سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مریم محمدی؛ سی و هفتمین جشنواره فیلم و کودک اصفهان هفته گذشته به کار خود پایان داد و ضعف فیلمهای اقتباسی بیش از همیشه در آن به چشم آمد. این خلا و ضعف در حالی است که ادبیات کودک و نوجوانمان ظرفیت خوبی جهت اقتباس از داستانها و رمانها دارد. علیاکبر قاضینظام از فیلمنامهنویسان باسابقه سینمای ایران است که در حال حاضر مسئولیت ریاست هیئت مدیره خانه حمایت از فیلم کودک و نوجوان رابرعهده دارد. قاضینظام در فعالیت سینماییاش، نویسنده فیلمنامه فیلم ماندگاری مثل «نیاز» بوده است. قاضینظام در گفتوگو با ایبنا به بررسی ظرفیتهای ادبیات کودک و نوجوان برای اقتباس سینمایی میپردازد و از فرصتها و چالشهای این حوزه میگوید.
به نظر شما سینمای کودک و نوجوان تا چه اندازه قابلیت اقتباس از آثار ادبی این حوزه را دارد؟
ما در حوزه ادبیات کودک و نوجوان نویسندگان بسیار توانمندی داریم که قصههای ارزشمند و قابل توجهی خلق کردهاند. این آثار نه تنها در جشنوارههای داخلی بلکه در سطح بینالمللی نیز حضور داشتهاند که گواه بر ظرفیت بالقوه این حوزه است. اصلاً زمانی فیلمهای کودک و نوجوان معرف سینمای ایران در دنیا بود، بنابراین بسیار مهم است که فیلمنامهنویسان بیشترین بهره را از این قصهها ببرند و اقتباس از آثار ادبی را در اولویت قرار دهند؛ چرا که این کار میتواند به تولید محتوای ارزشمند کمک شایانی کند. استقبال کودکان و نوجوانان از قصهها و رمانهای ایرانی که بارها چاپ شدهاند نیز نشانگر علاقه این مخاطبان به آثار ایرانی است و باید کارگردانان، تهیهکنندگان و فیلمنامهنویسان توجه بیشتری به این موضوع داشته باشند.
آیا میزان اقتباس از این آثار در سینمای کودک و نوجوان کافی است؟
اگرچه فیلمهایی مانند «قصههای مجید» ساخته زنده یاد کیومرث پوراحمد و فیلم «مربای شیرین» ساخته مرضیه برومند و آثار دیگری که از روی داستانهای هوشنگ مرادی کرمانی ساخته شدهاند یا همین فیلم «زیبا صدایم کن» به کارگردانی رسول صدرعاملی که براساس قصهای به همین نام نوشته فرهاد حسنزاده اقتباس شدهاند وجود دارند اما به طور کلی میزان اقتباس در سینمای کودک و نوجوان کافی نیست.
البته که فیلمنامههای اقتباسی موفق جایگاه ویژهای دارند مثلاً در انتخاب بنیاد سینمایی فارابی این اهمیت دیده میشود. در بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم کودک و نوجوان بهترین فیلمنامههایی که تا آن تاریخ در جشنواره کودک ونوجوان اصفهان حضور داشتند معرفی شدند. این فیلمنامهها شامل فیلمنامه «هامون و دریا» به کارگردانی ابراهیم فروزش براساس کتاب «هامون و دریا» عباس جهانگیریان و فیلمنامه «شاخ گاو» به کارگردانی کیانوش عیاری براساس داستان امیل و کارآگاهان نوشته اریش کستنر و فیلمنامه «نیاز» به کارگردانی علیرضا داودنژاد به نویسندگی من بودند و نکته قابل توجه در انتخاب این فیلمنامهها این است که دو فیلمنامه از آثار انتخابی فارابی اقتباس بود. بنیاد سینمایی فارابی نیز در سالهای اخیر تلاش کرده تا روند اقتباس در سینمای کودک و نوجوان ایران پررنگتر شود اما این روند هنوز کافی نیست و باید این جریان استمرار داشته و توسعه یابد تا سر و شکل بگیرد.
به نظر میرسد در سالهای اخیر مسئولان فرهنگی تلاشهایی برای افزایش آثار اقتباسی داشتهاند، آیا این اقدامات موثر و کافی بوده است؟
تلاشهایی صورت گرفته، از جمله در برگزاری جشنوارههای فیلمنامه نویسی کودک و نوجوان که بخشی از جشنواره فیلمنامه نویسی به آثار اقتباسی اختصاص یافته بود یا در جشنواره فیلمنامهنویسی فیلم مقاومت که در زمینه فیلمنامههای کوتاه و بلند سینمایی اقتباسی هر دوسال یک بار برگزار میشود. در جشنواره فیلم کوتاه تهران هم انجمن سینمای جوان در زمینه فیلمنامه کوتاه اقتباسی رقابتی برگزار میکند.
اینها خود نویدبخش و حرکت خوبی برای آثار اقتباسی است و باید این امر در تمام جشنوارههای فیلمنامهنویسی توسعه یابد. اقتباس از آثار ادبی میتواند به توسعه فیلمنامهنویسی و تولید محتوای باکیفیت کمک کند. مثالهایی مانند سریال «سووشون» ساخته شده توسط نرگس آبیار بر اساس رمان «سووشون» به نویسندگی شادروان سیمین دانشور و پروژههای دیگر نشان میدهد ظرفیتهای زیادی در ادبیات ما وجود دارد که باید از آنها برای فیلم اقتباسی بهره گرفت.
نقش ادبیات کلاسیک و بومی در اقتباس سینمایی کودک و نوجوان را چگونه ارزیابی میکنید؟
ادبیات کلاسیک و ادبیات کهن مانند کلیله و دمنه، اشعار و حکایات سعدی و فردوسی و مولوی و … دارای ظرفیت بسیار بالایی برای اقتباس است، البته به شرط آنکه نگاه خلاقانه و نوآورانهای در فرآیند اقتباس وجود داشته باشد تا جذابیت خود را برای نسل امروز حفظ کند. در این مسیر نقش فیلمنامهنویس و تشویق و ترغیب فیلمنامهنویسان به این امر بسیار مهم است. متأسفانه در ایران کمتر تهیهکنندگان خصوصی با دید سرمایهگذاری و جدیت در این حوزه فعالیت دارند و بیشتر نهادهای فرهنگی مسئولیت تولید این آثار را برعهده دارند.
به نظر میرسد تغییرات مدیریتی مکرر و عدم ثبات در نهادهای فرهنگی، از جمله بنیاد سینمایی فارابی، باعث ضربه به حوزه فیلمنامهنویسی کودک و نوجوان شده است، نظر شما چیست؟
دقیقاً همینطور است. تغییرات مکرر مدیریتی موجب شده استعدادهای جوان به درستی حمایت نشوند و برنامهریزیهای بلندمدت مختل گردد. برای مثال، پس از پایان مدیریت رضا داد، جشنوارههای فیلمنامهنویسی کودک و نوجوان در اصفهان دیگر برگزار نشد و این خلأ باعث کاهش انگیزه و فرصت برای استعدادهای جوان شده است. ضروری است مدیریت تخصصی و مستقلی با بودجه مشخص برای سینمای کودک و نوجوان ایجاد شود تا تولیدات این حوزه رونق یابد و به صورت مستمر آثار جدید تولید و اکران شود.
نظر شما درباره نقش اقتباسهای سینمایی در پرورش خلاقیت و تخیل کودکان چیست؟
اقتباسهای سینمایی نقش بسیار مهمی در پرورش تخیل و خلاقیت کودکان دارند. بسیاری از فیلمهای موفق جهان برای کودکان و نوجوانان، از آثار اقتباسی ساخته شدهاند؛ مانند مجموعه «هری پاتر» که بسیار مورد استقبال قرار گرفته است. در دنیای امروز که کودکان و نوجوانان دسترسی آسان به منابع متنوع دارند، اقتباس میتواند پلی میان کتابخوانی و تماشای فیلم باشد و به رشد فرهنگی این نسل کمک کند.
∎