به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ پژوهشهای تازه نشان میدهد تجربه هنری تنها یک واکنش ذهنی نیست بلکه بدن انسان نیز به شکل پیچیده و فعال درگیر میشود.
مطالعهای که در سال ۲۰۲۳ توسط لائوری نومنما و همکارانش در دانشگاه تورکو و دانشگاه آلتو انجام شد با بررسی ۳۳۶ اثر هنری تصویری و بیش از ۶۱۵ شرکتکننده نشان داد که مواجهه با هنر، واکنشهای بدنی مشخص و قابل اندازهگیری ایجاد میکند که میتوان آن را «رد پای حسی» یا اثر انگشت بدنی نامید.
بدن در برابر اثر هنری...
این مطالعه نشان داد که هنگام مشاهده آثار هنری، بدن افراد به صورت ملموس واکنش نشان میدهد. برخی نقاط گرم میشوند، لرزش خفیفی ایجاد میشود و نوعی سنگینی یا فشار فیزیولوژیک احساس میشود.
جالب این است که نوع واکنشها وابسته به محتوای اثر بود. پرترهها و مجسمههای انساننما بیشترین تاثیر را بر بدن داشتند، بهطوری که شرکتکنندگان احساس لمس یا گرما در قفسه سینه و صورت خود گزارش کردند.
مطالعه نشان داد احساساتی مانند همدلی، خشم و ترس تقریبا تمام بدن را درگیر میکنند، در حالی که خوشایندی، زیبایی و شگفتزدگی بیشتر سر، گلو و قفسه سینه را فعال میسازند.
چشمها سخنگو هستند
محققان همچنین حرکت چشم ۲۱ نفر را به صورت لحظهای ثبت کردند. نتایج نشان داد که محتوای اثر هنری تاثیر مستقیم بر اندازه مردمک و واکنشهای بینایی دارد.
موضوعات ناخوشایند مانند ترس یا ناراحتی: گشاد شدن مردمک
احساس شادی و خوشایند: کوچک شدن مردمک
این یافتهها تایید میکنند که بدن ما از چشمها گرفته تا حسهای بدنی، پیامهای احساسی هنر را دریافت و پردازش میکند و میتواند پیشبینی کند که فرد اثر را تا چه حد «هنری» ارزیابی میکند.
هنر تنها ذهن را درگیر نمیکند
مطالعات گستردهتر نیز نشان میدهند که تمام هنرهای انسانی میتوانند واکنشهای بدنی و روانی مشابه ایجاد کنند.
ادبیات: مطالعه داستان یا شعرهای عمیق باعث تغییر ضربان قلب، تنفس و فعال شدن حس همدلی میشود. داستانهای تراژیک یا عاطفی، بدن را درگیر میکنند و تجربهای فراتر از خواندن صرف ایجاد میکنند.
موسیقی: موسیقی هیجانانگیز یا تند، بدن را فعال میکند، هورمونهای لذت را آزاد میکند و احساس هیجان ایجاد میکند. موسیقی آرامشبخش، ذهن و عضلات را آرام و تنشهای روانی را کاهش میدهد.
سینما و تئاتر: تماشای صحنههای تراژیک یا هیجانانگیز باعث افزایش ضربان قلب، لرزش و تغییر حالت چهره میشود و بدن را در تجربه عاطفی عمیق وارد میکند.
هنرهای تجسمی: تابلوها و مجسمهها، همانطور که مطالعه نومنما نشان داد، گرما، لرزش و حس سنگینی ایجاد میکنند و حضور شخصیتهای انسانی در اثر، واکنشهای بدنی و عاطفی را تقویت میکند.
در کل موسیقی، تئاتر، ادبیات و هنرهای تجسمی میتوانند باعث آزاد شدن هورمونهای لذت مانند دوپامین و سروتونین شوند و احساس رضایت، شگفتی و آرامش ایجاد کنند.
تجربهای فراتر از زیبایی: پل میان ذهن و بدن
نتایج پژوهشها روشن میکند که تجربه هنری ترکیبی از ذهن، روح و بدن است. واکنشهای بدنی نه تنها تجربه زیباییشناختی را شکل میدهند بلکه میزان ارزیابی ما از یک اثر بهعنوان «زیبا»، «تاثیرگذار» یا «هنری» را تعیین میکنند.
به بیان ساده، هنر پلی میان ذهن و بدن است که شادی، حیرت، همدلی و حتی اضطراب یا ترس را در یک تجربهی چندبُعدی فعال میکند. این پژوهشها نشان میدهند که درک هنر فراتر از نگاه و ذهنخوانی صرف است؛ بدن واکنشهای واقعی نشان میدهد، حسها پیامهای عاطفی را منتقل میکنند و ذهن این تجربه را به یک کل منسجم تبدیل میکند. هنر، بهعنوان یک تعامل کامل میان جسم، ذهن و احساسات، انسان را در عمق تجربهای فراموشنشدنی و تحولآفرین قرار میدهد و نشان میدهد که زیبایی واقعی، همیشه جسم و روح را با هم درگیر میکند.
انتهای پیام/