شناسهٔ خبر: 75404070 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

حمله ۹ اکتبر؛ آتش‌بس دوحه، آینده روابط اسلام‌آباد و کابل را نجات می‌دهد؟

تهران-ایرنا- حمله هوایی پاکستان در ۹ اکتبر (۱۷ مهر) به خاک افغانستان با هدف ترور نور ولی محسود، رهبر تحریک طالبان پاکستان (TTP)، تنها یک یورش نظامی نبود، بلکه پیامی راهبردی از اسلام‌آباد به حکومت سرپرست طالبان در کابل به شمار می‌رفت. این اقدام می‌تواند به عنوان «نقطه شکست» دیپلماسی دو طرف و اوج ناامیدی نسبت به موضع یکدیگر در قبال «تی‌تی‌پی» تحلیل شود.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایرنا، در پی این حمله و درگیری‌های متعاقب آن، مذاکراتی در دوحه قطر برگزار شد که به توافقی برای برقراری آتش‌بس و تلاش برای تثبیت صلح و امنیت در منطقه انجامید. این توافق به عنوان یک فرصت برای هر دو طرف به منظور کاهش تنش‌ها و بهبود روابط تلقی می‌شود.

نور ولی محسود: نماد ادغام طالبان افغانستان و تحریک پاکستان؟

نور ولی محسود در سال ۲۰۲۲ به رهبری رسید. او موفق شد چندین فرقه مختلف «تی‌تی‌پی» را مجدداً متحد کند و حملات این گروه را علیه پاکستان متمرکزتر، مخرب‌تر و هماهنگ‌تر سازد. تحت رهبری او، حزب تحریک به یک تهدید وجودی برای امنیت داخلی پاکستان تبدیل شد. گزارش‌های اطلاعاتی پاکستان ادعا دارند که محسود نه تنها در خاک افغانستان پناه دارد، بلکه به طور مستقیم تحت حمایت شبکه‌های رده بالای حکومت طالبان قرار دارد.

حمله ۹ اکتبر؛ آیا آتش‌بس دوحه، آینده روابط اسلام‌آباد و کابل را نجات می‌دهد؟

زمینه‌سازی حمله: از دیپلماسی تا ناامیدی
پاکستان برای ماه‌ها یک راهبرد دو وجهی را دنبال کرده بود؛ فشار دیپلماتیک و توسل به روابط تاریخی. اما به گفته اسلام‌آباد، طالبان به طور سیستماتیک درخواست‌های پاکستان برای مهار تی‌تی‌پی را نادیده گرفتند. موضع رسمی آنها تکرار این جمله بود: «ما اجازه نمی‌دهیم خاک افغانستان علیه هیچ کشوری استفاده شود.» اما در عمل، یا قادر به کنترل TTP نبودند یا تمایلی به این کار نداشتند.

شکست این راهبرد
زمانی که حملات TTP به شدت افزایش یافت و طالبان هیچ اقدام معناداری انجام ندادند، دولت و به ویژه ارتش پاکستان به این نتیجه رسیدند که دیپلماسی کاملا شکست خورده است بنابراین حمله ۹ اکتبر، ابزار آخر پاکستان بود.

اهداف و پیامدهای حمله هوایی ۹ اکتبر

همانطور که خود رسانه ها و مقامات پاکستان اعلام کردند هدف اصلی از بین بردن مغز متفکر اصلی حملات ضدپاکستانی بود و به طالبان نشان دهند که اگر آنها (طالبان) حاضر به عمل نیستند، اسلام آباد حق خود می‌داند که به طور یکجانبه در خاک افغانستان عمل کند. این اقدام، حاکمیت طالبان را به چالش کشید. این اقدام همچنین به دولت پاکستان کمک کرد تا قاطعیت خود را در قبال تهدیدات امنیتی به شهروندان و منتقدان نشان دهد.

واکنش طالبان و تشدید بحران

حکومت سرپرست طالبان بلافاصله با حملات موشکی به پست‌های مرزی پاکستان پاسخ دادند و این حمله را «نقض حاکمیت» عنوان کردند. این واکنش نشان‌دهنده تناقض آشکار در موضع آنان بود و به گفته برخی تحلیلگران، این حادثه به طور عمومی رابطه نزدیک طالبان با TTP را برای جامعه بین‌الملل آشکار کرد.

توافق دوحه: تلاش برای مهار آتش
پاکستان و افغانستان در جریان دور تازه‌ای از مذاکرات که با شنبه شب با میانجی‌گری قطر و ترکیه در دوحه برگزار شد، بر اجرای فوری آتش‌بس و ایجاد سازوکارهایی برای تثبیت صلح و ثبات پایدار توافق کردند.

در پایان این نشست، طرفین توافق کردند که آتش‌بس فوری برقرار و سازوکارهایی برای تثبیت صلح و امنیت پایدار میان دو کشور طراحی شود. بر اساس گزارش وزارت خارجه قطر دو طرف همچنین توافق کردند که در روزهای آینده جلسات پیگیری را برای تضمین پایداری آتش‌بس و محقق کردن اجرای آن به شیوه‌ای قابل اعتماد و پایدار به گونه ای که منجر به امنیت و ثبات در هر دو کشور شود، برگزار کنند.

انگیزه پاکستان
درگیری‌های روزمره برای ارتش پاکستان، که در مرزهای شرقی نیز با هند در تنش است، پرهزینه و منجر به از بین بردن منابع می‌شود بنابراین این توافق به کاهش هزینه های پاکستان کمک می کند از طرفی این توافق یک «آزمون» برای ارزیابی جدیت و توانایی طالبان در کنترل TTP است. اگر طالبان بتوانند آتش‌بس مرزی را حفظ کنند، شاید بتوانند به TTP نیز فشار آورند. پاکستان همچنین نمی‌خواهد به عنوان کشوری که با حکومت در واقع افغانستان درگیر است، در منطقه منزوی شود.

انگیزه حکومت سرپرست طالبان
مشارکت در مذاکرات دوجانبه در یک پایتخت بین‌المللی مانند دوحه، برای طالبان نوعی مشروعیت دیپلماتیک به ارمغان می‌آورد. از طرفی، طالبان که با بحران‌های اقتصادی و داخلی فراوانی دست و پنجه نرم می‌کنند، نیازمند آرامش در مرزهای خود هستند. این آتش‌بس به آنها فرصت می‌دهد تا بر تثبیت حکومت خود متمرکز شوند. نشان دادن تمایل به «گفت‌وگو» به جای درگیری نیز تصویر آنها را در چشم ناظران بین‌المللی بهبود می‌بخشد.

آتش‌بس شکننده و آینده مبهم
توافق دوحه یک پیروزی تاکتیکی برای هر دو طرف است، اما مسئله راهبردی را حل نکرده است. این توافق به موضوع اصلی، یعنی حضور و فعالیت TTP در خاک افغانستان که علت اصلی درگیری اخیر عنوان شد؛ نپرداخته است.
از این رو سناریوهای محتملی در پیش است؛ خوشبینانه انکه آتش‌بس منجر به ایجاد کانال‌های ارتباطی باثبات‌تر شود و طالبان به تدریج، تحت فشار پاکستان و نگرانی از تضعیف حکومت خود، فعالیت TTP را محدود کنند و سناریوی بدبینانه هم اینکه احتمال دارد TTP که خود را بخشی از این توافق نمی‌داند، حملات خود را از سر گیرد؛ بنابراین اکستان طالبان را مقصر خواهد دانست و چرخه خشونت مجددا آغاز و توافق دوحه به سرنوشت توافقنامه‌های قبلی دچار می‌شود.

در یک کلام، حمله ۹ اکتبر پاکستان نشان داد که این کشور «صبر راهبردی» خود را از دست داده است. توافق دوحه نشان می‌دهد که هر دو طرف از «لب پرتگاه» عقب نشسته‌اند. اما تا زمانی که طالبان حاضر به برخورد قاطع با تی‌تی‌پی به عنوان یک تهدید مشترک نباشند، این آتش‌بس بیشتر یک مهلت موقت است تا یک صلح پایدار.