در تاریخ تمدن انسان، هر عصری شکل تازهای از وابستگی ذهنی را تجربه کرده است؛ از وسوسههای قدرت و ثروت در دوران باستان تا تسلط رسانهها و فناوری در عصر جدید. در دوران حاضر، وابستگی به شبکههای اجتماعی و نوتیفیکیشنها چهرهای نو از همان اسارت ذهنی دیرینه است که آزادی درونی را به چالش میکشد.
در همین زمینه، سمیه ملائی، روانشناس، در گفتوگو با خبرنگار آناتک به بررسی تاثیر نوتیفیکیشنها، پدیده «فومو» (ترس از دست دادن) و نقش سکوت دیجیتال بر تمرکز، آرامش و رشد فردی پرداخته است.
از منظر روانشناسی، چه سازوکار ذهنی باعث میشود خاموش کردن اعلانها در برخی افراد احساس آرامش و کنترل ذهنی ایجاد کند؟
بشر بهصورت ذاتی تمایل دارد در جنبههای مختلف زندگی خود به رشد و شکوفایی برسد و بتواند در طول عمر خود نتایج بیشتری کسب کند. تمایل به تغییر و تحول امری فطری است که خداوند در وجود انسان قرار داده و منابع بیپایانی را برای رسیدن به اهداف در سیستم وجودی ما تعریف کرده است.
انسان میتواند به این منابع دسترسی پیدا کند، توانمندیهای خود را کشف کند و شناخت لازم نسبت به اجزای وجود خود بهدست آورد. عدم شناخت درست مانع دیدن این منابع و بهکارگیری صحیح آنها میشود؛ حتی اگر در دسترس باشند. بنابراین، آگاهی نخستین گام برای آشنایی با خود و ایجاد تغییرات موثر در تمام ابعاد زندگی است.
در دنیای امروز، با کاهش فعالیت جسمی و گسترش دسترسی سریع به مطالب در فضای مجازی، بسیاری از انسانها دچار نوعی وابستگی و اعتیاد به این فضا شدهاند. اگر در طول روز نتوانند مطالب را بررسی کنند، احساس کمبود یا عقبماندگی از دیگران پیدا میکنند. راهکارهای اصلاح الگوهای رفتاری و توسعه فردی در این زمینه بسیار موثر هستند.
به همین دلیل، دانش انالپی (NLP) بهعنوان ابزاری برای ایجاد تغییرات سریع در سیستم ذهن و مغز انسان شناخته میشود. شناخت عملکرد ذهن، مغز و سیستم عصبی نخستین گام درک عمیقتر از خود است.
برای مثال، اگر فردی بخواهد روابط شخصی خود را بهبود دهد، انالپی به او کمک میکند تا باورها و الگوهای ذهنی پیشین خود را شناسایی و بازسازی کند. اگر این ذهنیت وجود داشته باشد که «هیچکس مرا واقعا دوست ندارد»، میتوان با تحلیل افکار و احساسات به ریشه این باور رسید و الگوهای تازهای ساخت.
با اجرای این راهکارها، وابستگی کاهش یافته و با برنامهریزی صحیح، مثلا اختصاص تنها دو ساعت در روز به دنیای مجازی، فرد میتواند زمان بیشتری را صرف فعالیتهای جسمی، دیدار با عزیزان یا پیادهروی کند. به مرور زمان، اعلانها و فضای مجازی اهمیت خود را از دست میدهند و سرگرمیهای واقعی میتوانند تغییرات بزرگی در زندگی ایجاد کنند.
وقتی افراد درگیر روابط صمیمی و عمیق هستند، احساس تعلق و رضایت بیشتری از زندگی دارند و کمتر به تایید و مقایسه در شبکههای اجتماعی وابسته میشوند. دیدار با عزیزان، حتی به اندازه صرف یک فنجان چای، احساس امنیت درونی ایجاد میکند
آیا میتوان گفت نوتیفیکیشنها نوعی «تحریک شرطی» در مغز ایجاد میکنند که با حذف آن، ذهن دوباره فرصت بازسازی تمرکز را پیدا میکند؟
بله، نوتیفیکیشنها محرکهای شرطی هستند. با تکرار و تمرین، ذهن میتواند بازسازی شده و تمرکز خود را بازیابد.
فردی را تصور کنید که در حین انجام کار خود با شنیدن صدای اعلان بلافاصله کارش را رها میکند تا پیام را بررسی کند. این واکنش، تمرکز را مختل میسازد. در مقابل، خاموش کردن اعلانها و داشتن برنامهای منظم برای استفاده از تلفن همراه میتواند بسیاری از این مشکلات را از میان بردارد.
به یاد دارم زمانی که در مهدکودک مشغول به کار بودم، صدای زنگ در، همه کودکان را به هیجان میآورد؛ هرکدام گمان میکردند پدر یا مادرشان آمده است. آنها به صدای زنگ شرطی شده بودند. زمانی که زنگ حذف شد، محیط آرام و تمرکز کودکان بیشتر شد. همین سازوکار در ذهن بزرگسالان نیز عمل میکند.
سکوت دیجیتال چه تاثیری بر کیفیت توجه، خلاقیت و حضور ذهن در لحظه دارد؟
سکوت دیجیتال، یا فاصلهگرفتن آگاهانه از فضای مجازی، انسان را وادار میکند برای سرگرمی و رشد ذهنی از خلاقیت خود بهره گیرد.
یکی از مراجعان من، خانمی ۵۵ ساله بود که وابستگی شدیدی به اینستاگرام داشت و تقریبا تمام وقت خود را صرف آن میکرد. هنگامی که چشمانش دچار مشکل شد، تصمیم گرفت از این وابستگی رها شود. با اجرای راهکارهای توسعه فردی، او به خیاطی روی آورد و نتیجهای بسیار مثبت گرفت؛ آرامش ذهنی پیدا کرد و از دوختودوز لذت میبرد. این نمونه نشان میدهد کشف علایق شخصی و بهرهگیری از تخصص کارشناسان میتواند کیفیت زندگی را بهطور چشمگیری افزایش دهد.
به نظر شما، آیا خاموش کردن اعلانها میتواند نوعی تمرین ذهنآگاهی (Mindfulness) باشد؟
بله، اما نیاز به تمرین دارد و در افراد مختلف بازده زمانی متفاوتی دارد.
ذهنآگاهی یا توجهآگاهی، به معنای حضور کامل در لحظه حال است. این مهارت میتواند استرس و اندوه را کاهش داده، تمرکز، شادی، صبر و پذیرش را افزایش دهد. مراقبه، ابزار آموزشی ذهنآگاهی است و ذهن سرگردان انسان را به لحظه اکنون بازمیگرداند.
بیشتر اوقات ذهن ما درگیر گذشته یا آینده است؛ نگرانی، رویاپردازی یا خیالپردازی. مراقبه این سرگردانی را کاهش میدهد و آرامش و مهربانی را به ذهن بازمیگرداند. از طریق مراقبه میآموزیم لحظهبهلحظه آگاه باشیم و این مهارت را در زندگی روزمره به کار گیریم.
زمانی را باید به مراقبه اختصاص داد، حتی اگر در ابتدا تمرکز دشوار باشد. با تمرین مداوم، نتایج مثبت حاصل میشود. ذهنآگاهی سبب افزایش خودآگاهی، بهبود مهارتهای ارتباطی، تقویت تمرکز و دامنه توجه، ظرفیت بالاتر برای پردازش اطلاعات و اصلاح الگوهای خواب میشود. همچنین، موجب کاهش افسردگی و اضطراب و افزایش رضایت شغلی و کیفیت زندگی است.
با خاموش بودن اعلانها، الگوهای رفتاری تغییر کرده و ذهن نسبت به واکنشهای پیرامون دقیقتر و متمرکزتر میشود. این زمان فرصتی برای جمعبندی خواستهها و برنامههای زندگی است.
فومو (ترس از دست دادن) چه نقشی در وابستگی به فضای مجازی دارد؟
فومو میتواند در ابعاد گوناگون زندگی تاثیرگذار باشد. در محیط کاری، فرد ممکن است احساس کند باید در تمام جلسات و رویدادها حضور یابد تا از فرصتهای پیشرفت بازنماند. در زندگی اجتماعی نیز، تمایل به شرکت مداوم در مهمانیها یا رویدادها برای حفظ حس تعلق، یکی از نشانههای فومو است.
این احساس، منجر به خستگی و فرسودگی میشود، زیرا فرد پیوسته در تلاش برای «بهروز بودن» است. به عنوان مثال، شخصی که مدام در شبکههای اجتماعی حضور دارد و با دیدن تصاویر سفر یا رویداد دوستانش احساس میکند چیزی را از دست داده، ممکن است برای جبران این حس، بیوقفه در فعالیتهایی شرکت کند که با ارزشها و اهداف شخصیاش سازگار نیستند.
در مجموع، فومو پدیدهای پیچیده است که نیازمند آگاهی و مدیریت هوشمندانه برای جلوگیری از تاثیرات منفی آن است. حمایت اجتماعی و داشتن ارتباطات واقعی و معنادار میتواند به کاهش فومو کمک کند.
وقتی افراد درگیر روابط صمیمی و عمیق هستند، احساس تعلق و رضایت بیشتری از زندگی دارند و کمتر به تایید و مقایسه در شبکههای اجتماعی وابسته میشوند. دیدار با عزیزان، حتی به اندازه صرف یک فنجان چای، احساس امنیت درونی ایجاد میکند.
انتهای پیام/