به گزارش همشهری آنلاین، امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا: 1. ایالات متحده آمریکا این روزها صحنهی تظاهراتی گسترده و انتقادی است که مستقیم بر شخص «دونالد ترامپ» و سیاستهای دولت او متمرکز شده است. گروهها، جریانها، شخصیتها و طرزفکرهای گوناگون، هر یک از منظر خویش اما تحت عنوانی واحد، در حال بروز نارضایتی عمیق خود از رئیسجمهور وقت آمریکا هستند. این حرکت اعتراضی با نام «No Kings» به معنای «نه به پادشاهان» شناخته میشود. نخستین تجمع مشابه در ماه ژوئن سال جاری برگزار شد. شعار اصلی معترضان آن است که رفتار، گفتار و شیوهی حکمرانی ترامپ با سنتهای دیرین سیاسی و روح جمهوریخواهانهی آمریکا در تضاد است و او از چارچوبهای عرفی و مدنی فاصله گرفته است.
2. مخالفان ترامپ، وی را شخصیتی تمامیتخواه و فاشیست توصیف میکنند که در گفتار و رفتار، خوی پادشاهی قدرتطلب را آشکار میسازد. دامنهی این مخالفان بهغایت متنوع و گسترده است: از چپگرایان رادیکال و دگرباشان جنسی گرفته تا فعالان حقوق مدنی، هواداران فلسطین، جریانهای ضدجنگ و کنشگران اجتماعی. این تنوعِ فکری و ایدئولوژیک سبب شده تا این اعتراضات از گستردگی بیسابقهای برخوردار باشد و هزاران نفر از اقشار گوناگون جامعه در آن حضور یابند و در سازماندهی آن نقش ایفا کنند.
3. با این همه باید توجه داشت که این اعتراضات نمایانگر تمام جامعهی آمریکایی نیست. ترامپ همچنان از پایگاه اجتماعی نیرومندی برخوردار است؛ همانگونه که مخالفان پرشماری نیز دارد. در ظاهر امر، شاید این اعتراضات تأثیر مستقیمی بر جهتگیریهای سیاست داخلی و خارجی دولت نداشته باشد؛ اما اگر در سال آینده، جمهوریخواهان در انتخابات میاندورهای شکست بخورند یا کرسیهایی از دست دهند، میتوان انتظار داشت که ترامپ برای حفظ توازن سیاسی، به رویکردهای تعدیلیتر و نرمتری روی آورد. در غیر این صورت، اگر موقعیت حزب جمهوریخواه تزلزل نیابد، همین مسیر کنونی با شدت و صلابت بیشتری پی گرفته خواهد شد و چهبسا خودِ ترامپ نیز در واکنش به فشارها، مصممتر از پیش به اجرای سیاستهایش بپردازد.
4. در عرصهی بینالمللی نیز مواضع در قبال این خیزش اعتراضی همانند داخل آمریکا، دوگانه و متنوع است. برخی کشورها با تکیه بر رویکردهای سکولار و ارزشهای لیبرالی همچون آزادی مهاجرت و حقوق اقلیتها، اگرچه رسماً موضعگیری نمیکنند، اما در عمل از جنبشهای ضدترامپی پشتیبانی مینمایند. در مقابل، دولتهایی که جریانهای راستگرا در آنها قدرت را در دست دارند ــ نظیر ایتالیا، مجارستان و آرژانتین ــ با این اعتراضات مخالفت ورزیده و شعار «نه به پادشاهان» را حرکتی انحرافی و مغایر با نظم سیاسی مطلوب خود قلمداد میکنند.
5. آنچه در این میان بیش از هر چیز اهمیت دارد، نشانههای آشکار از تضعیف و اختلال در بنیان دموکراسی آمریکاست. دموکراسیای که زمانی الگوی سیاسی و حقوقی بسیاری از کشورهای جهان به شمار میرفت و آرمان آزادیخواهان تلقی میشد، اکنون در مسیر افول گام برمیدارد. شکافهای عمیق اجتماعی، قطبیسازی سیاسی و فروکاست اعتبار نهادهای مدنی، چهرهای متزلزل از نظامی بر جای گذاشته است. این فروکاست تدریجی، اکنون به پرسشی بنیادین انجامیده است: آیا جمهوری ایالات متحده همچنان در مسیر مردمسالاری باقی خواهد ماند، یا آنگونه که برخی ناظران نگران پیشبینی میکنند، به سوی الگوی اقتدارگرایی و پادشاهی در حرکت است؟