سرویس بینالملل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: کتاب «استعمارزدایی از زبان و دیگر ایدههای انقلابی» (Decolonizing Language and Other Revolutionary Ideas) که پس از درگذشت نگوگی وا تیونگو منتشر شده، واپسین فراخوان او برای مبارزهای است که تمام عمر خود را وقف آن کرد: رهایی کامل ذهن از میراث استعمار.
انتشار این مجموعه جستار در ماه مه ۲۰۲۵ توسط انتشارات The New Press، بیش از یک رویداد ادبی، یک رخداد تاریخی است. نگوگی وا تیونگو، نویسنده رمانهای کلاسیکی چون «دانهای گندم» و «گریه نکن، فرزندم»، صرفاً یک داستاننویس نبود؛ او متفکری بود که در یکی از حساسترین بزنگاههای تاریخ معاصر، تصمیم گرفت سلاح خود را از زبان انگلیسی، که با آن به شهرت جهانی رسیده بود، به زبان مادریاش، گیکویو، تغییر دهد.
این چرخش رادیکال در دهه ۱۹۷۰، یک بیانیه سیاسی و فلسفی عمیق بود. نگوگی به این درک رسیده بود که استعمار واقعی، نه فقط بر جغرافیا، که بر ذهن و زبان ملتها حاکم میشود و تا زمانی که این «سلطه روحی» پابرجاست، آزادی حقیقی ممکن نیست. کتاب جدید او، ادامه پخته همان مسیر و مجموعهای ضروری برای هر کسی است که به پیوند زبان، قدرت و هویت میاندیشد.
نقطه عطف فکری نگوگی را میتوان در سخنرانی تاریخساز او در نایروبی در سال ۱۹۷۹ جستجو کرد. او که به تازگی از زندان آزاد شده بود، با شجاعتی کمنظیر، منطق نوشتن ادبیات آفریقایی به زبانهای اروپایی را به چالش کشید. این پرسش از سوی کسی مطرح میشد که خود استاد مسلم نوشتن به زبان انگلیسی بود و آثارش در دانشگاههای غربی تدریس میشد.
کتاب «استعمارزدایی از زبان» در واقع بازگشتی پخته به همین دغدغه بنیادین است. این مجموعه شامل بیست جستار است که بسیاری از آنها مواضعی را که پیشتر در آثار کلیدی او مانند «نویسندگان در سیاست» (Writers in Politics) و کتاب جریانساز «استعمارزدایی از ذهن» (Decolonizing the Mind) مطرح شده بود، بازخوانی و بسط میدهند.
اما تفاوت کلیدی اینجاست: تمرکز کتاب جدید، فراتر از آفریقا، بر خطراتی است که زبانهای مادری را در سراسر جهان تهدید میکند. نگوگی با هوشمندی، مبارزه زبان گیکویو را به مبارزات مشابه در «ایرلند استعماری»، «سرزمین سامیها در نروژ» و «نیوزیلند» پیوند میزند و نشان میدهد که امپریالیسم زبانی، پدیدهای جهانی است.
او در فصلهای مختلف کتاب، این ایده را به چالش میکشد که زبانهای اروپایی ذاتاً «جهانی» یا بستری برتر برای انتقال اندیشه و فرهنگ هستند. از دید او، زبان مادری «در قلب هستی ما» قرار دارد و آخرین سنگر مقاومت در برابر هژمونی فرهنگی است. این کتاب، مانیفستی درخشان در ستایش زبان مادری و فراخوانی جسورانه برای رد سلسلهمراتب زبانی است که میراث استعمار بر جهان تحمیل کرده است.
یکی از جذابترین بخشهای کتاب، بررسی تحلیلی آراء همنسلان بزرگ نگوگی، از جمله چینوا آچهبه و وُله سویینکا است. این تحلیلها صرفاً یک ادای احترام نیست، بلکه بازخوانی یک مناظره فکری مهم در تاریخ ادبیات آفریقاست. تصمیم نگوگی برای ترک زبان انگلیسی، با واکنشهای متفاوتی روبرو شد. برای مثال، آچهبه این حرکت را شتابزده میدانست و معتقد بود زبان انگلیسی میتواند ابزار وحدت در جوامع چندقومیتی آفریقا باشد.
نگوگی در این کتاب، ضمن احترام به جایگاه آچهبه، با ظرافت استدلالهای خود را تقویت میکند و نشان میدهد که پذیرش زبان استعمارگر، حتی با نیت انقلابی، در نهایت به بازتولید ساختارهای قدرت میانجامد. این گفتوگوی انتقادی، که Publishers Weekly آن را «آشکارکننده شکافهای درونی سیاست پساکولونیال» توصیف کرده، به کتاب عمق تحلیلی ویژهای میبخشد.
خواندن «استعمارزدایی از زبان و دیگر ایدههای انقلابی» در غیاب نویسندهاش، تجربهای تأملبرانگیز و اندکی اندوهبار است. این کتاب نه فقط یک اثر نظری، بلکه اثری عمیقاً شخصی است. در جایجای آن، میتوان طنین صدای نویسندهای در تبعید را شنید که از درد دوری از وطن و باری که نویسندگان «زبان دیگر» باید بر دوش کشند، سخن میگوید. همانطور که Library Journal اشاره میکند، نگوگی استعمارزدایی را فراتر از آزادی سیاسی و جغرافیایی میبیند و آن را به رهایی ذهن و زبان گره میزند.
این کتاب، که Booklist آن را «سرشار از ارجاعات تاریخی و تجربههای زیسته» میخواند، یک یادآوری قدرتمند است که مفهوم استعمارزدایی، گرچه در گفتار عمومی شاید کمرنگ شده باشد، اما امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند احیایی جدی است. «استعمارزدایی از زبان» در نهایت وصیتنامهی فکری نگوگی وا تیونگو است؛ فراخوانی نهایی به گفتوگویی که او آغاز کرد و اکنون وظیفهی نسلهای آینده است که آن را ادامه دهند.
منبع: آمازون و گاردین
∎