شناسهٔ خبر: 75342702 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

نگاهی به «فلسفه سیاسی و خدای ابراهیم»، اثر «توماس لی پنگل»؛

استنطاق فلسفی از کتاب مقدس

به گفته توماس لی پنگل، باید این امکان را جدی بگیریم که متن مقدس پاسخی برای پرسش مهم «چگونه باید زندگی کنم؟» را پاسخ بدهد. بنابراین مواجهه فلسفی با متن ضرورتی انکارناشدنی است.

صاحب‌خبر -

سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -نیما بهاروندی: «فلسفه سیاسی و خدای ابراهیم»، اثر «توماس لی پنگل»، با ترجمه «زانیار ابراهیمی» به همت انتشارات «هرمس» روانه قفسه کتابفروشی‌ها در کشور شده است.

توماس لی پنگل، از شاگردان «لئو اشتراوس» و «آلن بلوم»، زاده ۱۹۴۴ در نیویورک است. وی مدرک دکتری خود در رشته علوم سیاسی را در سال ۱۹۷۲ در دانشگاه «شیکاگو» با رساله «منتسکیو و پایه اخلاقی لیبرال دمکراسی» اخذ کرد. در ادامه او به سمت استادی در دانشگاه «ییل» نائل گشت.

استنطاق فلسفی از کتاب مقدس

گفت‌وگوی فلسفه سیاسی و متن مقدس

کوشش فکری سترگ پنگل در این کتاب را می‌توان اینگونه خلاصه کرد: برقرار ساختن گفت‌وگویی میان فلسفه سیاسی و پرهیزکاری کتاب‌مقدسی بر سر مفهوم عدالت یا درست‌کاری. وی در تعریف این مفهوم کلیدی می‌نویسد: «درست‌کاری یا عدالت در کامل‌ترین معنای آن، مضمون فلسفه سیاسی و ستاره قطبی تأملات آن است، و در عین حال درست‌کاری (یا عدالت در معنای کامل آن) در زمره عالی‌ترین و اساسی‌ترین مضامین متن مقدس است» (ص ۱۴). پنگل خواهان نشان دادن فهم‌پذیری عدالت توسط عقل است، در این راستا او سفر پیدایش را مورد مداقه قرار می‌دهد.

برقراری چنین گفت‌وگویی کار ساده‌ای نیست. پنگل به این پیچیدگی به خوبی آگاه است چرا که دغدغه‌های فلسفه سیاسی و دغدغه‌های متن مقدس با یکدیگر ناسازگارند. از این‌رو تلاش دارد ابتدا از باورهای مرسوم در رابطه با نسبت متن مقدس و فلسفه سیاسی آشنایی‌زدایی کند. می‌توان گفت وی به دو جریان مرسوم در پیوند با مواجهه فلسفه سیاسی و متن مقدس اشاره می‌کند. جریان اول، فلسفه سیاسی مدرن عقل‌گرا است و جریان دوم، از «سورن کی‌یرکگور» و اندیشه‌هایش سرچشمه می‌گیرد.

نویسنده اثر مطرح می‌کند خوانش فیلسوفان مدرن (هابز، لاک و اسپینوزا) از متن به جهت همساز کردن کتاب مقدس و پیام آن با جنبه‌های انقلاب فرهنگی سکولار است. آنان کتاب مقدس را به‌گونه‌ای تفسیر می‌کردند تا به خدمت دین مدنی درآید و از ملزومات حکمت سیاسی عقلانی و سکولار حمایت کند.

به نظر هابز قوانین خداوند چیزی جز قوانین طبیعت و حاکمان عرفی‌ای که خود آن‌ها را به قدرت رساندیم نیست. مسیح شریعت جدیدی برای پیروان خود نیاورد بلکه تنها آنان را پند داد که از قوانین حاکمان خود تبعیت کند.

پنگل می‌گوید فیلسوفان عقل‌گرای مدرن در خوانش خود از متن مقدس، با مسئله به چالش کشیده شدن خودبسندگی عقل روبه‌رو می‌شوند. از این‌رو آن‌ها حتی با ریشخند به مواجهه با متن، در دفاع از خودبسندگی عقل، می‌پردازند.

«هدف فرهنگی نهایی رساله‌های الهیاتی_سیاسی مدرن، فروکاستن تأمل و استدلال دینی به مرتبه عقایدی صرفاً خصوصی و شخصی، و سطحی و متغیر است» (ص ۱۵). موفقیت انقلاب فرهنگی فیلسوفان مدرن، بحث در رابطه با الهیات را به بحثی فرعی و کم‌اهمیت تبدیل کرده است. این مسئله همچنین مواجهه اصیل با متن مقدس را سد کرده است.

در برآیند سخنان فیلسوفان سکولار می‌توان گفت آن‌ها مفهوم عدالت خداوندی را در این جهان، توسط امکانات عقل فهم‌پذیر نمی‌دانند. برخلاف آنان نویسنده بنا دارد نشان دهد که عقل می‌تواند عدالت خداوند را در این جهان فهم‌پذیر کند، کوشش فکری پنگل چیزی مانند تئودیسه است.

کتاب، باید بتواند پاسخی به کی‌یرکگور نیز بدهد، به نظر پنگل اگر کی‌یرکگور درست بگوید، کل مشغله فکری کتاب حاضر، برخطاست. او منطق عقل و ایمان را یکسره متمایز از یکدیگر می‌دانست و معتقد بود ایمان جایی آغاز می‌شود که اندیشه پایان می‌یابد.

همچنین «کی‌یرکگور می‌گوید فیلسوفان در تلاش برای فهم ایمان از چیزی غفلت یا پرهیز کرده‌اند که او آن را تعلیق غایت‌شناسانه امر اخلاقی می‌نامد؛ او این را منبع اضطراب می‌داند، یعنی وحشت عمیق اخلاقی و همراه با آن، کشمکش با خدا و اظهار می‌کند که این مولفه اساسی لحظات تشدیدشونده ایمان اصیل است» (ص ۲۳۲). در نظر کی‌یرکگور، نمی‌توان مسائل کتاب مقدس، مانند فداکاری ابراهیم برای خدا را توسط عقل فهمید.

راه سقراطی به زندگی سنجیده

پس از طرح دو جریان یادشده، اکنون مناسب است به تفاوت فلسفه سیاسی کلاسیک و قرون وسطی با فلسفه سیاسی مدرن در مواجهه با متن بپردازیم. به نظر پنگل، سقراط و وارثان مشغله فلسفی، وحی را چونان منبعی تجربه‌شده از هدایت دست‌کم نمی‌گیرند (برخلاف فیلسوفان مدرن سکولار). البته سقراط نیز تا جایی از این منبع بهره می‌برد که نه ناقض بلکه مکمل عقل باشد.

«فیلسوفان وحی اصیل را خطابه آموزشی و سیاسی دوراندیشانه‌ای می‌دانستند که قابل انتساب به الوهیتی خردمند و خیرخواه بود» (ص ۶). برای سقراط و متفکران پیشامدرن، این الوهیت مقتدرِ خردمند و چالش انکارناشدنی و همه‌جانبه وحی در برابر عقل مستقل، چیزی پذیرفته‌شده بود. امری که فیلسوفان مدرن از پذیرش آن سر باز می‌زدند.

همچنین «عقل‌گرایان قرون وسطی معتقدند گفت‌وگوی میان فلسفه سقراطی و سخنگویان مطلع وحی، به معنای قابل فهم متن مقدس برای انسان عمق بیش‌تری می‌دهد» (ص ۱۷). نویسنده همچنین معتقد است «فلسفه غیرجزمی و شکاکیت، نمی‌توانند تجربه‌ای انسانی را انکار کنند یا کنار بگذارند که از ندایی الهی برای تبعیت از خود و حتی برای قربانی کردن عقل خود گزارش می‌دهد» (ص ۱۲).

پنگل می‌گوید تعلیم و تربیت در دوره ما میان ما و راه اصیل سقراطی به زندگی سنجیده (همانگونه که در بالا گفته شد) فاصله انداخته است و پنگل بنا دارد یکی از کوشش‌های ممکن در جهت احیای راه سقراط را در کتاب بگنجاند.

احیای عقل‌گرایی کلاسیک

گفتیم که فلسفه سیاسی و کتاب مقدس دغدغه‌های یکسانی ندارند. «فلسفه سیاسی در معنای دقیق کلمه سودای عقلانیت هنجاری بی قیدوشرط را در سر می پروراند: ادعای فلسفه سیاسی این است که نشان می‌دهد انسان‌ها چگونه به رهبری خردمندترین افراد خود می توانند حقیقت ثابت وضعشان در عالم، حقیقت ثابت خیر و عدالت و وحی الهی را تنها با استفاده از عقل‌شان که تنها ستاره و قطب‌نمای ایشان است کشف کنند» (ص ۲).

مشغله فکری پنگل نقطه مقابل پروژه الهیاتی_سیاسی‌ای است که مدرنیته را رقم زد. او می‌خواهد راه را به کامل‌ترین گفت‌وگوی میان فلسفه سیاسی و ایمان کتاب مقدسی پیدا کند. در این راستا گریزی موقتی از انقلاب فرهنگی مدرن ضروری است.

این بازیابی الهیات سیاسی با «تمایل نیرومند نسل ما برای به پرسش گرفتن پیش‌فرض‌های جامعه مدرن و اندیشیدنی مجدد به وضع فعلی‌مان از منظری انتقادی‌تر در باب مدرنیته» مرتبط است. این مشغله عیناً برابر با احیای الهیات سیاسی نیست بلکه به نوشته خود نگارنده، احیای عقل‌گرایی در شکل کلاسیک آن است. یعنی احیای فلسفه سیاسی که توأمان شریک و خصم دیالکتیکی الهیات سیاسی است.

عقل‌گرایی کلاسیک، چونان که گذرا اشاره کردیم، با وحی و نداهای الهی مخالفت رادیکالی، مانند آنچه نزد فیلسوفان سکولار می‌بینیم، ندارد. فیلسوفان کلاسیکی مانند سقراط و پیروان او «اصرار می‌ورزند که الوهیتی که فلسفه سیاسی بدان می‌انجامد، پیشاپیش حاضر است و به‌نحوی مبهم اما تعیین‌کننده در لفافه سنت‌ها و متون و باورهای مقدسی پیچیده شده است که همگان با تصدیق مرجعیت آن‌ها آغاز می‌کنند» (ص ۱۹).

به بیان دیگر پروژه او احیای امکان استنطاق فلسفی از کتاب مقدس است. استنطاقی بی‌قیدوشرط که بتواند پیام اصیل کتاب مقدس را که، «زیر رسوبات ابتذال‌های آشنا، موعظه‌ها و دفاعیه‌های سنتی و نقد علمی و فلسفی مدرن» بیرون بکشد. در واقع پنگل می‌خواهد با الهام از سقراط، نوری بر کتاب مقدس بیافکند که بتواند قضایایی مانند قربانی کردن اسحاق توسط ابراهیم و… را تفسیر کند. او می‌خواهد به مفصل‌بندی فهم‌پذیرترین چالش کتاب مقدس در برابر فلسفه سیاسی، یعنی حقیقت حکمت الهام‌شده بپردازد.

نگارنده در این رابطه می‌افزاید: «ایمان کتاب‌مقدسی در چالش برانگیزترین شکل آن، خود را چونان چیزی می‌فهمد که در شناخت تجربی ریشه دارد، شناختی برتر از آنچه در دسترس عقل دست‌تنها یا تجربه‌ای انسانی است که نور لطف هنوز بر آن نتابیده است» (ص ۹).

استنطاق فلسفی از کتاب مقدس

کاوش در قانون‌گذاری الهی

کتاب مقدس بر کیفیت حکومت خدا تمرکز دارد. در حالی که آثار یونانی‌_رومی در باب هنر حکومت و حکومت خوب و… است. کتاب مقدس الگوی حکومتی‌ای را برای پیروان روشن می‌سازد که معیار همه قانون‌گذاری‌های عادلانه است.

منظور متن مقدس از قانون، قانون موضوعه الهی است که برای انسان و نه توسط او، وضع شده است. عقل این قوانین را خردمندانه تشخیص خواهد داد اما نمی‌تواند آن را از طبیعت استنتاج کند. هدف پنگل در این کتاب نیز کاوش و ایضاح بنیان‌های قانون الهی است؛ قانونی که در سفر پیدایش وضع شده است.

این کاوش در قانون‌گذاری در کتاب مقدس، که توسط ابن‌میمون به مهم‌ترین شیوه صورت گرفته، نقطه اوج مواجهه فلسفه سیاسی با کتاب مقدس است. پنگل می‌کوشد نشان دهد فلسفه سیاسی چگونه می‌تواند از رهگذر پرسش‌وپاسخ با متن، کردوکارهای خود را روشن کند و مشروعیت بخشد.

به گفته نویسنده، باید این امکان را جدی بگیریم که متن مقدس پاسخی برای پرسش مهم «چگونه باید زندگی کنم؟» را پاسخ بدهد. بنابراین مواجهه فلسفی با متن ضرورتی انکارناشدنی است.

این کتاب ارزنده، در ۳۶۴ صفحه و با بهای ۴۷۴ هزار تومان به مخاطبان و علاقمندان عرضه شده است.