شناسهٔ خبر: 75310427 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: رسا | لینک خبر

زخم کاری قسمت دوم؛

سراب حلقه؛ آسیب های عرفان حلقه برای پیروانش/ قسمت دوم

روایت آسیب دیده‌ از فرقه انحرافی «حلقه»: طاهری در ظاهر مثبت نشان می داد اما در باطن منفی بود...

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، سالها پیش، شبهِ عرفانِ شیطانیِ «حلقه» با ادعای معنویت گرایی و درمانگری، بسیاری از مردم ساده دل و گرفتار را فریفت تا به شوق درک معنویت یا درمان بیماری به این حلقه شیطانی متصل شوند. اما جنود انسی و جنی ابلیس هدفی جز دشمنی آشکار با فرزندان آدم ندارند و فعلشان تنها بر بیماری و تباهی انسان می‌افزاید؛

از این رو بسیاری از پیروان یا حتی کسانی که فقط یکبار برای درمان به این شبه عرفان نزدیک شدند، بهره‌ای جز ازدیاد و تشدید بیماری‌ها، یا سرگشتگی و حیرت بیشتر نصیبشان نشد. برخی نیز علاوه بر آسیبهای متعدد روحی و روانی یا حتی جسمی، جان خود را در این راه از دست داده و به کام مرگی هولناک کشیده شدند.

ما در این پرونده (زخم کاری)، داستان برخی از این آسیب دیدگان را از زبان خودشان یا اطرافیانشان میخوانیم. برای حفظ آبروی این افراد، اسامی تا حد امکان حذف شده است اما تمام این روایت‌ها واقعی بوده و فیلم و صوت آن نیز در خبرگزاری موجود است.

زخم کاری قسمت دوم؛

سراب حلقه؛ آسیب های عرفان حلقه برای پیروانش

روایت آسیب دیده‌ از فرقه انحرافی «حلقه»

 

* بعد از جدا شدن از فرقه حلقه چه اتفاقاتی افتاد؟

بعد از خروج از گروه درسم را ادامه دادم و با فامیلی که ما را به گروه برده بود زیاد ارتباط نداشتیم چون خیلی زیاد القا می کرد که ارتباط بگیرید تا حال شما بهتر بشود؛ من هنوز باور نکرده بودم که این کلاس ها شیطان پرستی است ولی می ترسیدم که دوباره به هم بریزم؛ بعد از خروج، حالم بهتر شده بود تا امسال که دوباره از من خواستند که در این کلاس ها شرکت کنم.

*خودتان با این که اذیت می شدید باز ارتباط می گرفتید؟

بعضی از این ارتباط ها مثلا ارتباط تشعشع دفاعی باید با اجازه شخص صورت می گرفت ولی بیشتر مواقع به زور این ارتباط ها به ما داده می شد؛ حتما از ما خواسته می شد که ارتباط ساعت ده شب را داشته باشیم. چون یک اتصال ویژه بود؛ نکته مهم این بود که در روزهای عید یا ولادت امامان یا شهادت آن ها مثلا نیمه شعبان ارتباط های ویژه اعلام می شد؛ جالب این بود که هر کسی این ارتباط ویژه را می گرفت حالش از همیشه بدتر می شد؛ همیشه در اعیاد مذهبی حال ما بد بود.

*طاهری نظرات خاصی در مورد ارواح دارد، آیا شما چیزی در کلاس ها در این زمینه شنیدید؟

می گفتند یک سری ارتباط مجاز و یک سری ارتباط برای روح جمعی و کل مردم جهان است؛ به من گفته شده بود که کالبد ذهنی پدرم بعد از مرگش در بدن من است و از این دنیا نرفته یا در بدن مادرم است. می گفتند که این کالبد های ذهنی یا همان ارواح سرگردان یک سری وابستگی هایی به این دنیا دارند که نمی توانند رها شوند و به آن دنیا بروند؛ چیزی به عنوان فشار قبر را قبول نداشتند؛ طاهری می گفت که تلاش روح برای بازگشت به جسم است که فشار قبر ایجاد می کند.

می گفتند که کالبد ذهنی ها همه سرگردان هستند و هر کسی که دروغ بگوید این کالبد ها وارد بدنش می شوند؛ تحت تاثیر قرارش می دهند؛ مثلا بیماری های خود را به فرد می دهند، افکار، عادت ها و دغدغه های فکری شان را به فرد می دهند.

خواندن حمد و سوره را برای مرده درست نمی دانستند؛ رفتن به بهشت زهرا را اشتباه می دانستند؛ بهشت زهرا را پر از اموات و کالبد های ذهنی می دانستند و ادعا می کردند که اگر به بهشت زهرا بروید همه این ها را جذب می کنید؛ اگر برای مرده ات گریه کنی همه این کالبد ها جذب تو می شوند و خود طاهری هم می گفت که من برای فوت پدرم فقط یک بار به بهشت زهرا رفتم.

ما به دلیل فوت بسیاری از اقوام به بهشت زهرا می رفتیم ولی به ما می گفتند گریه نکنید؛ گریه کردن فاز منفی بود و اگر گریه کنید کالبد ذهنی ها وارد بدن شما می شود؛ من سوال می پرسیدم که من چرا اینطور شدم؛ منی که همیشه سرم به درس و کتاب بود.

می گفتند کسانی که خیلی قرآن می خوانند یا زیاد آیه الکرسی می خوانند مستعد جذب آلودگی هستند

ده سال برون ریزی طاهری را به عنوان توجیه استفاده می کردند؛ من سوال می پرسیدم که موجودات غیر ارگانیک با من چه کار دارند؟ می گفتند که یک سری از افراد در کار دعا هستند و پیش دعا نویس می روند یا خیلی قرآن می خوانند یا زیاد آیه الکرسی می خوانند و اینها مستعد جذب آلودگی هستند. غیر ارگانیک ها بیشتر به این افراد هجوم می آورند.

طاهری کتابی به اسم "معجزه غیر ارگانیک دارد" و برای جن ها شرح وظیفه داده و گفته که جنها پاسدار طبیعت هستند؛ بعد وقتی فکرت تحت تاثیر قرار گرفت می گویند حالا که می دانید این نیروها اینقدر خطرناک هستند باید از آن ها دوری کنید. و مثلا زیارت امامزاده ها نروید چون این مکان ها بسیار آلوده هستند و آلودگی شان از جاهای دیگر بیشتر است.

از نماز خواندن و زیارت و فاتحه خواندن می ترساندند؛ اصلا زیارت را قبول ندارند؛ می گویند که از طریق ما می توان به خدا وصل شد.

*در کلاس ها وضعیت روابط زن و مرد چگونه بود؟

طاهری کتابی با عنوان "چند مقاله" منتشر کرده که یکی از افراد فامیل برای من خلاصه نویسی می کرد و من از روی آن متن درباره نماز یا حجاب اطلاعات کسب می کردم؛ مثلا طاهری درباره حجاب در این کتاب مینویسد: "حجاب زکات زیبایی است و این که حجاب باید رعایت شود" و این چیزی بود که فقط در نوشته هایش رعایت می شد ولی وقتی در کلاس ها شرکت می کردیم کلا تناقض داشت. در کلاس ها گفته می شود که حجاب معنی ندارد و زن و مرد یکی هستند.

طاهری در ظاهر مثبت نشان می داد اما در باطن منفی بود؛ یعنی با نشر کتاب افراد را به سمت خود جذب می کردند؛ در این کلاس ها اصلا از اهل بیت حرفی زده نمی شد و اسمی از خدا به زبان آورده نمی شد.

در این کلاس ها اینطور ندیدم که رابطه زن و مرد خیلی آزادانه باشد ولی با هم در کلاسها شرکت می کردند؛ خانم های با حجاب و بی حجاب هستند؛ افراد مومن و متعهدی هم در این کلاس ها شرکت می کنند؛ مثلا بودند دختر خانم های چادری که حتما نماز هم می خواندند ولی در این کلاس ها شرکت می کردند و جزوه برداشت می کردند.

یکی از تناقضاتی که برای من ایجاد شده بود این بود که در ترم چهارم به من گفته شد که "انسان به مقام خدایی می رسد"؛ انسان خود یک خدا می شود؛ همه انسان ها وارد جهنم می شوند و وقتی جهنم را رد می کنند کارماسوزی می شود و نتیجه اعمال خود را می بینند و از بدی ها و گناهانی که کرده اند پاک می شوند و می خواهند وارد بهشت شوند. آنجا خدا سوال از آن بنده می پرسد "الست بربکم" یعنی میخواهی به خدای خودت بپیوندی و با خدا یکی بشوی؟ اگر جواب مثبت به خدا بدهید دارای قدرت خدایی میشوید؛ من این قضیه را درک نمی کردم و می گفتم چنین چیزی برای من غیر قابل قبول است؛ به خاطر همین از این کلاسها بیرون آمدم.

* کمی بیشتر درباره اعتقادات عرفان حلقه برای ما توضیح دهید.

طاهری از بسم الله الرحمن الرحیم استفاده نمی کرد؛ می گفت "به نام بی نام او" در صورتی که خدا این همه اسم دارد؛ اصلا از پیامبران و امامان حرفی به میان نمی آمد. اسم خدا هم آورده نمی شد و حتی درباره خدا بحث نمیکردند؛ حتی بسم الله الرحمن الرحیم هم گفته نمی شد و به جای آن گفته می شد به نام بی نام او و به نظرم او همان شیطان است. از ما خواسته می شد که هر دعایی، هر حرزی، هر تابلویی که دعا یا آیه قرآن نوشته را برای آن ها ببریم.

این ها آن را باز می کردند و نظر می کردند و به ما می گفتند که به آب روان بسپارید؛ طرف را خلع سلاح می کردند که دیگر هیچ اعتقادی نداشته باشد و نماز، دعا و قران نخواند؛ در مراسم مذهبی شرکت نکند؛ این ها را از فرد دور می کردند و با نیروهای منفی خود به فرد مسلط می شدند.

وقتی در این کلاس ها شرکت می کردم می دیدم خانوم های چادری و کسانی که نماز می خواندند کمتر حالشان بد می شود و کمتر بهم ریختگی دارند؛ از طرفی دختران جوانی هم بودند که لاک می زدند و از لاک آنها می شد فهمید که نماز نمی خوانند این ها به مستر می گفتند که هر بار از بار قبلی افسردهتر میشوم. حتی میخواهم کارم را رها کنم؛ کسانی که نماز نمیخواندند به هم ریختگیهایشان بیشتر بود.

در عرفان حلقه دادن صدقه ممنوع است؛ چرا که سبب سوار شدن بلای صدقه دهنده بر پول و تسری آن به مستمندان می شود

در حلقه دادن صدقه هم ممنوع بود چون صدقه برای دفع بلا داده میشود و وقتی پول را به نیت دفع بلا دور سر کسی می چرخانید یعنی بلای خودتان را سوار آن پول می کنید و وقتی پول به دست فردی دیگر می رسد تمام بلاها ی شما به آن فرد منتقل می شود.

اعضای عرفان حلقه در واقع طاهری را برای خود خدا کرده بودند

فقط از حلقه رحمانیت الهی یا حلقه عام الهی ذکر می شد؛ همه افرادی که در این کلاس به نوعی حالشان بد شده بود و بعد از مدت ها خوب شدند می گفتند که اگر طاهری نبود ما مرده بودیم یا اگر طاهری نبود من دیوانه شده بودم؛ در واقع طاهری را برای خود خدا کرده بودند؛ طاهری را می پرستیدند و یک سری افراد به کشورهای دیگر می رفتند و این عرفان حلقه را تبلیغ می کردند.

مثلا خانمی شوهر و فرزند خود را رها کرده و به ایتالیا رفته بود که مردم را دعوت به عرفان حلقه کند؛ این خانم می گفت وقتی وارد کلیسا می شدم طاهری را می دیدم که همه کشیش ها و اسقف ها برای او سجده می کنند؛ یعنی تا این حد طاهری را برای خود بزرگ کرده بودند.

به نظر من این ادعا به سبب توهم دیداری ایجاد شده؛ در این کلاس ها گفته می شد که ما یک شبکه مثبت هستیم و داریم با شبکه های منفی مبارزه می کنیم ولی به نظر من خود عرفان حلقه شبکه منفی است؛ یک سری افرادی بودند که مدام ارتباط می گرفتند و از خود صداهای حیوانات مختلف در می آوردند و خیلی هم خوشحال بودند.

*به خاطر دارید روزی چند بار ارتباط داشتید و چند بار به شما دفاعی دادند؟

هر چقدر حالم بدتر می شد بیشتر ارتباط می دادند؛ هر چه ترم بالاتر می رفت ارتباط ها قوی تر می شد؛ یعنی ارتباط ها داری سطح بندی بود؛ آخرین حدش همان دفاعی است که خود چند سطح دارد؛ بعضی اعضای فامیل فقط به همان کتاب ها اکتفا کرده بودند و در کلاس ها شرکت نمی کردند.

در کلاس ها به ما میگفتند: هر چه دیگران را وارد حلقه کنید و ارتباط بدهید به خود کمک می کنید

دو نفر از افراد فامیل مستر بودند و من و پدرم و مادرم را که در این کلاس ها شرکت می کردیم؛ بسیار تشویق می کردند که تبلیغ کنیم و دوست های خود را وارد این حلقه کنیم؛ می گفتند که هر چه دیگران را وارد کنید و ارتباط بدهید به خود کمک می کنید.

در آرایشگاه ها مخصوصا غرب تهران خانوم ها خیلی تبلیغ می کنند. مخاطبین این عرفان بیشتر خانم ها هستند و بیشتر خانم ها به هم می ریزند.

*سیستم آموزشی کلاس ها به چه صورت بود؟ در چند ترم و چند حلقه برگزار می شد؟

بعد از پایان 8 ترم هیچ امتحانی گرفته نمی شد که مشخص شود، فرد درس را فهمیده یا نه؛ در پایان هر ترم یک قسم نامه به فرد می دادند و در واقع تعهد می گرفتند که این نیروها را در جهت دیگری استفاده نکند.

در واقع امضا می دادیم که در جهت خیر بشر استفاده کنیم و در جهت سلیقه های شخصی استفاده نکنیم؛ هر دوره برای خود مدرک خاص داشت؛ یعنی یک پایان نامه داشت؛ برای سطح دفاعی جداگانه پایان نامه می دادند؛ آخر ترم هم یک پایان نامه جدا برای مستری می دادند. یک دوره ای به نام سایمنتولوژی است که مدرک جداگانه داشت؛ متاسفانه این کلاس ها خیلی زیاد شد ه و برخورد قانونی انجام نمی گیرد؛ رفتن به این کلاس ها خیلی خطرناک است و کسی که می خواهد وارد این کلاس ها شود ابتدا باید این حرف ها را بخواند و بعد خود قضاوت کند که وارد این کلاس ها بشود یا نه.

هنگام نماز، حملات به من بیشتر می شد

*چه شد که از کلاس ها به طور کامل جدا شدید؟

از اردیبهشت امسال که برای دومین بار وارد این کلاس ها شدم، حالم دوباره وخیم شد و وقتی از مستر پرسیدم که چرا حالم انقدر وخیم است به من می گفت که احوال تو عادی است و کم کم بهتر می شوی؛ به من امید می داد و می گفت: زندگی و کار و ازدواجت درست میشود؛ وقتی دیدم حالم بدتر شد از این کلاس ها بیرون کشیدم و دیگر شرکت نکردم.

در این کلاس ها چیزی نبود که من را به خدا نزدیکتر کرده باشد، یا شناختم را نسبت به خودم و اطرافیان بیشتر کند، اصلا وجود نداشت؛ آن مقدار اعتقادی هم که داشتم از من گرفته شد.

من قبل از شرکت در این کلاس ها آدم کاهل نمازی بودم؛ خیلی هم از این قضیه ناراحت بودم ولی دوره ای که در این کلاسها شرکت میکردم اصلا نماز نمیخواندم؛ هیچ عذاب وجدانی هم از بابت ترک نماز نداشتم چون با خودم توجیه می کردم که من به دوستم ارتباط میدهم، دوستی که پاهایش درد می کند یا سرش درد می کند و کار خیر انجام میدهم.

*الان که از فرقه حلقه جدا شدید حالتان چه طور است؟ القائات کمتر شده؟ برای بهتر شدن حالتان چه کارهایی انجام می دهید؟

سعی کردم یک سری دستورالعمل که در سایت شمیم نور توصیه شده بود را اجرا کنم و یک سری حرز به من داده شد که باید همیشه همراه خود داشته باشم؛ دستورالعمل خواندن چهارقل داده شد؛ حجت الاسلام مظاهری به من گفت که باید ببینی با خواندن کدام سوره آرامش بیشتری میگیری و من با خواندن سوره یاسین آرامش زیادی به دست آوردم. نماز اول وقت اصلا نباید ترک بشود؛ به زیارت رفتن هم خیلی کمک می کند.

اکثر افرادی که از این حلقه بیرون آمدند از حلقه و حالات ناشی از اتصال میترسند

خواندن سوره لقمان و سوره جن به من پیشنهاد شد. به من توصیه کردند که سه روز در حرم حضرت معصومه (س) یا حرم امام رضا (ع) بیتوته کنم و همان جا بمانم. بیشتر امامزاده های تهران را رفتم؛ با توسل به حضرت مهدی (عج) حالم بهتر شد؛ با خیلی از افرادی که از این عرفان حلقه آسیب دیده بودند همراه شدم؛ یک آقایی از اردبیل بود که شرایط روحی او هم مثل من بود؛ فقط آرام بخش مصرف می کرد. آنقدر حال این آقا بد بود که به او گفته شد اگر از این کلاس ها حتی یه تیکه نخ هم دارید همه را دور بریزید؛ گویا فرزندش همیشه شب تا صبح گریه میکرده و مریض بوده تا این که بالای سرش قرآن گذاشتند و خوب شد؛ اکثر افرادی که از این حلقه بیرون آمدند از این انرژیهای قوی هنوز هم میترسند.

وقتی نمازم را مرتب می خوانم، انگار حمله ها خیلی بیشتر میشد؛ انگار یک نیرویی تمام تلاش خود را می کرد تا من به نماز نایستم. طوری بود که پرت می شدم و روی زمین می افتادم و نمی توانستم از سجده بلند شوم و در همان حالت می ماندم؛ حال روحی من خیلی بد بود؛ از خواندن آیه الکرسی هراس داشتم؛ می ترسیدم آیه قرآنی بخوانم.

*در پایان اگر سخن و درخواستی دارید بفرمایید.

آنقدر حالت های روحی بدی را تجربه کردم که حتی اعدام را برای طاهری کم می دانم و واقعا عقیده دارم حتی اعدام هم برای این فرد کم است؛ آنقدر این حالت ها در من زیاد شد که دیگر از حرف زدن علیه عرفان حلقه نمی ترسم. از رسانه ها درخواست میکنم لطفا اطلاع رسانی طوری باشد که مردم بخوانند و یاد بگیرند، چون واقعا از نا آگاهی مردم سوء استفاده می کنند.

 

به گزارش گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، سالها پیش، شبهِ عرفانِ شیطانیِ «حلقه» با ادعای معنویت گرایی و درمانگری، بسیاری از مردم ساده دل و گرفتار را فریفت تا به شوق درک معنویت یا درمان بیماری به این حلقه شیطانی متصل شوند. اما جنود انسی و جنی ابلیس هدفی جز دشمنی آشکار با فرزندان آدم ندارند و فعلشان تنها بر بیماری و تباهی انسان می‌افزاید؛

به گزارش گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، سالها پیش، شبهِ عرفانِ شیطانیِ «حلقه» با ادعای معنویت گرایی و درمانگری، بسیاری از مردم ساده دل و گرفتار را فریفت تا به شوق درک معنویت یا درمان بیماری به این حلقه شیطانی متصل شوند. اما جنود انسی و جنی ابلیس هدفی جز دشمنی آشکار با فرزندان آدم ندارند و فعلشان تنها بر بیماری و تباهی انسان می‌افزاید؛ گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا

از این رو بسیاری از پیروان یا حتی کسانی که فقط یکبار برای درمان به این شبه عرفان نزدیک شدند، بهره‌ای جز ازدیاد و تشدید بیماری‌ها، یا سرگشتگی و حیرت بیشتر نصیبشان نشد. برخی نیز علاوه بر آسیبهای متعدد روحی و روانی یا حتی جسمی، جان خود را در این راه از دست داده و به کام مرگی هولناک کشیده شدند.

از این رو بسیاری از پیروان یا حتی کسانی که فقط یکبار برای درمان به این شبه عرفان نزدیک شدند، بهره‌ای جز ازدیاد و تشدید بیماری‌ها، یا سرگشتگی و حیرت بیشتر نصیبشان نشد. برخی نیز علاوه بر آسیبهای متعدد روحی و روانی یا حتی جسمی، جان خود را در این راه از دست داده و به کام مرگی هولناک کشیده شدند .

ما در این پرونده (زخم کاری)، داستان برخی از این آسیب دیدگان را از زبان خودشان یا اطرافیانشان میخوانیم. برای حفظ آبروی این افراد، اسامی تا حد امکان حذف شده است اما تمام این روایت‌ها واقعی بوده و فیلم و صوت آن نیز در خبرگزاری موجود است.

ما در این پرونده (زخم کاری)، داستان برخی از این آسیب دیدگان را از زبان خودشان یا اطرافیانشان میخوانیم. برای حفظ آبروی این افراد، اسامی تا حد امکان حذف شده است اما تمام این روایت‌ها واقعی بوده و فیلم و صوت آن نیز در خبرگزاری موجود است .

زخم کاری قسمت دوم؛

زخم کاری قسمت دوم؛

سراب حلقه؛ آسیب های عرفان حلقه برای پیروانش

سراب حلقه؛ آسیب های عرفان حلقه برای پیروانش سراب حلقه؛ آسیب های عرفان حلقه برای پیروانش سراب حلقه؛ آسیب های عرفان حلقه برای پیروانش

روایت آسیب دیده‌ از فرقه انحرافی «حلقه»

روایت آسیب دیده‌ از فرقه انحرافی «حلقه»

 

* بعد از جدا شدن از فرقه حلقه چه اتفاقاتی افتاد؟

* بعد از جدا شدن از فرقه حلقه چه اتفاقاتی افتاد؟ * بعد از جدا شدن از فرقه حلقه چه اتفاقاتی افتاد؟ * بعد از جدا شدن از فرقه حلقه چه اتفاقاتی افتاد؟

بعد از خروج از گروه درسم را ادامه دادم و با فامیلی که ما را به گروه برده بود زیاد ارتباط نداشتیم چون خیلی زیاد القا می کرد که ارتباط بگیرید تا حال شما بهتر بشود؛ من هنوز باور نکرده بودم که این کلاس ها شیطان پرستی است ولی می ترسیدم که دوباره به هم بریزم؛ بعد از خروج، حالم بهتر شده بود تا امسال که دوباره از من خواستند که در این کلاس ها شرکت کنم.

بعد از خروج از گروه درسم را ادامه دادم و با فامیلی که ما را به گروه برده بود زیاد ارتباط نداشتیم چون خیلی زیاد القا می کرد که ارتباط بگیرید تا حال شما بهتر بشود؛ من هنوز باور نکرده بودم که این کلاس ها شیطان پرستی است ولی می ترسیدم که دوباره به هم بریزم؛ بعد از خروج، حالم بهتر شده بود تا امسال که دوباره از من خواستند که در این کلاس ها شرکت کنم .

*خودتان با این که اذیت می شدید باز ارتباط می گرفتید؟

*خودتان با این که اذیت می شدید باز ارتباط می گرفتید؟ *خودتان با این که اذیت می شدید باز ارتباط می گرفتید؟ * خودتان با این که اذیت می شدید باز ارتباط می گرفتید؟

بعضی از این ارتباط ها مثلا ارتباط تشعشع دفاعی باید با اجازه شخص صورت می گرفت ولی بیشتر مواقع به زور این ارتباط ها به ما داده می شد؛ حتما از ما خواسته می شد که ارتباط ساعت ده شب را داشته باشیم. چون یک اتصال ویژه بود؛ نکته مهم این بود که در روزهای عید یا ولادت امامان یا شهادت آن ها مثلا نیمه شعبان ارتباط های ویژه اعلام می شد؛ جالب این بود که هر کسی این ارتباط ویژه را می گرفت حالش از همیشه بدتر می شد؛ همیشه در اعیاد مذهبی حال ما بد بود.

بعضی از این ارتباط ها مثلا ارتباط تشعشع دفاعی باید با اجازه شخص صورت می گرفت ولی بیشتر مواقع به زور این ارتباط ها به ما داده می شد؛ حتما از ما خواسته می شد که ارتباط ساعت ده شب را داشته باشیم. چون یک اتصال ویژه بود؛ نکته مهم این بود که در روزهای عید یا ولادت امامان یا شهادت آن ها مثلا نیمه شعبان ارتباط های ویژه اعلام می شد؛ جالب این بود که هر کسی این ارتباط ویژه را می گرفت حالش از همیشه بدتر می شد؛ همیشه در اعیاد مذهبی حال ما بد بود .

*طاهری نظرات خاصی در مورد ارواح دارد، آیا شما چیزی در کلاس ها در این زمینه شنیدید؟

*طاهری نظرات خاصی در مورد ارواح دارد، آیا شما چیزی در کلاس ها در این زمینه شنیدید؟ *طاهری نظرات خاصی در مورد ارواح دارد، آیا شما چیزی در کلاس ها در این زمینه شنیدید؟ * طاهری نظرات خاصی در مورد ارواح دارد، آیا شما چیزی در کلاس ها در این زمینه شنیدید؟

می گفتند یک سری ارتباط مجاز و یک سری ارتباط برای روح جمعی و کل مردم جهان است؛ به من گفته شده بود که کالبد ذهنی پدرم بعد از مرگش در بدن من است و از این دنیا نرفته یا در بدن مادرم است. می گفتند که این کالبد های ذهنی یا همان ارواح سرگردان یک سری وابستگی هایی به این دنیا دارند که نمی توانند رها شوند و به آن دنیا بروند؛ چیزی به عنوان فشار قبر را قبول نداشتند؛ طاهری می گفت که تلاش روح برای بازگشت به جسم است که فشار قبر ایجاد می کند.

می گفتند یک سری ارتباط مجاز و یک سری ارتباط برای روح جمعی و کل مردم جهان است؛ به من گفته شده بود که کالبد ذهنی پدرم بعد از مرگش در بدن من است و از این دنیا نرفته یا در بدن مادرم است. می گفتند که این کالبد های ذهنی یا همان ارواح سرگردان یک سری وابستگی هایی به این دنیا دارند که نمی توانند رها شوند و به آن دنیا بروند؛ چیزی به عنوان فشار قبر را قبول نداشتند؛ طاهری می گفت که تلاش روح برای بازگشت به جسم است که فشار قبر ایجاد می کند .

می گفتند که کالبد ذهنی ها همه سرگردان هستند و هر کسی که دروغ بگوید این کالبد ها وارد بدنش می شوند؛ تحت تاثیر قرارش می دهند؛ مثلا بیماری های خود را به فرد می دهند، افکار، عادت ها و دغدغه های فکری شان را به فرد می دهند.

می گفتند که کالبد ذهنی ها همه سرگردان هستند و هر کسی که دروغ بگوید این کالبد ها وارد بدنش می شوند؛ تحت تاثیر قرارش می دهند؛ مثلا بیماری های خود را به فرد می دهند، افکار، عادت ها و دغدغه های فکری شان را به فرد می دهند .

خواندن حمد و سوره را برای مرده درست نمی دانستند؛ رفتن به بهشت زهرا را اشتباه می دانستند؛ بهشت زهرا را پر از اموات و کالبد های ذهنی می دانستند و ادعا می کردند که اگر به بهشت زهرا بروید همه این ها را جذب می کنید؛ اگر برای مرده ات گریه کنی همه این کالبد ها جذب تو می شوند و خود طاهری هم می گفت که من برای فوت پدرم فقط یک بار به بهشت زهرا رفتم.

خواندن حمد و سوره را برای مرده درست نمی دانستند؛ رفتن به بهشت زهرا را اشتباه می دانستند؛ بهشت زهرا را پر از اموات و کالبد های ذهنی می دانستند و ادعا می کردند که اگر به بهشت زهرا بروید همه این ها را جذب می کنید؛ اگر برای مرده ات گریه کنی همه این کالبد ها جذب تو می شوند و خود طاهری هم می گفت که من برای فوت پدرم فقط یک بار به بهشت زهرا رفتم .

ما به دلیل فوت بسیاری از اقوام به بهشت زهرا می رفتیم ولی به ما می گفتند گریه نکنید؛ گریه کردن فاز منفی بود و اگر گریه کنید کالبد ذهنی ها وارد بدن شما می شود؛ من سوال می پرسیدم که من چرا اینطور شدم؛ منی که همیشه سرم به درس و کتاب بود.

ما به دلیل فوت بسیاری از اقوام به بهشت زهرا می رفتیم ولی به ما می گفتند گریه نکنید؛ گریه کردن فاز منفی بود و اگر گریه کنید کالبد ذهنی ها وارد بدن شما می شود؛ من سوال می پرسیدم که من چرا اینطور شدم؛ منی که همیشه سرم به درس و کتاب بود .

می گفتند کسانی که خیلی قرآن می خوانند یا زیاد آیه الکرسی می خوانند مستعد جذب آلودگی هستند

می گفتند کسانی که خیلی قرآن می خوانند یا زیاد آیه الکرسی می خوانند مستعد جذب آلودگی هستند

ده سال برون ریزی طاهری را به عنوان توجیه استفاده می کردند؛ من سوال می پرسیدم که موجودات غیر ارگانیک با من چه کار دارند؟ می گفتند که یک سری از افراد در کار دعا هستند و پیش دعا نویس می روند یا خیلی قرآن می خوانند یا زیاد آیه الکرسی می خوانند و اینها مستعد جذب آلودگی هستند. غیر ارگانیک ها بیشتر به این افراد هجوم می آورند.

ده سال برون ریزی طاهری را به عنوان توجیه استفاده می کردند؛ من سوال می پرسیدم که موجودات غیر ارگانیک با من چه کار دارند؟ می گفتند که یک سری از افراد در کار دعا هستند و پیش دعا نویس می روند یا خیلی قرآن می خوانند یا زیاد آیه الکرسی می خوانند و اینها مستعد جذب آلودگی هستند. غیر ارگانیک ها بیشتر به این افراد هجوم می آورند .

طاهری کتابی به اسم "معجزه غیر ارگانیک دارد" و برای جن ها شرح وظیفه داده و گفته که جنها پاسدار طبیعت هستند؛ بعد وقتی فکرت تحت تاثیر قرار گرفت می گویند حالا که می دانید این نیروها اینقدر خطرناک هستند باید از آن ها دوری کنید. و مثلا زیارت امامزاده ها نروید چون این مکان ها بسیار آلوده هستند و آلودگی شان از جاهای دیگر بیشتر است.

طاهری کتابی به اسم "معجزه غیر ارگانیک دارد" و برای جن ها شرح وظیفه داده و گفته که جن ها پاسدار طبیعت هستند؛ بعد وقتی فکرت تحت تاثیر قرار گرفت می گویند حالا که می دانید این نیروها اینقدر خطرناک هستند باید از آن ها دوری کنید. و مثلا زیارت امامزاده ها نروید چون این مکان ها بسیار آلوده هستند و آلودگی شان از جاهای دیگر بیشتر است .

از نماز خواندن و زیارت و فاتحه خواندن می ترساندند؛ اصلا زیارت را قبول ندارند؛ می گویند که از طریق ما می توان به خدا وصل شد.

از نماز خواندن و زیارت و فاتحه خواندن می ترساندند؛ اصلا زیارت را قبول ندارند؛ می گویند که از طریق ما می توان به خدا وصل شد .

*در کلاس ها وضعیت روابط زن و مرد چگونه بود؟

*در کلاس ها وضعیت روابط زن و مرد چگونه بود؟ *در کلاس ها وضعیت روابط زن و مرد چگونه بود؟ * در کلاس ها وضعیت روابط زن و مرد چگونه بود؟

طاهری کتابی با عنوان "چند مقاله" منتشر کرده که یکی از افراد فامیل برای من خلاصه نویسی می کرد و من از روی آن متن درباره نماز یا حجاب اطلاعات کسب می کردم؛ مثلا طاهری درباره حجاب در این کتاب مینویسد: "حجاب زکات زیبایی است و این که حجاب باید رعایت شود" و این چیزی بود که فقط در نوشته هایش رعایت می شد ولی وقتی در کلاس ها شرکت می کردیم کلا تناقض داشت. در کلاس ها گفته می شود که حجاب معنی ندارد و زن و مرد یکی هستند.

طاهری کتابی با عنوان "چند مقاله" منتشر کرده که یکی از افراد فامیل برای من خلاصه نویسی می کرد و من از روی آن متن درباره نماز یا حجاب اطلاعات کسب می کردم؛ مثلا طاهری درباره حجاب در این کتاب می نویسد: "حجاب زکات زیبایی است و این که حجاب باید رعایت شود" و این چیزی بود که فقط در نوشته هایش رعایت می شد ولی وقتی در کلاس ها شرکت می کردیم کلا تناقض داشت. در کلاس ها گفته می شود که حجاب معنی ندارد و زن و مرد یکی هستند .

طاهری در ظاهر مثبت نشان می داد اما در باطن منفی بود؛ یعنی با نشر کتاب افراد را به سمت خود جذب می کردند؛ در این کلاس ها اصلا از اهل بیت حرفی زده نمی شد و اسمی از خدا به زبان آورده نمی شد.

طاهری در ظاهر مثبت نشان می داد اما در باطن منفی بود؛ یعنی با نشر کتاب افراد را به سمت خود جذب می کردند؛ در این کلاس ها اصلا از اهل بیت حرفی زده نمی شد و اسمی از خدا به زبان آورده نمی شد .

در این کلاس ها اینطور ندیدم که رابطه زن و مرد خیلی آزادانه باشد ولی با هم در کلاسها شرکت می کردند؛ خانم های با حجاب و بی حجاب هستند؛ افراد مومن و متعهدی هم در این کلاس ها شرکت می کنند؛ مثلا بودند دختر خانم های چادری که حتما نماز هم می خواندند ولی در این کلاس ها شرکت می کردند و جزوه برداشت می کردند.

در این کلاس ها اینطور ندیدم که رابطه زن و مرد خیلی آزادانه باشد ولی با هم در کلاس ها شرکت می کردند؛ خانم های با حجاب و بی حجاب هستند؛ افراد مومن و متعهدی هم در این کلاس ها شرکت می کنند؛ مثلا بودند دختر خانم های چادری که حتما نماز هم می خواندند ولی در این کلاس ها شرکت می کردند و جزوه برداشت می کردند .

یکی از تناقضاتی که برای من ایجاد شده بود این بود که در ترم چهارم به من گفته شد که "انسان به مقام خدایی می رسد"؛ انسان خود یک خدا می شود؛ همه انسان ها وارد جهنم می شوند و وقتی جهنم را رد می کنند کارماسوزی می شود و نتیجه اعمال خود را می بینند و از بدی ها و گناهانی که کرده اند پاک می شوند و می خواهند وارد بهشت شوند. آنجا خدا سوال از آن بنده می پرسد "الست بربکم" یعنی میخواهی به خدای خودت بپیوندی و با خدا یکی بشوی؟ اگر جواب مثبت به خدا بدهید دارای قدرت خدایی میشوید؛ من این قضیه را درک نمی کردم و می گفتم چنین چیزی برای من غیر قابل قبول است؛ به خاطر همین از این کلاسها بیرون آمدم.

یکی از تناقضاتی که برای من ایجاد شده بود این بود که در ترم چهارم به من گفته شد که "انسان به مقام خدایی می رسد"؛ انسان خود یک خدا می شود؛ همه انسان ها وارد جهنم می شوند و وقتی جهنم را رد می کنند کارماسوزی می شود و نتیجه اعمال خود را می بینند و از بدی ها و گناهانی که کرده اند پاک می شوند و می خواهند وارد بهشت شوند. آنجا خدا سوال از آن بنده می پرسد "الست بربکم" یعنی میخواهی به خدای خودت بپیوندی و با خدا یکی بشوی؟ اگر جواب مثبت به خدا بدهید دارای قدرت خدایی می شوید؛ من این قضیه را درک نمی کردم و می گفتم چنین چیزی برای من غیر قابل قبول است؛ به خاطر همین از این کلاس ها بیرون آمدم .

* کمی بیشتر درباره اعتقادات عرفان حلقه برای ما توضیح دهید.

* کمی بیشتر درباره اعتقادات عرفان حلقه برای ما توضیح دهید. * کمی بیشتر درباره اعتقادات عرفان حلقه برای ما توضیح دهید. * کمی بیشتر درباره اعتقادات عرفان حلقه برای ما توضیح دهید .

طاهری از بسم الله الرحمن الرحیم استفاده نمی کرد؛ می گفت "به نام بی نام او" در صورتی که خدا این همه اسم دارد؛ اصلا از پیامبران و امامان حرفی به میان نمی آمد. اسم خدا هم آورده نمی شد و حتی درباره خدا بحث نمیکردند؛ حتی بسم الله الرحمن الرحیم هم گفته نمی شد و به جای آن گفته می شد به نام بی نام او و به نظرم او همان شیطان است. از ما خواسته می شد که هر دعایی، هر حرزی، هر تابلویی که دعا یا آیه قرآن نوشته را برای آن ها ببریم.

طاهری از بسم الله الرحمن الرحیم استفاده نمی کرد؛ می گفت "به نام بی نام او" در صورتی که خدا این همه اسم دارد؛ اصلا از پیامبران و امامان حرفی به میان نمی آمد. اسم خدا هم آورده نمی شد و حتی درباره خدا بحث نمی کردند؛ حتی بسم الله الرحمن الرحیم هم گفته نمی شد و به جای آن گفته می شد به نام بی نام او و به نظرم او همان شیطان است. از ما خواسته می شد که هر دعایی، هر حرزی، هر تابلویی که دعا یا آیه قرآن نوشته را برای آن ها ببریم .

این ها آن را باز می کردند و نظر می کردند و به ما می گفتند که به آب روان بسپارید؛ طرف را خلع سلاح می کردند که دیگر هیچ اعتقادی نداشته باشد و نماز، دعا و قران نخواند؛ در مراسم مذهبی شرکت نکند؛ این ها را از فرد دور می کردند و با نیروهای منفی خود به فرد مسلط می شدند.

این ها آن را باز می کردند و نظر می کردند و به ما می گفتند که به آب روان بسپارید؛ طرف را خلع سلاح می کردند که دیگر هیچ اعتقادی نداشته باشد و نماز، دعا و قران نخواند؛ در مراسم مذهبی شرکت نکند؛ این ها را از فرد دور می کردند و با نیروهای منفی خود به فرد مسلط می شدند .

وقتی در این کلاس ها شرکت می کردم می دیدم خانوم های چادری و کسانی که نماز می خواندند کمتر حالشان بد می شود و کمتر بهم ریختگی دارند؛ از طرفی دختران جوانی هم بودند که لاک می زدند و از لاک آنها می شد فهمید که نماز نمی خوانند این ها به مستر می گفتند که هر بار از بار قبلی افسردهتر میشوم. حتی میخواهم کارم را رها کنم؛ کسانی که نماز نمیخواندند به هم ریختگیهایشان بیشتر بود.

وقتی در این کلاس ها شرکت می کردم می دیدم خانوم های چادری و کسانی که نماز می خواندند کمتر حالشان بد می شود و کمتر بهم ریختگی دارند؛ از طرفی دختران جوانی هم بودند که لاک می زدند و از لاک آن ها می شد فهمید که نماز نمی خوانند این ها به مستر می گفتند که هر بار از بار قبلی افسرده تر می شوم. حتی می خواهم کارم را رها کنم؛ کسانی که نماز نمی خواندند به هم ریختگی هایشان بیشتر بود .

در عرفان حلقه دادن صدقه ممنوع است؛ چرا که سبب سوار شدن بلای صدقه دهنده بر پول و تسری آن به مستمندان می شود

در عرفان حلقه دادن صدقه ممنوع است؛ چرا که سبب سوار شدن بلای صدقه دهنده بر پول و تسری آن به مستمندان می شود

در حلقه دادن صدقه هم ممنوع بود چون صدقه برای دفع بلا داده میشود و وقتی پول را به نیت دفع بلا دور سر کسی می چرخانید یعنی بلای خودتان را سوار آن پول می کنید و وقتی پول به دست فردی دیگر می رسد تمام بلاها ی شما به آن فرد منتقل می شود.

در حلقه دادن صدقه هم ممنوع بود چون صدقه برای دفع بلا داده می شود و وقتی پول را به نیت دفع بلا دور سر کسی می چرخانید یعنی بلای خودتان را سوار آن پول می کنید و وقتی پول به دست فردی دیگر می رسد تمام بلاها ی شما به آن فرد منتقل می شود .

اعضای عرفان حلقه در واقع طاهری را برای خود خدا کرده بودند

اعضای عرفان حلقه در واقع طاهری را برای خود خدا کرده بودند

فقط از حلقه رحمانیت الهی یا حلقه عام الهی ذکر می شد؛ همه افرادی که در این کلاس به نوعی حالشان بد شده بود و بعد از مدت ها خوب شدند می گفتند که اگر طاهری نبود ما مرده بودیم یا اگر طاهری نبود من دیوانه شده بودم؛ در واقع طاهری را برای خود خدا کرده بودند؛ طاهری را می پرستیدند و یک سری افراد به کشورهای دیگر می رفتند و این عرفان حلقه را تبلیغ می کردند.

فقط از حلقه رحمانیت الهی یا حلقه عام الهی ذکر می شد؛ همه افرادی که در این کلاس به نوعی حالشان بد شده بود و بعد از مدت ها خوب شدند می گفتند که اگر طاهری نبود ما مرده بودیم یا اگر طاهری نبود من دیوانه شده بودم؛ در واقع طاهری را برای خود خدا کرده بودند؛ طاهری را می پرستیدند و یک سری افراد به کشورهای دیگر می رفتند و این عرفان حلقه را تبلیغ می کردند .

مثلا خانمی شوهر و فرزند خود را رها کرده و به ایتالیا رفته بود که مردم را دعوت به عرفان حلقه کند؛ این خانم می گفت وقتی وارد کلیسا می شدم طاهری را می دیدم که همه کشیش ها و اسقف ها برای او سجده می کنند؛ یعنی تا این حد طاهری را برای خود بزرگ کرده بودند.

مثلا خانمی شوهر و فرزند خود را رها کرده و به ایتالیا رفته بود که مردم را دعوت به عرفان حلقه کند؛ این خانم می گفت وقتی وارد کلیسا می شدم طاهری را می دیدم که همه کشیش ها و اسقف ها برای او سجده می کنند؛ یعنی تا این حد طاهری را برای خود بزرگ کرده بودند .

به نظر من این ادعا به سبب توهم دیداری ایجاد شده؛ در این کلاس ها گفته می شد که ما یک شبکه مثبت هستیم و داریم با شبکه های منفی مبارزه می کنیم ولی به نظر من خود عرفان حلقه شبکه منفی است؛ یک سری افرادی بودند که مدام ارتباط می گرفتند و از خود صداهای حیوانات مختلف در می آوردند و خیلی هم خوشحال بودند.

به نظر من این ادعا به سبب توهم دیداری ایجاد شده؛ در این کلاس ها گفته می شد که ما یک شبکه مثبت هستیم و داریم با شبکه های منفی مبارزه می کنیم ولی به نظر من خود عرفان حلقه شبکه منفی است؛ یک سری افرادی بودند که مدام ارتباط می گرفتند و از خود صداهای حیوانات مختلف در می آوردند و خیلی هم خوشحال بودند .

*به خاطر دارید روزی چند بار ارتباط داشتید و چند بار به شما دفاعی دادند؟

*به خاطر دارید روزی چند بار ارتباط داشتید و چند بار به شما دفاعی دادند؟ *به خاطر دارید روزی چند بار ارتباط داشتید و چند بار به شما دفاعی دادند؟ * به خاطر دارید روزی چند بار ارتباط داشتید و چند بار به شما دفاعی دادند؟

هر چقدر حالم بدتر می شد بیشتر ارتباط می دادند؛ هر چه ترم بالاتر می رفت ارتباط ها قوی تر می شد؛ یعنی ارتباط ها داری سطح بندی بود؛ آخرین حدش همان دفاعی است که خود چند سطح دارد؛ بعضی اعضای فامیل فقط به همان کتاب ها اکتفا کرده بودند و در کلاس ها شرکت نمی کردند.

هر چقدر حالم بدتر می شد بیشتر ارتباط می دادند؛ هر چه ترم بالاتر می رفت ارتباط ها قوی تر می شد؛ یعنی ارتباط ها داری سطح بندی بود؛ آخرین حدش همان دفاعی است که خود چند سطح دارد؛ بعضی اعضای فامیل فقط به همان کتاب ها اکتفا کرده بودند و در کلاس ها شرکت نمی کردند .

در کلاس ها به ما میگفتند: هر چه دیگران را وارد حلقه کنید و ارتباط بدهید به خود کمک می کنید

در کلاس ها به ما می گفتند: هر چه دیگران را وارد حلقه کنید و ارتباط بدهید به خود کمک می کنید

دو نفر از افراد فامیل مستر بودند و من و پدرم و مادرم را که در این کلاس ها شرکت می کردیم؛ بسیار تشویق می کردند که تبلیغ کنیم و دوست های خود را وارد این حلقه کنیم؛ می گفتند که هر چه دیگران را وارد کنید و ارتباط بدهید به خود کمک می کنید.

دو نفر از افراد فامیل مستر بودند و من و پدرم و مادرم را که در این کلاس ها شرکت می کردیم؛ بسیار تشویق می کردند که تبلیغ کنیم و دوست های خود را وارد این حلقه کنیم؛ می گفتند که هر چه دیگران را وارد کنید و ارتباط بدهید به خود کمک می کنید .

در آرایشگاه ها مخصوصا غرب تهران خانوم ها خیلی تبلیغ می کنند. مخاطبین این عرفان بیشتر خانم ها هستند و بیشتر خانم ها به هم می ریزند.

در آرایشگاه ها مخصوصا غرب تهران خانوم ها خیلی تبلیغ می کنند. مخاطبین این عرفان بیشتر خانم ها هستند و بیشتر خانم ها به هم می ریزند .

*سیستم آموزشی کلاس ها به چه صورت بود؟ در چند ترم و چند حلقه برگزار می شد؟

*سیستم آموزشی کلاس ها به چه صورت بود؟ در چند ترم و چند حلقه برگزار می شد؟ *سیستم آموزشی کلاس ها به چه صورت بود؟ در چند ترم و چند حلقه برگزار می شد؟ * سیستم آموزشی کلاس ها به چه صورت بود؟ در چند ترم و چند حلقه برگزار می شد؟

بعد از پایان 8 ترم هیچ امتحانی گرفته نمی شد که مشخص شود، فرد درس را فهمیده یا نه؛ در پایان هر ترم یک قسم نامه به فرد می دادند و در واقع تعهد می گرفتند که این نیروها را در جهت دیگری استفاده نکند.

بعد از پایان 8 ترم هیچ امتحانی گرفته نمی شد که مشخص شود، فرد درس را فهمیده یا نه؛ در پایان هر ترم یک قسم نامه به فرد می دادند و در واقع تعهد می گرفتند که این نیروها را در جهت دیگری استفاده نکند .

در واقع امضا می دادیم که در جهت خیر بشر استفاده کنیم و در جهت سلیقه های شخصی استفاده نکنیم؛ هر دوره برای خود مدرک خاص داشت؛ یعنی یک پایان نامه داشت؛ برای سطح دفاعی جداگانه پایان نامه می دادند؛ آخر ترم هم یک پایان نامه جدا برای مستری می دادند. یک دوره ای به نام سایمنتولوژی است که مدرک جداگانه داشت؛ متاسفانه این کلاس ها خیلی زیاد شد ه و برخورد قانونی انجام نمی گیرد؛ رفتن به این کلاس ها خیلی خطرناک است و کسی که می خواهد وارد این کلاس ها شود ابتدا باید این حرف ها را بخواند و بعد خود قضاوت کند که وارد این کلاس ها بشود یا نه.

در واقع امضا می دادیم که در جهت خیر بشر استفاده کنیم و در جهت سلیقه های شخصی استفاده نکنیم؛ هر دوره برای خود مدرک خاص داشت؛ یعنی یک پایان نامه داشت؛ برای سطح دفاعی جداگانه پایان نامه می دادند؛ آخر ترم هم یک پایان نامه جدا برای مستری می دادند. یک دوره ای به نام سایمنتولوژی است که مدرک جداگانه داشت؛ متاسفانه این کلاس ها خیلی زیاد شد ه و برخورد قانونی انجام نمی گیرد؛ رفتن به این کلاس ها خیلی خطرناک است و کسی که می خواهد وارد این کلاس ها شود ابتدا باید این حرف ها را بخواند و بعد خود قضاوت کند که وارد این کلاس ها بشود یا نه .

هنگام نماز، حملات به من بیشتر می شد

هنگام نماز، حملات به من بیشتر می شد

*چه شد که از کلاس ها به طور کامل جدا شدید؟

*چه شد که از کلاس ها به طور کامل جدا شدید؟ *چه شد که از کلاس ها به طور کامل جدا شدید؟ * چه شد که از کلاس ها به طور کامل جدا شدید؟

از اردیبهشت امسال که برای دومین بار وارد این کلاس ها شدم، حالم دوباره وخیم شد و وقتی از مستر پرسیدم که چرا حالم انقدر وخیم است به من می گفت که احوال تو عادی است و کم کم بهتر می شوی؛ به من امید می داد و می گفت: زندگی و کار و ازدواجت درست میشود؛ وقتی دیدم حالم بدتر شد از این کلاس ها بیرون کشیدم و دیگر شرکت نکردم.

از اردیبهشت امسال که برای دومین بار وارد این کلاس ها شدم، حالم دوباره وخیم شد و وقتی از مستر پرسیدم که چرا حالم انقدر وخیم است به من می گفت که احوال تو عادی است و کم کم بهتر می شوی؛ به من امید می داد و می گفت: زندگی و کار و ازدواجت درست می شود؛ وقتی دیدم حالم بدتر شد از این کلاس ها بیرون کشیدم و دیگر شرکت نکردم .

در این کلاس ها چیزی نبود که من را به خدا نزدیکتر کرده باشد، یا شناختم را نسبت به خودم و اطرافیان بیشتر کند، اصلا وجود نداشت؛ آن مقدار اعتقادی هم که داشتم از من گرفته شد.

در این کلاس ها چیزی نبود که من را به خدا نزدیک تر کرده باشد، یا شناختم را نسبت به خودم و اطرافیان بیشتر کند، اصلا وجود نداشت؛ آن مقدار اعتقادی هم که داشتم از من گرفته شد .

من قبل از شرکت در این کلاس ها آدم کاهل نمازی بودم؛ خیلی هم از این قضیه ناراحت بودم ولی دوره ای که در این کلاسها شرکت میکردم اصلا نماز نمیخواندم؛ هیچ عذاب وجدانی هم از بابت ترک نماز نداشتم چون با خودم توجیه می کردم که من به دوستم ارتباط میدهم، دوستی که پاهایش درد می کند یا سرش درد می کند و کار خیر انجام میدهم.

من قبل از شرکت در این کلاس ها آدم کاهل نمازی بودم؛ خیلی هم از این قضیه ناراحت بودم ولی دوره ای که در این کلاس ها شرکت می کردم اصلا نماز نمی خواندم؛ هیچ عذاب وجدانی هم از بابت ترک نماز نداشتم چون با خودم توجیه می کردم که من به دوستم ارتباط میدهم، دوستی که پاهایش درد می کند یا سرش درد می کند و کار خیر انجام میدهم .

*الان که از فرقه حلقه جدا شدید حالتان چه طور است؟ القائات کمتر شده؟ برای بهتر شدن حالتان چه کارهایی انجام می دهید؟

*الان که از فرقه حلقه جدا شدید حالتان چه طور است؟ القائات کمتر شده؟ برای بهتر شدن حالتان چه کارهایی انجام می دهید؟ *الان که از فرقه حلقه جدا شدید حالتان چه طور است؟ القائات کمتر شده؟ برای بهتر شدن حالتان چه کارهایی انجام می دهید؟ * الان که از فرقه حلقه جدا شدید حالتان چه طور است؟ القائات کمتر شده؟ برای بهتر شدن حالتان چه کارهایی انجام می دهید؟

سعی کردم یک سری دستورالعمل که در سایت شمیم نور توصیه شده بود را اجرا کنم و یک سری حرز به من داده شد که باید همیشه همراه خود داشته باشم؛ دستورالعمل خواندن چهارقل داده شد؛ حجت الاسلام مظاهری به من گفت که باید ببینی با خواندن کدام سوره آرامش بیشتری میگیری و من با خواندن سوره یاسین آرامش زیادی به دست آوردم. نماز اول وقت اصلا نباید ترک بشود؛ به زیارت رفتن هم خیلی کمک می کند.

سعی کردم یک سری دستورالعمل که در سایت شمیم نور توصیه شده بود را اجرا کنم و یک سری حرز به من داده شد که باید همیشه همراه خود داشته باشم؛ دستورالعمل خواندن چهارقل داده شد؛ حجت الاسلام مظاهری به من گفت که باید ببینی با خواندن کدام سوره آرامش بیشتری میگیری و من با خواندن سوره یاسین آرامش زیادی به دست آوردم. نماز اول وقت اصلا نباید ترک بشود؛ به زیارت رفتن هم خیلی کمک می کند .

اکثر افرادی که از این حلقه بیرون آمدند از حلقه و حالات ناشی از اتصال میترسند

اکثر افرادی که از این حلقه بیرون آمدند از حلقه و حالات ناشی از اتصال می ترسند

خواندن سوره لقمان و سوره جن به من پیشنهاد شد. به من توصیه کردند که سه روز در حرم حضرت معصومه (س) یا حرم امام رضا (ع) بیتوته کنم و همان جا بمانم. بیشتر امامزاده های تهران را رفتم؛ با توسل به حضرت مهدی (عج) حالم بهتر شد؛ با خیلی از افرادی که از این عرفان حلقه آسیب دیده بودند همراه شدم؛ یک آقایی از اردبیل بود که شرایط روحی او هم مثل من بود؛ فقط آرام بخش مصرف می کرد. آنقدر حال این آقا بد بود که به او گفته شد اگر از این کلاس ها حتی یه تیکه نخ هم دارید همه را دور بریزید؛ گویا فرزندش همیشه شب تا صبح گریه میکرده و مریض بوده تا این که بالای سرش قرآن گذاشتند و خوب شد؛ اکثر افرادی که از این حلقه بیرون آمدند از این انرژیهای قوی هنوز هم میترسند.

خواندن سوره لقمان و سوره جن به من پیشنهاد شد. به من توصیه کردند که سه روز در حرم حضرت معصومه (س) یا حرم امام رضا (ع) بیتوته کنم و همان جا بمانم. بیشتر امامزاده های تهران را رفتم؛ با توسل به حضرت مهدی (عج) حالم بهتر شد؛ با خیلی از افرادی که از این عرفان حلقه آسیب دیده بودند همراه شدم؛ یک آقایی از اردبیل بود که شرایط روحی او هم مثل من بود؛ فقط آرام بخش مصرف می کرد. آنقدر حال این آقا بد بود که به او گفته شد اگر از این کلاس ها حتی یه تیکه نخ هم دارید همه را دور بریزید؛ گویا فرزندش همیشه شب تا صبح گریه می کرده و مریض بوده تا این که بالای سرش قرآن گذاشتند و خوب شد؛ اکثر افرادی که از این حلقه بیرون آمدند از این انرژی های قوی هنوز هم می ترسند .

وقتی نمازم را مرتب می خوانم، انگار حمله ها خیلی بیشتر میشد؛ انگار یک نیرویی تمام تلاش خود را می کرد تا من به نماز نایستم. طوری بود که پرت می شدم و روی زمین می افتادم و نمی توانستم از سجده بلند شوم و در همان حالت می ماندم؛ حال روحی من خیلی بد بود؛ از خواندن آیه الکرسی هراس داشتم؛ می ترسیدم آیه قرآنی بخوانم.

وقتی نمازم را مرتب می خوانم، انگار حمله ها خیلی بیشتر می شد؛ انگار یک نیرویی تمام تلاش خود را می کرد تا من به نماز نایستم. طوری بود که پرت می شدم و روی زمین می افتادم و نمی توانستم از سجده بلند شوم و در همان حالت می ماندم؛ حال روحی من خیلی بد بود؛ از خواندن آیه الکرسی هراس داشتم؛ می ترسیدم آیه قرآنی بخوانم .

*در پایان اگر سخن و درخواستی دارید بفرمایید.

*در پایان اگر سخن و درخواستی دارید بفرمایید. *در پایان اگر سخن و درخواستی دارید بفرمایید. * در پایان اگر سخن و درخواستی دارید بفرمایید .

آنقدر حالت های روحی بدی را تجربه کردم که حتی اعدام را برای طاهری کم می دانم و واقعا عقیده دارم حتی اعدام هم برای این فرد کم است؛ آنقدر این حالت ها در من زیاد شد که دیگر از حرف زدن علیه عرفان حلقه نمی ترسم. از رسانه ها درخواست میکنم لطفا اطلاع رسانی طوری باشد که مردم بخوانند و یاد بگیرند، چون واقعا از نا آگاهی مردم سوء استفاده می کنند.

آنقدر حالت های روحی بدی را تجربه کردم که حتی اعدام را برای طاهری کم می دانم و واقعا عقیده دارم حتی اعدام هم برای این فرد کم است؛ آنقدر این حالت ها در من زیاد شد که دیگر از حرف زدن علیه عرفان حلقه نمی ترسم. از رسانه ها درخواست می کنم لطفا اطلاع رسانی طوری باشد که مردم بخوانند و یاد بگیرند، چون واقعا از نا آگاهی مردم سوء استفاده می کنند .