اما همانگونه که موزهها در این نیم قرن تحولات متعددی را پشت سر گذاشتهاند و تعریفشان دگرگون شده و حتی بر مسئولیت و مأموریت آنها افزوده شده است، موزه هنرهای معاصر نیز باید خود را با این تغییر مفاهیم تطبیق دهد و بهروز کند. این تطبیق برای موزه هنرهای معاصر مهمتر است، چرا که این موزه عنوان معاصر را بر پیشانی خود دارد و باید تبلور مفهوم معاصر موزه باشد. موزه در معنای نوین خود که نهاد اجتماعی محسوب میشود و مسئولیت اجتماعی دارد و رفتار آن معطوف به همین مسئولیتهای اجتماعی است.
موزه هنرهای معاصر تهران باید خود را در وضعیت اجتماعی بازتعریف کند، چنانکه این موزه از بدو پیدایش خود تا دوران پس از انقلاب اسلامی و در دوران جنگ تحمیلی و روزگار بعد از آن رفتار متعارفی داشته است اینک نیز باید به تناسب شرایط زمانه و با شناخت ویژگیهای فرهنگی، زمانه معاصر خود را تعریف کند. در این وضعیت باید هم شرایط فرهنگی، هم وضعیت هنر و تغییرات شبکههای هنری را در نظر گرفت و هم نقش موزه را در این شبکه بازتعریف و برای آن برنامهریزی کرد.
در نظر داشته باشیم که هر نهاد اجتماعی یک موجود زنده است و هر موجود زندهای ثابت و یکسان نمیماند و همانگونه که جامعه پیش میرود این نهاد هم در حیات و حرکت خود تغییر میکند و نمیتوان توقع داشت که همان رفتار دهههای پیشتر را داشته باشد.
هر نهاد فرهنگی تمایز خود را دارد و بر اساس این تمایز، مسئولیت و مأموریت آن تعریف میشود. موزه هنرهای معاصر اگر چه میتواند شباهتهایی به نهادهای فرهنگی دیگر همچون گالریها و فرهنگسراها داشته باشد اما از آنها متفاوت است، برخی از این تفاوتها به ویژگیهای موزهای و گنجینه آن باز میگردد. از اینرو موزه هنرهای معاصر تهران در یک شبکه همنشینی با نهادهای فرهنگی-هنری در عین ارتباط با آنها در مرزی اختصاصی قرار میگیرد. امروزه نهادهای فرهنگی و هنری رشد بسیاری داشتهاند و دیگر دسترسی به این فضاها محدود نیست و همین رشد کمی شبکهای جدید را شکل داده است و موزه نیز باید در همین نسبت کارویژه امروز خود را تعریف کند. امروزه موزه هنرهای معاصر تهران، اجتماعی بودن با فهم ویژگیهای اجتماعی بودن خود را نشان میدهد و اجتماعی بودن با فهم ویژگیهای جامعه و چالشهای آن و نسبت مجموعههای موجود موزه با وضعیت جامعه معنا پیدا میکند و اینکه بتواند در زمینه موضوعی خود کنشگری کند و به جامعه تلنگر بزند و جامعه را به اندیشیدن و نقادی وا دارد. وقتی از اجتماعی بودن صحبت میکنیم نمیتوان خنثی بود و حاشیهنشینی کرد بلکه باید آمادگی واکنشها را داشت اما نباید در مقابل کنشگریها قرار گرفت، بلکه باید اجازه داد که جامعه خود با موضوع گفتوگو کند.
موزههای پویای امروز از طریق همین گفتوگومندی به پویایی میرسند و البته حفظ حریم موزه و رفتار موزهای یک امر تخصصی است که جامعه نیز باید پذیرای این تخصص باشد و به موزه و متخصصان آن اعتماد کند تا پویایی را شکل دهند. موزه هنرهای معاصر را باید یک موزه ملی و مادر در حوزه هنر معاصر ایران دانست و امروزه بعد از چهل و هشت سال با چنین جایگاهی با آن مواجه شد و این جایگاه را برای آن در عرصههای مختلف تعریف کرد.
موزهای که باید در مرکز شبکهای از روابط موزههای هنری باشد و به اثرگذاری ملی و فراگیر بیندیشد و نقشهای آموزشی و فرهنگی را در خود تقویت کند. موزه هنرهای معاصر تهران امروز در سالگرد گشایش خود طی دورههای متعدد در برابر پرسشهای تازهای قرار دارد که باید به این پرسشها بیندیشد و پاسخ دهد تا بودن امروز خود را تعریف کند و البته این پاسخ نیازمند مشارکت همگانی همه صاحبنظران و ذینفعان است تا در یک اجماع ملی بتوان برای یک نهاد و سرمایه ملی تصمیم گرفت.
موزه هنرهای معاصر تهران یک فرصت و یک سرمایه است که باید همه در برابر آن احساس مسئولیت کنیم.
رئیس موزه هنرهای معاصر
منبع: روزنامه ایران، ۲۲ مهر ۱۴۰۴