به گزارش ایرنا، انتظار میرود در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری بولیوی، هشت میلیون شهروند این کشور شرکت کنند تا میان «رودریگو پاز» (Rodrigo Paz) سناتور محافظهکار از حزب دموکرات مسیحی (PDC) و «خورخه کیروگا» (Jorge Quiroga) رئیسجمهوری پیشین محافظهکار از حزب اتحاد آزادی و دموکراسی (لیبره)، یکی را انتخاب کنند و به این ترتیب، به حاکمیت دو دههای «جنبش به سوی سوسیالیسم» (MAS) پایان دهند.
انتخابات ریاست جمهوری بولیوی برای تعیین مسیر آینده این کشور، به این دلیل به دور دوم کشیده شد که هیچیک از کاندیداها نتوانستند حد نصاب لازم برای پیروزی را کسب کنند و به این ترتیب، در این دور دوم بیسابقه، این دو نامزد راستگرا با یکدیگر رقابت خواهند کرد.
پایان دوران چپگرایی و حزب جنبش به سوی سوسیالیسم
این انتخابات پایان سلطه طولانی مدت حزب جنبش به سوی سوسیالیسم (MAS) است؛ حزبی که از سال ۲۰۰۶ تقریبا بدون وقفه بر این کشور حکومت کرده است.
اختلاف میان دو چهره اصلی این حزب، «لوئیس آرسه» رئیسجمهوری فعلی و «اوو مورالس» رئیسجمهوری پیشین (۲۰۰۶–۲۰۱۹)، سبب شد تا این جنبش نتواند نامزد واحدی معرفی کند.
نتایج دور اول
رودریگو پاز با پرهیز از تقابل سنتی میان موافقان و مخالفان جنبش به سوی سوسیالیسم، خود را نامزدی میانهرو معرفی کرد و توانست در پایگاههای سنتی آن حزب پیروز شود. وی با تکیه بر کارزار ساده و حضور میدانی در بازارها و همچنین حمایت پررنگ معاونش «اِدمان لارا»، پلیس سابقی که با افشاگری علیه فساد در شبکههای اجتماعی محبوب شد، رای اقشار مردمی ناراضی از مورالس و آرسه را به دست آورد.
در مقابل، کیروگا با شعارهای تند علیه دولت فعلی و طرحهای شوک اقتصادی برای خروج از بدترین بحران اقتصادی ۴۰ سال گذشته وارد میدان شد، اما بهگفته تحلیلگران، نتوانست با اقشار کمدرآمد ارتباط موثری برقرار کند و همچنان نماد «سیاست قدیمی» باقی ماند.
چالشها و تفاوتها
اکنون نگاه بولیویاییها به این دو رقیب دوخته شده تا ببینند کدامیک برنامهای واقعگرایانهتر برای خروج از بحران اقتصادی ارائه میدهد؛ بحرانی ناشی از کمبود سوخت، افزایش قیمت مواد غذایی و بیکاری گسترده. بر اساس نظرسنجیها، مهمترین دغدغه ۸۰ درصد بولیویاییها، اقتصاد است.
پاز ۵۷ ساله برای نخستینبار نامزد ریاستجمهوری شده، اما تجربه طولانی در سیاست دارد و پسر رئیسجمهوری سابق «خایمه پاز زامورا» (۱۹۸۹–۱۹۹۳) است. او وعده گذار آرام و بدون شوک اقتصادی را مطرح کرده است.
در مقابل، کیروگا که تجربه ریاستجمهوری (۲۰۰۱–۲۰۰۲) را دارد، بهعنوان سیاستمداری با روابط قوی بینالمللی شناخته میشود و به تازگی از لحن تهاجمی خود در برابر جنبش به سوی سوسیالیسم کاسته و سعی دارد با اقشار مردمی ارتباط گیرد.
برنامههای اقتصادی
کیروگا خواهان «تغییر همهچیز» است: حذف تدریجی یارانههای سوخت، اجرای طرح نجات مالی با کمک نهادهای بینالمللی، کاهش هزینههای دولت، حفظ برنامههای اجتماعی و برگزاری همهپرسی برای اصلاح قانون اساسی به نفع سرمایهگذاری خارجی.
وی میگوید: «باید جلوی اسراف را بگیریم، تورم را مهار کنیم و دلار وارد کشور کنیم. در دور دوم، کسی پیروز میشود که برنامهاش روشنتر باشد.»
در مقابل، پاز نیز بر حذف تدریجی یارانه سوخت که سالانه حدود سه میلیارد دلار هزینه دارد، تاکید دارد و پیشنهاد داده در عوض، کمکهزینههایی برای دانشآموزان و سالمندان در نظر گرفته شود.
وی خواهان توزیع عادلانهتر درآمدها بین دولت مرکزی و مناطق است (در حال حاضر دولت ۸۰ درصد بودجه را در اختیار دارد)، تعطیلی شرکتهای دولتی زیانده و خودداری از وام گرفتن از صندوق بینالمللی پول از دیگر برنامههای این نامزد است.
طرح او با عنوان «سرمایهداری برای همه» بر رسمیسازی مشاغل کوچک و بازگرداندن اعتماد مردم به اقتصاد تاکید دارد تا پولهای ذخیرهشده وارد چرخه تولید شود.
عمق بحران اقتصادی
اقتصاد بولیوی در رکود است؛ کاهش قیمت گاز – مهمترین محصول صادراتی کشور –، تغییرات اقلیمی و تورم ۱۸ درصد (از ژانویه تا اوت) فشار زیادی بر معیشت مردم وارد کرده است. واردات سوخت یارانهای بودجه دولت را خالی کرده و کسری سالانه به حدود ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی رسیده است.
کمبود سوخت تولیدات کشاورزی را مختل کرده و هزینه زندگی را بالا برده است.
آینده بولیوی پس از انتخابات
برنده انتخابات با مسیری دشوار روبهرو خواهد شد: اصلاحات اقتصادی میتواند موج تازهای از اعتراضات را در کشوری با سابقه ناآرامی اجتماعی برانگیزد.
همچنین، رئیسجمهوری جدید ناچار است برای بهدست آوردن اکثریت در مجلس با دیگر گروهها ائتلاف کند. با این حال، با وجود از هم گسیختگی و چندپارگی در مجلس بولیوی، فاصله ایدئولوژیک نزدیک میان احزاب نماینده میتواند به دولت آینده اجازه دهد تا با سهولت نسبی اکثریت را به دست آورد.
حزب جنبش به سوی سوسیالیسم، تنها ۱۰ کرسی از ۱۶۶ نماینده را در اختیار دارد.
به گفته تحلیلگران، این انتخابات میتواند پایان یک دوره سیاسی و آغاز فصل تازهای در تاریخ بولیوی باشد.