آموزههای دینی اما به ما میآموزند هدف غایی تربیت، نه ساختن انسانی وابسته به نظارت بیرونی، بلکه پرورش انسانی قائم به نفس و متکی به وجدان الهی خویش است.
مشکل نه در تلاش ما که در انتخاب مسیر است؛ مسیری که گاهی به جای تقویت ریشهها، تمام توان خود را صرف اصلاح شاخ و برگها میکند. اهلبیت(ع) به ما نشان دادهاند تغییر پایدار، از درون انسان و با بیداری فطرت او آغاز میشود. چگونه میتوان این گذار از تذکر به تربیت را محقق کرد؟
پاسخ این پرسش مهم را در گفتوگوی خود با حجتالاسلام دکتر هادی فلاح، کارشناس روانشناسی اسلامی جستوجو کردهایم.

آغاز از دل و تعیین تکلیف؛ تربیت اختیار با نگاه قدسی
حجتالاسلام فلاح با اشاره به اینکه وقتی پدر یا مادر دائم تذکر میدهد و کار را هم خودش تمام میکند، مشکل اغلب نه در کودک که در ساختار تربیتی خانواده است، توضیح میدهد: تربیت، پیش از اینکه مدیریت لحظهای رفتار باشد، فراهمسازی بستر رشد است؛ یعنی پدر و مادر باید با ابلاغ روشن تکلیف، ایجاد فرصت تجربه و الگو بودن، زمینهای بسازند که کودک در غیاب آنها بتواند انتخاب آگاهانه کند. این نگاه دینی به مسئولیتپذیری فردی نیز بازمیگردد، زیرا تغییر واقعی در انسان از درون آغاز میشود: «إنَّ اللَّهَ لَا یُغَیرُ مَا بقَوْمٍ حَتَّی یُغَیرُوا مَا بأَنفُسهمْ». (رعد، آیه ۱۱) والدین باید بدانند کار تربیت، کاشتن و آب دادن است، نه حمل محصول تا همیشه خودشان برداشت کنند.
وی اضافه میکند: یکی از پایههای اخلاقی تربیت، معلوم بودن تکلیف برای مکلف است. وقتی والد از فرزند انتظار دارد از نگاه بفهمد یا از لحن صدایش برداشت کند، کودک در تاریکی قرار میگیرد و رفتار روشن او شکل نمیگیرد. بیان روشن و موقعیتمحور خواستهها هم نوعی رعایت عدالت در خانواده است و هم برآمده از نگاه دینی به تبیین حدود تکلیف؛ تا وقتی تکلیف برای انسان مشخص نباشد، از او انتظاری عادلانه نیست. این شفافسازی سبب میشود کودک بداند کدام رفتار شأن خانواده و کدام رفتار خلاف آن است و بهتدریج آن را درونی کند.
پرسشگری و جهاد نفس؛ پرورش اندیشه دینی بهجای پاسخ تحمیلی
این کارشناس روانشناسی اسلامی تصریح میکند: در احادیث و گفتار متفکران دینی همواره بر رشد عقل و تفکر تأکید شده است. اگر پیش از آنکه کودک دریابد و جستوجو کند، پاسخ را برایش فراهم کنیم، او از تجربه کشف و استنباط محروم میماند؛ همانگونه که مرحوم آیتالله حائری شیرازی درباره استعمار فکری هشدار میدادند. والدینی که میخواهند فرزندی خودکنترل پرورش دهند، باید سؤالسازی، جستوجو و تجربه پیامد را به او بیاموزند؛ یعنی همراه او باشند اما پاسخها را تحمیل نکنند. این فرایند، روحیه جهاد نفس را تقویت میکند و به او میآموزد برای هر گزینش، دلیل و تبعاتی وجود دارد.
استاد فلاح خاطرنشان میکند: تشویق بیرونی، ابزار تربیتی است نه مقصد تربیت. اگر کودک هر کار شایستهای را تنها در برابر پاداش بیرونی انجام دهد، با گذر زمان و در مقاطع حساس نوجوانی و جوانی، آن انگیزه فرومیریزد. هدف، درونیسازی انگیزه و تقویت حس شایستگی و کرامت انسانی است؛ همانگونه که قرآن انسان را به پالایش نفس فرامیخواند: «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا». (شمس، آیات ۹و۱۰) والدین باید تشویق را منطقی و متناسب با سن به کار گیرند و همزمان فضاهایی فراهم کنند که فرزند لذت انجام کار خوب را در دل خود بیابد.
الگوی ایمانی والدین؛ کرداری عملی که سخن را بیاثر میکند
این کارشناس تربیت فرزند و مشاور نوجوانان یادآور میشود: علم روانشناسی دینی بر مکث آگاهانه پیش از عمل تأکید دارد؛ وقتی آدمی میآموزد میان میل و عمل فاصله بیندازد، اختیار قویتر میشود. تمرینهای ساده تنفس آگاهانه، تمرکز کوتاه یا نگاه به فرایند تصمیم که والد با صدای بلند آن را برای کودک شرح میدهد، به مرور سبب ایجاد مهارت انتخابگری میشود. این مکث، در آموزههای اخلاقی ما هم با مفهوم تربیت نفس همخوانی دارد؛ تربیتی که نه تنها رفتار را کنترل میکند بلکه انگیزه و نیت را نیز پالایش میدهد.
حجتالاسلام فلاح یادآور میشود: یادگیری مشاهدهای قدرتمند است؛ رفتار پدر و مادر بیش از هر نصیحتی در دل کودک حک میشود. اگر والدین در برابر هوسها صبور باشند، عفو و بخشش را تمرین کنند و از لذتهای فوری دل بکنند، این کنشها پیامی ملموس به فرزند میدهد. در سنت دینی نیز مسئولیت تربیتی والدین برجسته شده است؛ حدیث معروف پیامبر(ص) که میفرمایند «کُلُّکُمْ رَاعٍ وَکُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعیَّته» یادآور مسئولیت پدر و مادر در نقش سرپرست و مربی است. الفاظ اگر با کردار همراه نباشند، نمیتوانند نفس را بسازند.
میدان تجربه و پیامد با نگاه آخرت؛ مدرسه مسئولیتپذیری و تقوا
وی ادامه میدهد: به فرزند فرصت دهید تصمیمات مناسب سن خود را بگیرد و پیامدهای آن را مشاهده کند. این تجربهها باید منطقی و امن باشند؛ نه رهاسازی بیمرز و نه آیینی مستبدانه. وقتی کودک با خطا روبهرو میشود و از آن درس میگیرد، مسئولیتپذیری او تقویت میشود. والد باید با صبر و تدبیر زمان مناسبی برای طرح سؤال، جستوجو و حصول نتیجه اختصاص دهد تا فرایند شکلگیری خودکنترلی به صورت طبیعی اتفاق بیفتد. در کنار آن، مدیریت استرس و تنظیم هیجان از ابزارهای عملی تربیت هستند و هیجانهای شدید تصمیمگیری را مهار میکنند. بنابراین آموزش تکنیکهای ساده تنظیم هیجان مانند تنفس عمیق، فعالیت بدنی منظم و روشهای آرامسازی، از ضروریات تربیت است. دین نیز بر مراقبت از روان و بدن تأکید دارد؛ سالمسازی جسم و روان زمینهساز تقوا و توان درونی برای مقاومت است. ابزاری آموخته شده که در لحظات توفانی به کار آیند، بهتر از تذکرات لحظهای و خستهکنندهاند.
این کارشناس روانشناسی اسلامی با اشاره به اهمیت رعایت احترام توضیح میدهد: وقتی با کودک با کرامت و احترام برخورد میکنیم، هویتی کریمانه در او شکل میگیرد و برای حفظ آن، به رفتارهای شایسته گرایش پیدا میکند. تحقیر، تمسخر یا برخورد خشن، بیم و دوری میآفریند و کودک را به مقابله یا فرار وامیدارد. تربیت دینی نیز همواره کرامت انسانی را محور قرار داده است؛ انسانی که با حفظ شأن خویش، به مقام قرب الهی نزدیکتر میشود.
وی حضور خدا و ریشهدار شدن انگیزهها را سدی درونی در برابر هوسها دانسته و بیان میکند: باور به دیده شدن در پیشگاه خدا و حسابرسی در آخرت، انگیزههای بیرونی را به انگیزههای درونی تبدیل میکند. وقتی فرزند میآموزد «خدا ناظر است» یک مانع درونی شکل میگیرد که از بسیاری لغزشها جلوگیری میکند. این نگرش در کنار تأکید قرآن بر تلاش و جدیت طبق آنچه در آیه 39 سوره نجم آمده «وَأَن لَّیْسَ للْإنسَان إلَّا مَا سَعَی» و پذیرش تکلیف به اندازه توان براساس آیه 286 سوره بقره «لَا یُکَلفُ اللَّهُ نَفْسًا إلَّا وُسْعَهَا» روح مسئولیتپذیری و اخلاقی را در جان نوجوانان نهادینه میکند.
حجتالاسلام فلاح در پایان خاطرنشان میکند: تربیت خودکنترلی پروژهای کوتاهمدت نیست؛ پایداری در روش، صبر بر خطاها و تقویت مثبت مستمر لازم است. والدین باید اشتباههای فرزند را معنابخش ببینند و آن را به فرصتی برای آموزش تبدیل کنند، نه به نقطه تحقیر. هنگامی که خانواده از طریق الگوهای عملی، تمرینهای ذهنی و ایمان روشن، زمینه را فراهم کند، فرزند در غیاب والدین با اتکا به عقل، وجدان و ایمان، مسیر درست را انتخاب خواهد کرد. خداوند خواستار تغییر درونی آدمیان است و به تلاش آنها پاسخ میدهد؛ این وعده را میتوان در مسیر زندگی خانوادگی و تربیتی چراغ راه گرفت.