شناسهٔ خبر: 75399747 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: راه دانا | لینک خبر

مشفقی پور در گفتگو با دانا مطرح کرد؛

تجدد یا تظاهر؟ ادای روشنفکری در مراسم سوگواری سلبریتی ها تجدد یا تظاهر؟ ادای روشنفکری در مراسم سوگواری سلبریتی ها

یک کارشناس مذهبی گفت: در روزی که وداع با ناصر تقوایی می‌توانست لحظه‌ای برای تأمل و حرمت باشد، عده‌ای از چهره‌های مشهور صحنه‌ی سوگواری را به اجرای تئاتر تبدیل کردند؛ لباس های روشن، لبخندهای مصنوعی و سازهایی که میان جمعیت نواخته شد، سلبریتی‌هایی که قرار بود الگو باشند، این‌بار در نقش ادایی‌ها ظاهر شدند؛ کسانی که اندوه را نمی‌فهمند، اما خوب بلدند آن را بازی کنند.

صاحب‌خبر -

محمد صالح مشفقی پور، استاد حوزه علمیه و کارشناس مذهبی در گفت و گو با خبزنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا در خصوص بدعت گذاری در مراسمات و آیین های سوگواری بیان کرد:  اخیراً شاهد گسترش روندهایی در برگزاری مراسم سوگواری هستیم که سنت‌های رایج را به‌شکلی بنیادین به چالش می‌کشند، از جمله به‌کارگیری ساز و دهل در مراسم ترحیم که در برخی مناطق در حال رواج است. این روندی که شکل گرفته، صرفاً یک انحراف جزئی از عرف نیست؛ بلکه یک بدعت نمایشی است که عمق بحران فرهنگی ما را نشان می‌دهد. در وهله اول باید تمایزی قائل شد میان «عرف عمومی» و آنچه در تقابل با «فطرت» و «شرع» است.

مرز عرف و حرمت؛ مراسم سوگواری از دایره عرف و دین خارج می‌شود

وی عنوان کرد: در عرف ایران، پوشیدن لباس مشکی در سوگواری رایج است که نشانه‌ای از احترام به خانواده عزادار است. در طول تاریخ، در فرهنگ‌هایی دیگر، چون زرتشتیان لباس سفید پوشیده می‌شده یا رنگ‌های دیگری مد نظر بوده است. این‌ها در دایره عرف قابل پذیرش هستند و صرفاً تفاوت‌های فرهنگی‌اند که حکم شرعی برای آن‌ها صادر نمی‌شود.

مشفقی پور تصریح کرد: اما تبدیل مراسم سوگواری به «بزن و بکوب» و رقصیدن، دیگر خارج از محدوده عرف است؛ این اقدام مستقیماً وارد چارچوب احکام دین و حوزه حرمت می‌شود، جایی که بحث لزوم رعایت احکام اسلامی (مانند غسل و کفن) مطرح است.

عزاداری یا ادا داری؟ ضدفطرت و ضدانسانیت

وی با اشاره به تقابل برخی رفتارهای ضد فطرت سلبریتی ها عنوان کرد: این اقدامات خلاف ذات انسان است. ما وقتی عزیزی را از دست می‌دهیم، طبیعتاً ناراحتیم، فارغ از اینکه ایرانی باشیم یا نه، مسلمان باشیم یا غیرمسلمان. غم در این شرایط یک واکنش طبیعی و انسانی است. تلاش برای شادی کردن و «ادا درآوردن» در این لحظه، اقدامی «ضد فطرت» و حتی می‌توان گفت «ضد حیوانیت» است؛ چرا که حتی حیوانات نیز نسبت به فقدان همنوع خود نوعی واکنش حسی نشان می‌دهند. همانطور که طبع انسان، غذایی که آلوده شده یا از پاکی خارج گشته را نمی‌پذیرد، روح انسان نیز ادای شادمانی در سوگواری را برنمی‌تابد. کسانی که این رفتارها را تحت لوای «روشنفکری» تبلیغ می‌کنند، در حقیقت، در **عین تاریک‌فکری** محض هستند، چرا که بدیهی‌ترین و فطری‌ترین احساسات انسانی را نادیده می‌گیرند.

 آسیب‌زایی تعلیم عمومی و ضرورت برخورد حاکمیت

این کارشناس مذهبی تصریح کرد: مهم‌ترین آسیب اینجاست که فیلم این مراسم‌ها پخش می‌شود و تبدیل به یک تعلیم عمومی برای جامعه می‌گردد. این رویه، یک رویه بیهوده، الکی و آسیب‌زا در درازمدت است. نمونه‌های مشابه را پیش‌تر در جامعه دیده‌ایم؛ برای مثال، جشن طلاق  که چند سال قبل باب شده بود، یک رویه غلط و آسیب‌زا بود که به‌لطف توجه عمومی، ترویج یافت. اگر کسی در حریم خصوصی خود مرتکب ناهنجاری شود و این امر فراگیر نشود، شاید تنها نیازمند تذکر در سطح فردی باشد. اما هنگامی که فردی به سلبریتی تبدیل می‌شود، باید دانست که این جایگاه از نردبان‌ها و سازوکارهای رسمی به‌دست آمده است، لذا فرد باید در چارچوب اصول حرفه‌ای عمل کند و خارج از قوانین تعریف‌شده نباشد.

وی  افزود: با توجه به اینکه مرحوم تقوایی به‌عنوان یک سلبریتی شناخته می‌شد و  مراسم تشییع وی تأثیرگذاری مضاعفی بر جامعه دارد. اینجاست که نقش نهادهای متولی، مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برجسته می‌شود و واکنش حاکمیت نسبت به این ناهنجار اجتماعی باید در چند سطح صورت گیرد.

سکوتی که بدعت را نهادینه می‌کند

مشفقی پور  اقناع و آگاه‌سازی جامعه را مهمترین واکنش حاکمیت نسبت به چنین مسائلی مطرح و عنوان کرد:  در درجه اول، افراد باید آگاه شوند که رفتار آن‌ها چون جنبه عمومی پیدا کرده، آسیب‌زاست و ممکن است مردم از آن تبعیت کنند. برخورد قاطع با تخلف قانونی، در مواردی مانند کشف حجاب بازیگران در حاشیه این مراسم‌ها، که قانوناً غلط و خلاف قوانین مصوب کشور است، باید نه صرفاً تذکر، بلکه برخورد صورت گیرد. ما قوانینی داریم و در شرایطی که دشمن روی بحث حجاب سرمایه‌گذاری کرده است، بازیگران نمی‌توانند و نباید با لباس‌های نامناسب و کشف حجاب کامل در جمع ظاهر شوند و خلاف قانون عمل کنند.

وی در پایان عنوان کرد: سکوت در برابر چنین پدیده‌هایی به‌شدت خطرناک است. اگر واکنش معقول و حساسیت لازم ایجاد نشود، این رفتارها فراگیر شده و در همه جا نهادینه می‌شود. حداقل اقدام ضروری که نهادهای متولی به ویژه وزارت ارشاد به عنوان متولی فرهنگ و هنر در کشور باید انجام دهند، اعلام موضع صریح و اعلام برائت است. یعنی حاکمیت باید به‌وضوح اعلام کند که «ما با این کارها موافق نیستیم و نباید انجام شود.»، این سکوتی که متأسفانه در برخی موارد اتفاق می‌افتد، باعث می‌شود عموم مردم تصور کنند که این مسائل رها شده و مهم نیستند و در نتیجه، ناهنجاری‌ها آرام آرام در جامعه نهادینه شوند. جلوگیری از این نهادینه شدن، وظیفه اصلی نهادهای نظارتی است.