شناسهٔ خبر: 75415712 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

تب و تاب فضای مجازی برای خریدهای غیرحضوری

مرز باریکی بین خریدهای ضروری و غیر ضروری وجود دارد که در خیلی از موارد به سادگی شکسته می‌شود.

صاحب‌خبر -

مدت هاست که وقتی صفحات شبکه‌های مجازی را باز می‌کنیم موجی از محصولات خاص را می‌بینیم که ناگهانی و به شکل همگانی برجسته شده‌اند، این محصولات هیچ الگوی تکرارشونده خاصی ندارند. از عروسک لبوبو و گیره سرهای طرح گل گرفته تا کوله پشتی‌های برند هیماواری.

اینکه چرا و چطور این محصولات به شکل گسترده‌ای معروف می‌شوند مشخص نیست؛ موضوعی که واضح است نقش رسانه‌ها و شبکه‌های فضای مجازی در ترغیب افراد به خرید این محصولات است.

تب و تاب فضای مجازی که از یک نفر شروع می‌شود و در کمترین زمان همه گیر می‌شود. انگار اگر کسی می‌خواهد در این موج غرق نشود، باید با آن همراه شود.

از قدیم گفته‌اند، خواهی نشونی رسوا، همرنگ جماعت شو. این همراهی فقط یک خرید ساده و استفاده از انواع و اقسام محصولات مطرح نیست، بلکه نوعی مصرف گرایی و ترغیب شدن به خریدهای غیر ضروری است. شاید فقط برای همراه شدن با جامعه.

مصطفی آب‌روشن، جامعه شناس، گفت: تبلیغات در فضای شبکه‌های اجتماعی، صرفاً نمایش یک محصول با قیمتی مشخص نیست؛ بلکه یک علم پیچیده و چندوجهی است که با ظرافت تمام بر روان انسان اثر می‌گذارد تا او را به سمت گزینه خرید سوق دهد. محور اصلی این عملیات، هدف‌گیری فوق دقیق است؛ الگوریتم‌ها با رصد هر کلیک، جست‌وجو، و زمان توقف نگاه شما بر یک پست، یک پروفایل دقیق از خواسته‌ها و نیازهای شما می‌سازند و تبلیغات را، به صورت یک پیام شخصی‌سازی شده و در لحظه مناسب به شما عرضه می‌کنند.

وی افزود: این فرآیند با بازاریابی مجدد که همان یادآوری مداوم کالاهای رها شده در سبد خرید است، تقویت می‌شود و با ایجاد حس ترس از دست دادن از طریق پیشنهادها محدود زمانی، اضطرار به اقدام فوری را در ذهن تزریق می‌کند. از منظر محتوایی، موفقیت تبلیغات وابسته به اعتمادسازی سریع است؛ ویدئوهای جذاب، داستان‌سرایی‌های احساسی، و مهم‌تر از همه، استفاده از اینفلوئنسرهایی که به عنوان دوستان قابل اعتماد عمل می‌کنند، اعتبار بیشتری نسبت به تبلیغات سنتی برندها ایجاد می‌کند.

وی با بیان اینکه تمامی مردم یک محصول خاص را خریداری کنند، یک پدیده بسیار نادر در بازارهای پیچیده امروزی است اظهار کرد: نیازها، بودجه‌ها و سلیقه‌ها ذاتاً متنوع هستند. با این حال، محصولاتی که به همه گیر شدن نزدیک می‌شوند، معمولاً ترکیبی از عوامل روانشناسی و قدرت فرهنگی را به کار می‌گیرند. زمانی که استفاده گروه‌های مرجع از یک محصول، ارزش آن را برای دیگران افزایش می‌دهند پذیرش آن به یک ضرورت اجتماعی تبدیل می‌شود تا فرد از دایره مد عقب نماند.

آب‌روشن معتقد است: عامل بعدی، نفوذ اجتماعی و فرهنگ‌سازی است. محصول باید بتواند به بخشی از هویت اجتماعی یا نماد موفقیت تبدیل شود، به طوری که نخریدن آن به معنای عقب ماندن از جریان توسعه فردی و اجتماعی قلمداد شود. این طرز تلقی تضمین می‌کند که موانع مالی برای بخش عظیمی از جامعه کم رنگ می‌شود.

وی افزود: در نهایت، قدرت برند در ایجاد اعتماد عمومی نقش حیاتی پیدا می‌کند؛ وقتی یک برند به اندازه کافی معتبر می‌شود، خرید محصولات جدید آن به یک ریسک تبدیل نمی‌شود، بلکه به یک ضرورت و یا انتخاب مطمئن برای مصرف‌کننده تبدیل خواهد شد.

وی درخصوص آگاهی بخشی می‌گوید: برای توانمندسازی مردم برای خرید آگاهانه و فرار از دام نیازهای کاذب، باید یک استراتژی سه‌بخشی را پیاده‌سازی کرد که شامل آموزش سواد رسانه‌ای، ترویج تفکر انتقادی، و تقویت ارزش‌های درون‌نگر باشد.

وی بیان کرد: نخست، آموزش سواد رسانه‌ای باید از سنین پایین‌تر آغاز شود تا افراد یاد بگیرند چگونه تکنیک‌های بازاریابی، هدف‌گیری الگوریتمی و ترفندهای روانشناختی پشت تبلیغات را تشخیص دهند و بفهمند که چگونه احساساتشان برای تحریک خرید دستکاری می‌شود.

این جامعه شناس افزود: دوم، باید فرهنگ تفکر انتقادی را در مورد خود محصول ترویج داد؛ تشویق به تحقیق مستقل، مقایسه واقع‌بینانه بین نیاز وخواسته، بطور کلی تبلیغات محصول طوری طراحی شده‌اند که فقط نقاط قوت و بهترین حالت استفاده از محصول را نشان دهند.

وی اظهار کرد: تأثیر این رویکرد متمرکز فروشندگان بر جامعه چندوجهی است؛ از یک سو، عرضه مداوم محصولات جدید و رقابتی از طریق تشویق به خرید، می‌تواند سطح راحتی و رفاه مادی را در جامعه افزایش دهد، زیرا دسترسی به کالاها و خدمات بهتر تسهیل می‌شود و نوآوری‌ها سریع‌تر به دست مصرف‌کنندگان می‌رسند.

آب‌روشن در ادامه گفت: وقتی تعداد زیادی از مردم محصولی خاص را می‌خرند، این نشان‌دهنده کیفیت و مطلوبیت آن است که اعتماد خریداران بالقوه جدید را جلب کرده و چرخه فروش را مستمر می‌سازد. در نهایت، فروش موفقیت‌آمیز یک محصول خاص، مطلوبیت محصولات آتی را برای فروشنده تضمین می‌کند؛ بعبارتی، فروش بالا به معنای تثبیت جایگاه، کاهش ریسک و تضمین آینده مالی شرکت است.

وی درخصوص تاثیر مصرف‌گرایی گفت: این تمرکز شدید بر مصرف مداوم، می‌تواند منجر به افزایش فرهنگ مصرف‌گرایی شود؛ جامعه به سمت ارزیابی ارزش فردی بر اساس دارایی‌ها و خرید مادی گرایش پیدا می‌کند که این موضوع می‌تواند آسیب‌های اجتماعی متنوعی را به جامعه تحمیل کند بعبارتی، جامعه به سمتی حرکت می‌کند که در آن مرز بین نیاز واقعی و تمایل القاء شده کمرنگ شده و تمرکز از ارزش‌های اخلاقی به سمت کسب و ارتقای مادی سوق پیدا می‌کند، مگر اینکه آگاهی عمومی متقابلاً در برابر این فشارها تقویت شود.