شناسهٔ خبر: 75352036 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

قلعه‌نویی و هنر بردن تیم‌های «بی‌نام‌ونشان»/وقتی ناخدای تیم ملی از دریا می‌ترسد

امین غلام‌نژاد/در فوتبال ایران، هر بحران یک پناهگاه دارد؛ پناهگاهی امن، بی‌خطر و البته بی‌اهمیت.

صاحب‌خبر -

امیر قلعه‌نویی هم ظاهراً راهش را خوب بلد است: وقتی موج‌های بزرگ نزدیک می‌شوند، سکان را به سمت آب‌های کم‌عمق می‌چرخاند. همان‌جا که رقبایش رتبه‌های سه‌رقمی در رنکینگ فیفا دارند و در بهترین حالت، فوتبال‌شان در حد تورنمنت‌های دانشجویی است.برد ۲-۰ برابر تانزانیا تازه‌ترین دستاورد تیم ملی در این مسیر است؛ پیروزی‌ای که به گفته رسانه رسمی فدراسیون، «نوار ناکامی‌ها» را پاره کرد. اما پرسش اینجاست: وقتی رقیب، تیمی است که حتی تماشاگرانش با پرواز چارتر به دوبی آمده‌اند، چه معنایی دارد این پیروزی؟ آیا واقعاً شکست دادن تانزانیا مرهمی بر زخم‌های فوتبال ایران است؟ یا فقط مُسکّنی موقت برای فرار از نقدها و افکار عمومی؟
از زمان بازگشت قلعه‌نویی به نیمکت تیم ملی، نزدیک به نیمی از بازی‌های ایران برابر تیم‌هایی بوده که نام‌شان بیشتر از جایگاه‌شان در فیفا وزن دارد. قرقیزستان، هنگ‌کنگ، ترکمنستان، افغانستان، اندونزی، هند، کنیا، تاجیکستان و حالا تانزانیا؛ فهرستی که اگر روی نقشه علامت بزنی، بیشتر شبیه مسیر گردشگری تیم ملی است تا برنامه‌ی رقابتی یک قدرت قاره‌ای.در این میان، برخی تیم‌ها مثل قرقیزستان و هنگ‌کنگ به «رقبای اختصاصی قلعه‌نویی» تبدیل شده‌اند — حریفانی که او آن‌قدر از دیدنشان لذت می‌برد که سه‌بار با هرکدام بازی کرده است! مجموعاً شش برد از ۲۸ پیروزی تیم ملی در دوره‌ی جدید برابر همین دو تیم به‌دست آمده؛ آماری که هرچند پر زرق‌وبرق به نظر می‌رسد، اما پشت آن خبری از رشد فنی یا محک جدی وجود ندارد.قلعه‌نویی البته همیشه استاد آمارسازی بوده است. او بحران را نه با تغییر تاکتیک، بلکه با انتخاب حریف حل می‌کند. هر بار که تیم ملی در برابر تیم‌های جدی مثل روسیه یا ازبکستان نتیجه نمی‌گیرد، ناگهان دیداری دوستانه با تیمی از رده‌های پایین جدول فیفا در برنامه قرار می‌گیرد. نتیجه هم قابل پیش‌بینی است: برد پرگل، لبخند روی نیمکت، تیترهای تبلیغاتی، و سکوت دوباره تا بحران بعدی.در این میان، روایت رسانه‌ای هم نقش خودش را دارد. هر برد برابر یک تیم «۱۰۰+» در رسانه‌های رسمی با جملاتی پرطمطراق توصیف می‌شود: «گریز از بحران»، «بازگشت اقتدار»، «شکست طلسم»، و البته «نمایش مدرن تیم ملی». اما در زمین، چیزی جز پاس‌های کوتاه، خلاقیت‌های نیم‌بند و گل‌های بی‌اهمیت دیده نمی‌شود.در حقیقت، تیم ملی ایران با سرمربی فعلی‌اش به کشتی عظیمی می‌ماند که در استخر محله پارو می‌زند؛ امن، بی‌موج، بی‌دریا. هیچ‌کس غرق نمی‌شود، اما هیچ‌کس هم یاد نمی‌گیرد در برابر طوفان شنا کند.طنز ماجرا اینجاست که این تیم با همین استراتژی «بردهای تضمینی» در حال آماده شدن برای جام جهانی است؛ جایی که نه قرقیزستان هست، نه هنگ‌کنگ، نه تانزانیا. آنجا باید با قدرت‌هایی چون ژاپن، کرواسی، اروگوئه یا آلمان روبه‌رو شد — و هیچ‌کدامشان در فهرست تیم‌های ۱۰۰+ پیدا نمی‌شوند.شاید قلعه‌نویی با خودش فکر کرده باشد که فوتبال هم مثل جدول فیفا بازیِ اعداد است: اگر تعداد بردها بالا برود، دیگر مهم نیست چه کسی را شکست داده‌ای. اما فوتبال، برعکس، همیشه به کیفیت می‌خندد نه به کمیت.و این‌گونه است که تیم ملی ما، با ناخدایی که از دریا می‌ترسد، در حوضچه‌های امن پیروزی شناور مانده؛ خوشحال از امتیازهایی بی‌وزن، و بی‌خبر از موج‌هایی که دیر یا زود، از دور می‌رسند.