به گزارش خبرگزاری ایمنا، با گذشت یک قرن از تولد فوتبال مدرن، نسلهای متوالی از ستارگان، سبکها و نوآوریها، چهرهی این ورزش را شکل دادهاند. در میان صدها بازیکن بزرگ، تنها معدودی توانستند تاثیری ماندگار و جهانی بر فوتبال بگذارند؛ بازیکنانی که هم از نظر افتخارات، هم از نظر نقش در تحول فنی، جایگاهی تکرارنشدنی دارند. در این گزارش، هوش مصنوعی بر پایه شاخصهایی چون ثبات در اوج، تروفیهای معتبر، نفوذ در فوتبال ملی و باشگاهی و میراث ماندگار تاکتیکی، ترکیب ۱۱ نفرهای با آرایش ۳-۳-۴ از برترینهای قرن بیستم را معرفی میکند.
دروازهبان: لو یاشین (اتحاد جماهیر شوروی)
درون دروازه، انتخابی جز لو یاشین وجود ندارد. دروازهبان افسانهای شوروی، تنها سنگربانی است که موفق شد توپ طلا را به دست آورد. او با واکنشهای سریع و مدیریت خط دفاعی، مفهوم دروازهبان مدرن را به فوتبال آورد و تا امروز الگوی بسیاری از نسلهای بعدی مانده است.
مدافع راست: کافو (برزیل)
در سمت راست خط دفاعی، کافو قرار دارد؛ بازیکنی که با دوندگی، تکنیک و نظم تاکتیکی، در دو دهه برای تیم ملی برزیل و باشگاههای بزرگ اروپا نقشآفرینی کرد.
مدافعان میانی: فرانتس بکنباوئر (آلمان) و بابی مور (انگلیس)
دو مدافع میانی تیم، دو اسطوره از دو سبک متفاوت هستند؛ فرانتس بکنباوئر، مغز متفکر فوتبال آلمان که با ابداع نقش «سوئیپر» انقلابی در دفاع مدرن به پا کرد، و بابی مور، کاپیتان آرام و بیاشتباه تیم قهرمان جهان ۱۹۶۶ انگلیس که رهبری و درک بازیاش هنوز مثالزدنی است.
دفاع چپ: پائولو مالدینی (ایتالیا)
در سمت چپ، پائولو مالدینی نماد ثبات و وفاداری به رنگ میلان، در ترکیب قرار میگیرد؛ بازیکنی که بیش از دو دهه در بالاترین سطح فوتبال جهان درخشید و تعریف جدیدی از مدافع چپ ارائه داد.
خط میانی: لوتار ماتئوس (آلمان) یوهان کرایوف (هلند) میشل پلاتینی (فرانسه)
در میانه میدان، سه نسل از هوش، نظم و خلاقیت کنار هم قرار گرفتهاند. لوتار ماتئوس، ستون خط میانی تیم ملی آلمان، با قدرت بدنی و تسلط تاکتیکیاش تیم را در مسیر قهرمانی جهان ۱۹۹۰ هدایت کرد. در کنار او، یوهان کرایف، نابغهی هلندی و طراح مکتب «فوتبال تهاجمی و آزاد» هلند دههی هفتاد، به عنوان مغز متفکر این ترکیب ایفای نقش میکند. سومین هافبک، میشل پلاتینی، هنرمند فرانسوی دههی هشتاد است که با سه توپ طلا و خلاقیت بینظیر در خلق موقعیت، یکی از کاملترین بازیسازان قرن بیستم بهشمار میآید.
خط حمله: گارینشا و پله (برزیل) دیگو مارادونا (آرژانتین)
خط حمله این تیم نماد خیالانگیزترین روزهای فوتبال جهان است. در سمت راست، گارینشا، وینگر خوشپای برزیل با دریبلهای غیرقابلپیشبینی و بازیهای درخشان در جام جهانی ۱۹۵۸ و ۱۹۶۲، چهرهای تماشاگرپسند و در عین حال کارآمد بود. در مرکز خط حمله، پله، پادشاه فوتبال و تنها بازیکنی که سه جام جهانی را فتح کرده، قرار دارد. پله نهتنها با گلزنیهای فراوان، بلکه با کاریزما و اثر فرهنگیاش فراتر از زمین فوتبال رفت. در سمت چپ نیز دیگو مارادونا، مردی که با دستان و پاهایش تاریخ ساخت، ترکیب را کامل میکند؛ بازیکنی که به تنهایی آرژانتین را در ۱۹۸۶ به قهرمانی رساند و مفهوم «نبوغ فردی» را بازتعریف کرد.
این ۱۱ نفر، تنها نمادهای افتخار نیستند؛ هر یک نمایندهی فلسفهای از فوتبالاند؛ از انضباط آلمانی تا جادوی آمریکای جنوبی. ترکیب برتر قرن بیستم از نگاه هوش مصنوعی، نه صرفاً فهرستی از نامها، بلکه بازتابی از مسیر تکامل فوتبال در صد سال نخست زندگی حرفهای آن است؛ قرنی که دروازهبانها پرواز کردند، مدافعان ساختار آفریدند، هافبکها اندیشه را به توپ بخشیدند و مهاجمان جادو را به گل بدل کردند.