به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، تازهترین اثر محمد عابدی با عنوان «دختر چشمبنفش» اخیراً توسط انتشارات شالگردن عرضه شده و شامل ۵۱ داستان کوتاه در ۲۳۴ صفحه است.
«دختر چشمبنفش»، مجموعهای از روایتهای کوتاه و فشرده است که مرز میان خواب و واقعیت، ذهن و ماده، و انسان و سایه را بهگونهای تجربی جستوجو میکند و با محوریت تجربههای سوررئال، اکسپرسیونیستی و گروتسک نوشته شده است. هر داستان در این مجموعه جهانی مستقل دارد اما درونمایههایی مشترک مانند انزوا، زمان متوقف، و فروپاشی درونی در سراسر کتاب تکرار میشوند. زبان اثر بر ایجاز، تصویرسازی ذهنی و نوعی بیان شاعرانه متکی است که به سنت داستانهای کوتاه مدرن و آثار سوررئال نزدیک میشود.
عابدی در «دختر چشمبنفش» بیش از هر زمان بر ساختار روایی کوتاه و برهمزنندهی منطق واقعیت تأکید دارد. این کتاب در طی چهار سال نوشته و بازنویسی شده و دربرگیرندهی طیف متنوعی از فضاها و فرمهای روایی است؛ از روایتهای تکپاراگرافی با ساختار مینیمال تا داستانهایی با توصیفهای سنگین و چندلایه؛ جهان داستانی کتاب با نشانههای بصری و زبانی ساخته میشود و در آن، اشیا، مکانها و صداها نقش محوری دارند.
در میان داستانهای این مجموعه، آثاری چون «کنفدراسیون گوشت و دیگران»، «قبیلهی زخمها»، «هزارچشم»، «مردی که زنش را خورد»، «قارچ را بکش» و «دختر چشمبنفش» با مضامینی چون ازهمگسیختگی هویت، خشونت، انزوا، اضطراب دیدهشدن و فروپاشی انسان در جهان سوررئال و گروتسک، ساختار کلی مجموعه را شکل میدهند.
«دختر چشمبنفش» تلاشی برای بازخوانی زبان و فرم در داستان کوتاه فارسی است؛ متنی که در آن، روایت کلاسیک جای خود را به تجربههای زبانی و تصویری میدهد.
∎