوانها. ابتکارها را جوانها کردند.
این جوانها توانستند آن روز ابتکارهای نظامی را آنچنان تنظیم کنند که بر تواناییهای بی حد و حصر دشمن فائق بیاید. در دانش هم همینجور. این وضع میدان نبرد بود. در میدان نبرد دانش هم همینجور.
امروز جوانهای ما، بعد از این گذشت سالها، در بسیاری از مراکز تحقیقاتی در رتبههای اوّل تحقیقات دنیا قرار دارند، در رتبههای اوّل؛ یعنی توی ۱۰ رتبهی اوّل حدّاقل قرار دارند. جوانهای ما در نانو، در لیزر، در صنعت هستهای، در صنایع گوناگون نظامی، در تحقیقات مهمّ پزشکی کارهای بزرگی انجام دادند.
ایران عزیز ما مظهر امید است، مظهر امید است. این وسوسههایی که بعضیها میکنند در مورد ناامیدی جوانها، نسل جوان یا امثال اینها، اینها حرفهای مطالعهنشده است. ایران مظهر امید است. جوان ایرانی با استعداد است و توانمند است.
این نکتهی مهمّی است که جوان ایرانی را ما تواناییهایش را و مهارتهایش را، قدرتهایش را بشناسیم و بفهمیم. جوان ایرانی آن خصوصیّت را دارد که میتواند در قلّه قرار بگیرد، کمااینکه شماها در قلّه قرار گرفتید دیگر. قهرمان جهان در فلان رشتهی ورزشی یا در فلان کار علمی، در قلّه قرار گرفتید. جوان ایرانی این توان را دارد که خودش را به قلّه برساند؛ البتّه اگر همّت کند. این استعداد در او هست. آنچه لازم است همّت است، تلاش است، حرکت است.
در این روزها یاوهگوییهایی هم شد نسبت به ایران عزیزمان. نمیشود ما راجع به اینها یک کلمهای عرض نکنیم. رئیسجمهور آمریکا در فلسطین اشغالی با یک مشت حرف پوچ و با لودگی سعی کرد صهیونیستهای مأیوس را امیدوار کند، بهشان روحیه بدهد.
تحلیل من از سفر رئیسجمهور آمریکا به داخل فلسطین اشغالی و این کارهایی که کرد و این حرفهایی که زد این است. اینها مأیوسند.
اینها در جنگ ۱۲ روزه آنچنان سیلی خوردند که باور نمیکردند، توقّعش را نداشتند، مأیوس شدند. این رفت تا روحیه بدهد به آنها. این رفت آنها را از یأس خارج کند. این حرفها حرفهایی است که به یک مسئولین مأیوس زده میشود، اینجور حرفهایی که او زد.
نیروی جوانی نیرویی است که هر چه کار بکنید بیشتر میشود، قویتر میشود. جوانان تلاش خودشان را افزایش بدهند، استعداد خودشان را صرف ملّت خودشان بکنند.
حالا ممکن است بعضیها مایل باشند توی یک کشور دیگری زندگی بکنند، ولیکن باید بدانند که آنجا بیگانهاند. شمایی که میروی در فلان کشور دیگر! هر کار هم بکنی، به هر نقطهای هم برسی یک آدم بیگانهاید آنجا. اینجا خانهی شما است، اینجا خاک شما است، اینجا مال شما است، اینجا متعلّق به خود شما است، متعلّق به فرزندان شما و نسل شما است.
یک بیگانه در یک کشور دیگر نمیتواند با خاطر جمع زندگی کند. میبینید دیگر، الان با مهاجرین ــ به تعبیر خودشان ــ در آمریکا و در جاهای دیگر چه جوری رفتار میکنند؛ چون بیگانهاند دیگر، چون بیگانهاند باهایشان اینجوری رفتار میکنند. با سختی، با تلخی، با بیاعتنائی، با بیرحمی تمام رفتار میشود.
صهیونیستها توقع نداشتند که موشک ایرانی، ساخت دست جوان ایرانی، بتواند با شعلههای خودش، با آتش خودش، اعماق برخی از مراکز حساس تحقیقاتی آنها را تبدیل به خاکستر بکند، توقع این را نداشتند و این اتفاق افتاد. اینها توانستند به اعماق برخی از مراکز مهمّ رژیم صهیونی نفوذ کنند و آنها را تخریب کنند، نابود کنند. این موشک را جوانهای ایرانی ساختند. این را ما از جایی نخریدیم، این را ما از جایی کرایه نکردیم، این ساخت جوان ایرانی است، این شناسنامهی جوان ایرانی است، جوان ایرانی وقتی وارد یک میدانی شد و تلاش کرد، کارهای بزرگ انجام میدهد.
این موشکها را نیروهای مسلح ما آماده داشتند، استفاده کردند، به کار بردند، باز هم دارند، لازم باشد در وقت دیگر هم از آن استفاده میکنند.
جمعبندی من این است، این یاوهگوییهایی که این آقا در آنجا انجام داد، اینها، این حرفهای سبک و رفتارهای جِلف، برای این بود که به طرف مقابل روحیه بدهد، به آنها روحیه بدهد، آنها روحیهشان را از دست دادند
جوانها دارند کار میکنند. کشور دارد حرکت میکند. کشور دارد کار میکند. مظهر کار همین شماها هستید. این وضع جوانهای ما است. دشمن این وضعیّت را نمیخواهد ببیند. اوّلاً نمیخواهد ببیند. میخواهد که اگر بشود، جلوی این وضعیّت گرفته بشود.
پیشرفت علمی، پیشرفت فنّی، پیشرفت در میدانهای خدماتی، پیشرفت در میدان ورزشی اینها را دشمن نمیتواند ببیند امّا آن مقداری هم که وجود دارد و نمیتواند او جلوگیری کند با راست و دروغ سعی میکند آن را مغشوش جلوه بدهد.
این کارِ دشمن این است؛ بعضی از ایرادها را بزرگ میکنند، بعضی از حقایقِ روشن را مکتوم نگه میدارند، عکسش را میگویند. شما، که رفتید در قلّهی ورزش یا قلّهی علم ایستادید، درواقع نشان دادید که فضای ایران فضای روشنی است، بر خلاف تبلیغ دشمن که میخواهد بگوید فضای ایران فضای گرفته است، فضای تاریک است.
شما میخواهید نشان بدهید که فضای ایران فضای روشنی است. سعیشان این است که خود جوان ایرانی هم باور خودش را نسبت به خودش از دست بدهد.
آمریکا در جنگ غزه شریک اصلی است، بدون تردید. خود او هم در این صحبتهایش اعتراف کرد، گفت ما با هم کار کردیم در غزه، اگر نمیگفت هم معلوم بود. امکانات آنها، تسلیحات آنها، امکانات آنها فراوان آمد در اختیار رژیم صهیونیستی تا به سرِ، روی سر مردم بیپناه غزه ریخته بشود. آمریکا شریک در این جنایت است.
میگوید ما با تروریسم میجنگیم، بیش از بیست هزار کودک و نوزاد و نوباوه در این حملات به شهادت رسیدند، اینها تروریست بودند؟
تروریست شما هستید که داعش را تولید میکنید و به جان منطقه میاندازید، بعد هم نگه میدارید برای اینکه یک روزی از آنها استفاده کنید. الان اینجور است.
تروریست آمریکاست! در جنگ دو سالهی غزه طبق آمار رسمی هفتاد هزار نفر را کشتند، در جنگ دوازده روزه در ایران علاوه بر کشتارهای کور و بمبی که ریختند روی سر هزار و خردهای جمعیت را به شهادت رساندند، دانشمندان ما را ترور کردند.
او افتخار میکند به اینکه دانشمند ایرانی را ترور کرده؛ بله، دانشمند را ترور کردید، افراد امثال طهرانچی و عباسی و اینها را ترور کردید، لکن علمشان را نمیتوانید ترور کنید. افتخار میکند که صنعت هستهای ایران را بمباران کردیم و از بین بردیم، خب خیلی خب، به همین خیال باش!
اصلاً شما چهکاره هستید که اگر یک کشوری صنعت هستهای دارد شما دخالت کنید بگویید باید و نباید. شما چهکارهی دنیایید؟ چه ربطی به آمریکا دارد که ایران امکانات هستهای و صنعت هستهای دارد یا ندارد؟ این دخالتها، دخالتهای ناباب، ناجور، غلط و زورگویانه است.
بروند، اگر خیلی شما توانایی دارید بروید، شنیدم در همهی ایالات آمریکا الان علیه او مردم درخیابانها دارند شعار میدهند، هفت میلیون جمعیت طبق این گزارش، گزارشی که دادند که شنیدید در شهرهای مختلف آمریکا، در ایالات مختلف آمریکا علیه این شخص دارند شعار میدهند. خیلی توانایی داری، اینها را آرام کنید. بروید اینها را ساکت کنید. به خانههایشان برگردانید.
[رئیسجمهور آمریکا] میگوید من طرفدار مردم ایرانم. دروغ میگوید! این تحریمهای ثانویهای که چند سال است آمریکا اعمال دارد میکند و تعداد زیادی از کشورها از ترس تحت تأثیر او قرار گرفتند، این تحریمها علیه کیست؟ علیه ملت ایران. شما دشمن ملت ایرانید، دوست ملت ایران نیستید.
میگوید من اهل معاملهام، میخواهم معامله کنم، با ایران معامله کنیم، معاملهای که با زورگویی نتیجهی آن از پیش معلوم باشد معامله نیست، تحمیل است و ملت ایران زیر بار تحمیل نخواهد رفت. ملت ایران زیر بار تحمیل نمیرود.
این اسمش معامله نیست. بنشینیم صحبت کنیم و نتیجه «این» بشود، این زورگویی است. ایران را نمیشود مثل بعضی از کشورهای دیگر با این زورگوییها تحت تأثیر قرار داد.
ادامه دارد...