شناسهٔ خبر: 75381009 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

نشر گیلکان منتشر کرد؛

گفتارهایی درباره تعلق کلیله و دمنه به شمال ایران

گیلان - «برآمدن کلیله و دمنه: شاهکار فرهنگی مازندران باستان، ایران» مجموعه‌ای از مقالات است که می‌کوشد خاستگاه اصلی این کتاب پندآموز را معرفی کند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در رشت، این کتاب نوشته درویش‌علی کولاییان است که نشر گیلکان در رشت آن را در قطع رقعی و ۱۴۴ صفحه با قیمت یکصد هزار تومان در اختیار علاقه‌مندان قرار داده است.

این کتاب که شامل مجموعه مقالاتی با عناوین «کاوش‌هایی که ما را به یافته‌های‌مان می‌رساند»، «خاستگاه کلیله و دمنه مازندران ایران است!»، «نگاهی تازه به روایت‌های شاهنامه از مازندران»، «منشأ کلیله و سردرگمی شرق‌شناسان»، «از نسخه سریانی کلیله و دمنه»، «تا مقدمه تاریخ ابن اسفندیار!»، «کلیله، هند برزویه کجاست؟»، «کلیله را دوباره بشناسیم»، «کلیله و دمنه از کجا آمده است؟» و «نامنامه» است.

در متنی که ناشر در ابتدای کتاب منتشر کرده، آمده است: «ترجمه فارسی کلیله و دمنه از قدیمی‌ترین و معروف‌ترین کتاب‌های ادبی ایران، مشحون از قطعه‌های لطیف و پندآموز است که به بسیاری از زبان‌های مهم و زنده دنیا ترجمه شده و اقتباس‌های زیادی روی آن صورت گرفته است. این کتاب در ایران توسط فرزانگانی چون استاد مینوی و استاد محمد روشن تصحیح و تحشیه شده و هریک چندین بار تجدید چاپ شده است. از زبان استاد مجتبی مینوی نقل می‌شود که بیش از ۴۰ اثر شاخص ادبیات پارسی از جمله مثنوی مولوی، آثار عطار و … همگی تحت تأثیر داستان های کلیله و دمنه بوده اند. آقای درویش‌علی کولاییان مولف کتاب که در سال‌های اخیر تحقیقات جامع و گسترده‌ای درباره تاریخ مازندران قدیم انجام داده، معتقد است مردم مازندران باستان، در اصل مهاجرین سانسکریت زبان از شمال شبه قاره هند بوده‌اند که پس از حمله اسکندر به ایران و رفتن او به سوی هند و برپایی رابطه بین یونانیان و هندیان آن زمان، به شمال ایران مهاجرت کرده یا کوچانده شده‌اند و آنها در روزگار خود مردمان متمدنی بوده و برای خود خط و دستور زبان داشته‌اند … به گمان ما تعلق کلیله و دمنه به شمال ایران و به مازندران، بسیار ملموس‌تر از تعلق آن به هند شبه قاره است و به روشنی خاستگاه ایرانی دارد. کتابی که در دست شما خواننده است، بیانگر همین پیام از نویسنده مبنی بر اینست که اصولاً حاشیه جنوبی دریای کاسپین در شمال ایران خاستگاه یکی از پدیده های شگرف تمدنی ایران است. به اعتقاد ما شمال ایران نکات نامکشوف تاریخی فراوانی دارد، به امید اینکه این رازهای ناگشوده، بیشتر و بیشتر گشوده شود».

مولف نیز در مقدمه‌ای که در کتاب چاپ شده، نوشته است: هندی بودن و منشأ شبه قاره برای کلیله و دمنه فقط و فقط بر اساس تعبیری اشتباه از سوی ایرانیان بر سر زبان‌ها افتاد. شرق‌شناسان بر اساس همان تعبیر اشتباه، به هند سفر می‌کنند تا خاستگاه کلیله را به حساب خود از نزدیک جست‌وجو کنند اما پس از سال ها جستجو با نشانه ای از کلیله در هند روبرو نمی شوند و در نهایت نتیجه می گیرند که یک کتاب روزگاری در فاصله چند قرن قبل از میلاد تا چند قرن بعد از میلاد تألیف شد اما بعدها در ادبیات هند باقی نماند. کتاب زمانی به دست ایرانیان افتاد و از آن پس همان کتاب کلیله و دمنه نام گرفت. به اعتقاد ما عبور از همه سوء تفاهمات در گرو شناخت تاریخ مازندران باستان است تا آشکار شود هندوستانی که شاهنامه، آن را خاستگاه کلیله می داند، به واقع تبرستان یا همان مازندران است.

نویسنده کتاب برای این گفتار خود هشت دلیل آورده و در خاتمه تأکید کرده است: این کتاب با مقالاتی که همه محتوایی مشترک دارند و هدفی واحد را دنبال می کنند، تلاشی است در زدودن ابهامات تاریخی از کلیله تا این گوهر تابناک، قبل از هر کشوری دیگر، در جمع افتخارات فرهنگی ایران شناخته شود.