برنا - امید محسنی: پس از تبادل اولیه اسرای دو طرف و ورود حماس به نظارت شهری، ترامپ دو واکنش متناقض را همزمان نشان داده است؛ استقبال از برخورد سخت حماس با برخی گروههای مخل امنیت که ترامپ آن را خوشایند دانست و آنچه را که در روز بعد «کشتار در غزه» نامید و گروه جهادی را تهدید کرد که ممکن است وارد عمل شود و حملاتی را در پاسخ به آن در نظر بگیرد.
این دو واکنش با یک پیوست مهم همراه بود؛ اینکه حماس باید خلع سلاح شود، در حالیکه هنوز هیچ نیروی قابل اعتنایی برای تنظیم روابط داخلی غزه، چه ائتلاف بینالمللی، چه ائتلافی از تکنوکراتهای فلسطینی به همراهی برخی کشورهای عربی، وجود ندارد.
در وهله اول، طرح 20 مادهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، برای آینده غزه، آیندهای را ترسیم میکند که در آن حماس هیچ نقش نظامی یا سیاسی نخواهد داشت. اما تحلیلگران میگویند واقعیتهای پیچیده میدانی و نبود جایگزینی سیاسیِ معتبر، تردیدهای جدی درباره امکان به حاشیه راندن حماس ایجاد میکند؛ موضوعی که به نظر میرسد ریشه اصلی اظهارات متناقض روزهای گذشته ترامپ باشد.
برخلاف ادعای نتانیاهو درباره جنگ غزه، حماس شکست نخورد، چراکه در ابتداییترین شکل قدرت، این گروه حضور مهمی در این منطقه دارد. تحلیلگران معتقدند در نهایت، اسرائیل مجبور شد با حماس توافق کند؛ توافقی که به جنگ دوساله ویرانگر پایان داد، باید راه را برای کمکهای بشردوستانه در غزه هموار کند و خروج تدریجی نیروهای اسرائیلی را در پی داشته باشد. پس از دو سال بمباران و محاصره بیوقفه، حماس با ورود به اداره فعلی غزه احساس نوعی پیروزی و قدرتنمایی اولیه دارد، پس از آنکه در برابر تجاوز اسرائیل ایستادگی کرد و در نهایت با آمریکا بهطور مستقیم برای پایان جنگ وارد مذاکره شد.
اکنون نگاهها متوجه این است که این گروه چگونه میخواهد این احساس پیروزی را از تثبیت کوتاهمدت به استراتژی بلندمدت تبدیل کند. این گروه عملیات گستردهای علیه باندها، غارتگران کمکهای انسانی و همکاران اسرائیل آغاز کرده است؛ افرادی که در خلال هرجومرج جنگ، غیرنظامیان و اعضای حماس را هدف قرار داده بودند. حماس در تلاش است دوباره خود را روی نقشه تثبیت کند، نفوذ و کنترلش را بازگرداند و به اسرائیل و آمریکاییها بگوید که این جنبش را نمیتوان کنار گذاشت یا نادیده گرفت.
این موضوع در دو جنبه اساسی و مهم قابلتأمل است؛ هم برای گروههای فلسطینی و کشورهای عربی، هم برای ائتلافی که در حال رصد برای اعلام حضور در اداره غزه است. بازپسگیری کنترل امنیتی بخشهایی از غزه توسط حماس، در حالیکه آمریکا، اسرائیل و بخش بزرگی از جامعه بینالملل خواستار خلع سلاح کامل آن هستند اما در وضعیت مذاکرات مرحلهای و نداشتن «نقشهراه جامعهپذیر» ماندهاند، یک گسل ایجاد میکند. این گسل جایی خودنمایی کرده که از یکسو اسرائیل با بستن گذرگاهها در قبال تحویل باقی اجساد، امکان هرگونه امدادرسانی بینالمللی و پذیرش مسئولیتهای اجتماعی را از بین میبرد و از سوی دیگر ضرورت اداره این منطقه از طرف حماس را ناگزیر میکند.
«عبدالجبار سعید» عضو دفتر سیاسی جنبش حماس در خارج فلسطین میگوید، خلع سلاح مقاومت فلسطین در نوار غزه در شرایط کنونی، بدون وجود دولتی که نوار غزه را اداره کند، قطعاً به ناآرامی گسترده در این باریکه و ایجاد خلاء بزرگ و خطرناک منجر خواهد شد.
وی در مصاحبه با وبگاه اینترنتی عربی21 اظهار داشت: «جنبش حماس اعلام کرده که موضوع سلاح، پافشاری بر داشتن خود سلاح نیست، بلکه به حضور اشغالگران و حق قانونی این جنبش برای مقاومت در برابر آنها مرتبط است. اگر کشور مستقل و دارای حاکمیت فلسطین که حقوق ملت فلسطین را حفظ کند ایجاد شود، این سلاح به کشور فلسطین و ارتش مورد انتظار آن منتقل میشود و دیگر اساساً دلیل و توجیهی برای وجود آن نخواهد بود.»
عبدالجبار سعید ادامه داد: «تجربههای تاریخی اثبات کرده که عقبنشینی یکجانبه یا امتیازدهی بدون تضمین، درها را برای تجاوزات بیشتر میگشاید.»
صرفنظر از جنبههای دوران گذار، موضوعات سیاسی در این باره هنوز قابلحل به نظر نمیرسد. حماس مدتهاست اعلام کرده که تا زمان تشکیل دولت فلسطین، سلاحهای خود را تحویل نخواهد داد.
باسم نعیم، از مقامات ارشد حماس، گفت: «هیچکس حق ندارد ما را از حق مقاومت در برابر اشغال محروم کند.» محمد نزال، عضو دفتر سیاسی حماس، نیز تصریح کرد که تصمیم برای تحویل سلاحها بستگی به ماهیت و سازوکار برنامه خلع سلاح دارد. او گفت: «این پروژهای که از آن حرف میزنید یعنی چه؟ سلاحها قرار است به چه کسی تحویل داده شود؟»
این وضعیت، پیش از تشکیل یک مجموعه نظارتی و اداری هماهنگ با محتوای بینالمللی یا حتی ائتلافی از تکنوکراتهای فلسطینی که مدنظر ترامپ بوده، دو راهکار اساسی را پیش روی میانجیگران باز میگذارد. نخست اینکه بر اساس دیدگاه سیاسی معمول، شاخههای نظامی با تغییر فرایند وارد احزاب و تقسیم قدرت شوند؛ آنچه که در لبنان نیز غربیها تجویز کردهاند، اما فعلا امکان بروز آن با توجه به چگالی نظامی و سیاسی حزبالله وجود ندارد. دوم اینکه ائتلافی متشکل از گروههای عربی و بینالمللی بتوانند حمایت فلسطینیان را برای تغییرات جلب کنند، موضوعی که بر اساس رویکرد فرانسویها و بریتانیاییها می تواند از سمت تشکیلات خودگردان صلاحیت مورد نظر را دریافت کند. اما شواهد نشان میدهد که تشکیلات خودگردان نه در میان فلسطینیان مورد استقبال قرار گرفته، نه از سوی آمریکا.
در طرح اولیه ترامپ نیز بدون اشاره مستقیم به مسائل مورد اختلاف، حضور نیروهای حماس در غزه به شرط کنار گذاشتن سلاح مورد نظر قرار گرفته است، اما اشاره صریحی به حل شدن نیروهای جهادی و مقاومت در آینده سیاسی و دموکراتیزه اداره اجتماعی وجود ندارد. تحلیلگران عربی و غربی بر این عقیدهاند که این همان مسیری است که حماس در آن قرار دارد.
اسرائیلیها در ابتدا به سراغ راهحل نظامی رفتند تا با نسلکشی مسئله فلسطین را حل کنند، اما اکنون درمییابند که هیچ راهحل نظامی در برابر فلسطینیها وجود ندارد. تنها راه ممکن، راهحل سیاسی است، به هر شکل که باشد. اما خلاء قدرت در غزه و تداخل همزمان مسائلی مانند بازسازی ویرانهها، اختلاف نظر در عادیسازی روابط با عربستان بر سر سیاست ثابت دودولتی، و متشکل نبودن ائتلاف مورد نظر ترامپ با مسئولیت اقتصادی - سیاسی تونی بلر، احتمال حلوفصل زودهنگام گفتوگوهای صلح را غیرممکن کرده است.
البته شاید مهمتر از همه، انگیزه ترامپ برای ادامه راه باشد. او نمایش بزرگ خود را در کنست اسرائیل و نشست فراگیر شرمالشیخ به سرانجام رسانده، بدون آنکه بتواند به اعتبار این نمایش صلح شتابزده، جایزه نوبل را از آن خود کند. رئیسجمهور ایالات متحده در حال همزدن همزمان چند دیگ روی آتشِ تهیه دیپلماسی و جنگ است. ایران، غزه و حالا نوبت اوکراین و پوتین رسیده است.
این موضوع نیز در طولانی بودن روند صلح و آینده غزه اهمیت دارد که حماس در توافق اولیه فقط با چند بند از طرح 20 مادهای ترامپ موافقت کرد و شتاب رئیسجمهور آمریکا مهمترین مسائل را به بعد از آزادی گروگانها و عقبنشینی اسرائیل موکول کرده است.
از اینرو، ادامه نقشآفرینی حماس در نوار غزه و سیاست مقاومت در پیشبرد موارد اختلافی آینده، عملاً این گروه را در روند تغییرات فعال نگه خواهد داشت. جنبش مقاومت اسلامی «حماس» روز جمعه اعلام کرد: «ما بر لزوم شروع فوری تکمیل تشکیل کمیته پشتیبانی اجتماعی، متشکل از گروهی از افراد مستقل که بهصورت ملی مورد توافق قرار گرفتهاند، برای شروع کار خود در اداره نوار غزه و تکمیل عقبنشینی نیروهای اشغالگر به مکانهای مورد توافق، تأکید میکنیم.»
انتهای پیام