خطر قحطی و سوءتغذیه و پیامدهای ویرانگر آن، با وجود اجراییشدن توافق آتشبس، همچنان در نوار غزه وجود دارد. مقادیر محدود کالاها و کمکهای مجاز به ورود به غزه، تنها بخش کوچکی از نیازهای واقعی را پوشش میدهند و به هیچ وجه پاسخگوی کمبود شدید مواد غذایی و تدارکاتی که رژیم صهیونیستی بهطور عمدی بهعنوان ابزاری برای نسلکشی در طول ۲ سال حمله نظامی و محاصره کامل اعمال کرده است، نیست.
نگرانی جدی از گزارشهای رسانههای عبری درمورد توصیههای سیاسی برای صدور تصمیم رسمی مبنی بر کاهش میزان کمکهای بشردوستانه مجاز به غزه و بسته نگهداشتن گذرگاه رفح ناشی میشود.
نظارت میدانی نشان میدهد که رژیم صهیونیستی از زمان آغاز آتشبس در روز جمعه، ۱۰ اکتبر (۱۸ مهر) تنها اجازه ورود ۱۷۳ کامیون کمکرسانی را داده است.
روز دوشنبه، ۱۳ اکتبر (۲۱ مهر) به بهانه آزادی اسیران فلسطینی و سهشنبه، ۱۴ اکتبر (۲۲ مهر) به دلیل تعطیلات دراراضی اشغالی، هیچ کامیون حامل کمک اجازه ورود نیافت، که هر ۲ مورد نقض آشکار توافق آتشبس است که ورود دستکم ۶۰۰ کامیون در روز به غزه را تصریح میکند.
کنترل رژیم صهیونیستی بر حجم کمکها، عدم پایبندی آن به شرایط آتشبس و حرکت به سمت کاهش بیشتر نه تنها نقض توافق است، بلکه با محروم کردن غیرنظامیان از حقوق اساسی خود، از جمله غذا، آب و دارو، و با تحمیل شرایط تهدیدکننده زندگی، به معنای ادامه نسلکشی است. این سیاست مداوم، عزم رژیم صهیونیستی را برای استفاده از گرسنگی بهعنوان ابزاری اصلی در استراتژی خود برای نابودی جامعه فلسطینی در غزه نشان میدهد.
ورود کمکهای بشردوستانه به غزه امتیازی اعطاشده توسط رژیم صهیونیستی نیست، بلکه یک تعهد قانونی الزامآور تحت قوانین بینالمللی بشردوستانه است که حق مطلق دریافت چنین کمکی را برای غیرنظامیان در زمان جنگ تضمین میکند. هرگونه تلاشی برای پیوند دادن غذا یا دارو به شرایط سیاسی یا امنیتی، نقض آشکار حقوق اساسی، از جمله حق زندگی، کرامت، امنیت شخصی، سلامت، غذا و آب است.
کمکهای بشردوستانه باید صرفا براساس بیطرفی و نیاز، بدون تبعیض، تاخیر یا گزینش ارائه شوند. مشروط کردن کمکها به شرایط یا مذاکرات سیاسی، آن را از ابزاری برای امدادرسانی به ابزاری برای تخریب و آوارگی تبدیل میکند و بهطور مستقیم به تداوم جنایت کمک میکند.
بیش از ۲ میلیون نفر از ساکنان غزه در ۲ سال گذشته از قحطی واقعی و سوءتغذیه حاد رنج بردهاند که اثرهای مخرب آن امروز نیز مشهود است. میزان لاغری، کمخونی و رشد ناقص در کودکان به سطوح بیسابقهای افزایش یافته است، درحالی که صدها هزار زن باردار و سالمند بهدلیل عدم دسترسی به غذای کافی و متنوع، از ضعف ایمنی و کمبود مزمن مواد مغذی ضروری رنج میبرند.
توقف موقت حملهها یا ورود کمکهای محدود را نمیتوان یک راهحل مناسب دانست. هیچ توافق آتشبس معنای واقعی ندارد مگر اینکه پایان کامل حملهها و لغو کامل محاصره را تضمین کند. ضروری است که جریان نامحدود و پایدار غذا، دارو، سوخت و مصالح ساختمانی، در کنار احیای خدمات اساسی که مردم را قادر میسازد پس از ۲ سال تخریب نظاممند زیرساختها و سلب وسایل معیشت مردم، با عزت و امنیت زندگی کنند، فراهم شود.
- بیشتر بخوانید:
- پایان دوران سیاه تلههای مرگ در غزه
- نقش رسانههای بینالمللی برای ثبت جنایتهای رژیم صهیونیستی
هر توافقی باید شامل تضمینهای بینالمللی روشن برای جلوگیری از اعمال مجدد محاصره یا ممانعت از کمکرسانی به هر بهانهای باشد. لغو محاصره پیشنیاز احیای زندگی در غزه است؛ حفظ آن به معنای ادامه خفه کردن جمعیت، محروم کردن آنها از حق زنده ماندن و استفاده از کنترل رژیم صهیونیستی بر غذا، آب، دارو و سوخت بهعنوان وسیلهای برای سلطهگری جهت پیشبرد یک پروژه استعماری با هدف تخلیه غزه از جمعیت و از بین بردن حق وجود و بازگشت آنهاست.
اقدامهای مداوم رژیم صهیونیستی در غزه باید از نزدیک رصد شود تا پایان جنایت نسلکشی در همه اشکال آن تضمین شود.
جلوگیری از نسلکشی یک انتخاب سیاسی یا یک امر اختیاری نیست؛ این یک وظیفه مطلق قانونی و اخلاقی است که مستلزم اقدام فوری و موثر دولتها و بازیگران بینالمللی برای انجام تعهدهای خود در پیشگیری و پاسخگویی است.
هرگونه تساهل یا سهلانگاری در قبال تخلفهای فاحش انجامشده یا تکیه بر وعدههای موقت، به معنای پذیرش ایجاد مجدد همان شرایطی است که نسلکشی و رنج مداوم غیرنظامیان در غزه را ممکن ساخته است. عدالت تنها از طریق فعال کردن سازوکارهای پاسخگویی بینالمللی، پیگرد قانونی مسئولان و تضمین غرامت کامل و عادلانه برای قربانیان، و در نتیجه تقویت اصل عدم مصونیت از مجازات به عنوان یک ضمانت اساسی در برابر تکرار چنین جنایتهایی، قابل دستیابی است.
انتهای پیام/