شناسهٔ خبر: 75307588 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

جغرافیا؛ حلقه مفقوده اقتصاد ایران

ایران، سهم اندکی در اقتصاد بین‌الملل دارد. این ادعا کاملاً درست است و این برش خیلی خیلی کوچک از کیک اقتصاد جهانی، آن‌گاه که پای آمار به میان می‌آید، حتی کوچک‌تر هم به نظر می‌رسد. از اعداد و ارقام جمعیتی تا منابع و مساحت و ...

صاحب‌خبر -

و یک گزاره که همواره در ذهن انسان ایرانی تکرار می‌شود؛ «حتماً یک جای کار می‌لنگد...» چطور می‌شود، فارغ از مبحث سرانه در شاخص‌های عمده اقتصادی که بسیار تحت‌تأثیر جمعیت قرار دارد، حتی در مواردی چون تولید ناخالص داخلی، کشوری با مختصات «ایران عزیز ما»، ۱۰ رتبه پایین‌تر از «امارات متحده عربی» و در کنار «بنگلادش» در رتبه ۳۵ فهرست تخمین جی‌دی‌پی کشورهای عضو «سازمان ملل متحد» در سال ۲۰۲۵ باشد.

در ناروایی شاخص‌های کلان اقتصادی برای تحلیل‌های عملیاتی و کاربردی تردیدی نیست، اما در همین نمونه «امارات متحده عربی»، «شِبهِ‌دولتی» با سرزمینی بسیار محدود، منابعی به غایت اندک و بنیان‌های زیستی به‌شدت شکننده، که تنها با استفاده و اتکای موقعیت محیطی خود در حاشیه جنوبی «خلیج فارس»، توانسته چنین جایگاهی در اقتصاد جهانی برای خود دست‌وپا کند، یادآور یک واقعیت تلخ از حلقه‌ای مفقوده در رشد و توسعه اقتصادی ماست و آن عبارت است از «جغرافیا»!

برخلاف نگرش نابجای رایج درخصوص جغرافیا به مثابه شناخت نام شهرها و کشورها، این شاخه از دانش و بینش بشری، مجموعه‌ای از گزاره‌ها، بدیهیات، فرضیات آگاهانه و واقعیاتی است که می‌تواند زندگی فردی و اجتماعی انسان را متحول کند؛ از فرهنگ و سیاست تا اقتصاد و معیشت و ...

البته ناگفته پیداست که موقعیت جغرافیایی و داشته‌ها و نداشته‌های محیطی، همان‌گونه که می‌تواند سکوی پرتاب یک اقتصاد در مقیاسی جهانی باشد، قابلیت تبدیل آن به محل منازعه و شکل‌گیری کانون‌های بحران و درنتیجه انجماد و حتی فروپاشی را نیز به همراه داشته باشد و این هنر و تدبیر است که می‌تواند تفاوتی چنین شگرف را رقم بزند.

روی نقشه، جمهوری اسلامی ایران، فارغ از توانایی‌های درون‌زای اقتصادی، ظرفیت‌های صنعتی، معدنی، هیدروکربنی، گردشگری و... الزاما باید یک تقاطع چندگانه از کریدورها و مسیرهای ترانزیتی در قالب اتصالات شرقی-غربی، شمالی-جنوبی و زمینی-دریایی باشد که محصولات چین و هند و اقتصادهای نوظهور جنوب شرق آسیا را به بازارهای مصرف عربی، اروپایی و آمریکایی متصل کرده و تأمین انرژی، سرمایه و مواد اولیه، از روسیه، آسیای مرکزی، قفقاز، شمال اروپا، غرب آسیا و شمال آفریقا را به اقتصادهای مولد مذکور تسهیل می‌کند. محلی برای تهاتر، تبدیل، تحویل و انتقال هر آنچه از کالا و انرژی در اقتصاد جهانی‌شده‌ امروز در حال مبادله است.

همه می‌دانیم که در عمل، حتی درصدی از این واقعیت به «فعل» تبدیل نشده و در این میان، فارغ از عوامل بیرونی نظیر خصومت‌های سیاسی، رقابت‌های منطقه‌ای و تحریم‌های بین‌المللی، قصور غیرقابل انکاری متوجه مسئولان، قانون‌گذاران و دولت‌مردانی است که ده‌ها سال از استعداد و امکانات این سرزمین منحصربه‌فرد را مستأصل و در انتظار تأمین حداقل زیرساخت‌هایی نظیر ۱۶ کیلومتر باقیمانده از خط آهن «شلمچه» تا «بصره» یا تکمیل مسیر راه‌آهن «رشت» تا «آستارا» گذاشته‌اند.

یک عزم جدی نشأت‌گرفته از فهمی عمیق برای بهره‌مندی از فرصتی که جغرافیای ایران پیشکش مردم خود کرده است، جدی‌ترین امیدی است که در سطوح عالیه‌ حکمرانی کشور وجود دارد و لازم است به قید فوریت و با توجه به تلاش دشمنان و رقبا به منظور حذف ایران از این معادله‌ پر سود، مورد توجه و تمرکز قرار گیرد که این ظرفیت، همیشگی نبوده و به قول امیرمؤمنان علی(ع) : «فرصت‌ها همچون ابر در حال گذرند...».