به گزارش خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام والمسلمین رضا یوسف زاده، کارشناس و مشاوره خانواده به پرسش و پاسخی در موضوع «مدیریت اصرارهای خانواده برای ازدواج» پرداخت که تقدیم شما فرهیختگان می شود:
* من ۳۲ ساله، شاغل و مجرد هستم و هنوز فردی که با معیارها و سبک زندگیام هماهنگ باشد را پیدا نکردهام؛ عجلهای هم برای ازدواج ندارم. با این حال، خانوادهام، بهویژه مادرم، مرتباً برای ازدواج به من فشار میآورند، مرا در مهمانیها معرفی میکنند و دائماً میپرسند: «پس کی میخوای ازدواج کنی؟» این فشارها باعث عصبانیت و اضطراب شدید من شده است.
وقتی احساس میکنیم اطرافیان و محیط پیرامونمان روی موضوعی فشار میآورند، این مسئله میتواند وضعیت روانی ما را به شدت تحت تأثیر قرار دهد و باعث اضطراب شود.
در روانشناسی، پدیدهای به نام «توجه انتخابی» وجود دارد که به همین موضوع مرتبط است؛ به این معنا که وقتی فرد مرتباً با توجه دیگران نسبت به یک مسئله مواجه میشود، خود او نیز نسبت به آن حساس میشود و واکنشهای اضطرابی نشان میدهد.
بنابراین، حتی اگر اطرافیان با نیت دلسوزانه یا به دلیل نگرانی درباره شما به این موضوع توجه کنند، واکنش درونی شما میتواند شدت فشار را افزایش دهد. وقتی اطرافیان نزدیک، مانند والدین، حساسیت نشان میدهند، این حساسیت بهطور ناخودآگاه به شما منتقل میشود و اضطراب درونی شما را تقویت میکند.
نکته مهم این است که باید به مسئله ازدواج به صورت «مسئلهمدار» نگاه کنیم، نه صرفاً حساسیت محور. یعنی به جای اینکه نسبت به فشارها واکنش احساسی نشان دهیم، ابتدا تحلیل کنیم که این مسئله چه ماهیتی دارد و چه کاری باید برای آن انجام دهیم.
* علت فشار خانواده
در فرهنگ ما، ازدواج بهعنوان مرحلهای از زندگی در نظر گرفته میشود که به دنبال آن سر و سامان گرفتن، مسئولیتهای زندگی و فرزندآوری شکل میگیرد.
والدین بهویژه مادر، نگران هستند که فرزندشان فرصتهای ازدواج را از دست دهد یا سرانجام به مشکلات عاطفی و اجتماعی برخورد کند. این نگرانیها معمولاً ناشی از محبت و دلسوزی است و نه قصد اذیت یا کنترل بیش از حد شما.
بنابراین، دیدن این مسئله از زاویه والدین، کمک میکند که فشار را کمتر شخصی تلقی کنید و متوجه شویم که این واکنشها ناشی از نگرانی و مسئولیتپذیری آنها است.
* راهکار: استراتژی دو وجهی
برای مدیریت این فشار، باید هم کنترل درونی و هم کنترل بیرونی را در نظر گرفت:
۱. مدیریت درونی: کنترل اضطراب
با خودتان گفتگو کنید و علت واکنشهای اضطرابی خود را تحلیل کنید. مثلاً: چرا وقتی کسی پیشنهاد ازدواج میدهد یا پیگیر این موضوع میشود، مضطرب میشوید؟ آیا ترس از مسئولیتهای ازدواج دارید؟ یا نگران هستید که نتوانید زندگی موفقی بسازید؟
این مرحله همان خودپایشی یا «سلف مانیتورینگ» است که باعث میشود ذهن آگاهانه نسبت به واکنشها و اضطرابهای خود آگاهی پیدا کند.
وقتی این اضطراب درونی را شناسایی و تعدیل کردید، میتوانید پاسخ قاطعانه و بدون اضطراب بدهید: «ممنونم که به فکر من هستید، اما هنوز تصمیم به ازدواج نگرفتهام.»
این جمله هم اهمیت موضوع را نشان میدهد و هم مرزهای شخصی شما را حفظ میکند.
۲. مدیریت بیرونی: تعامل مثبت با اطرافیان
با والدین نزدیک، به ویژه مادر، میتوانید گفتگوی همدلانه داشته باشید:
«میدانم نگران من هستید و میخواهید آینده من را بسازم. من هم به ازدواج فکر میکنم و مقدمات آن را فراهم میکنم، اما هنوز زمانش نرسیده است.»
این روش باعث میشود والدین احساس کنند که مسئله تحت کنترل شماست و فشارشان کاهش یابد.
برای فامیل دور، دوستان یا همکاران که به این موضوع ورود میکنند، میتوان از مهارت «ابراز وجود و نه گفتن قاطعانه» استفاده کرد:
«ممنونم که پرسیدید، اما این مسئله حریم خصوصی من است و لازم نیست پاسخ بدهم.»
با تکرار و تمرین این پاسخها، شما میتوانید مرزهای خود را حفظ کنید و بدون ایجاد تنش، به پرسشها پاسخ دهید.
اگر اطرافیان دوباره سؤال کنند، میتوانید مانند یک «سیدی خشدار» پاسخ خود را تکرار کنید:
«ممنونم که برای من اهمیت قائل هستید، اما این مسئله حریم خصوصی من است.»
* نکات کلیدی برای مدیریت فشارهای اجتماعی و خانوادگی
الف: فشار خانواده اغلب ناشی از نگرانی و دلسوزی است، نه قصد اذیت کردن شما.
ب: کنترل اضطراب درونی پیشنیاز مدیریت فشار بیرونی است.
ج: حفظ مرزهای شخصی و حریم خصوصی، بدون توهین و بیاحترامی، مهارتی قابل یادگیری است.
د: تعامل همدلانه با والدین باعث آرامش روانی شما و خانواده میشود.
پ: در مواجهه با افراد غریبه یا فامیل دور، تکرار آرام و مستمر مرزهای شخصی، اثرگذار است.
برای مطالعه متن کامل سخنان حجتالاسلام والمسلمین رضا یوسف زاده، کارشناس و مشاوره خانواده اینجا را کلیک نمایید.