میرقاسم مومنی، کارشناس مسائل بین‌الملل، در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا با اشاره به توافق اخیر میان حماس، آمریکا و رژیم صهیونیستی اظهار داشت: در این توافق، موضوع به رسمیت شناختن مطرح نیست، بلکه بیشتر تایید وضعیت فعلی نوار غزه مورد نظر است؛ منطقه‌ای که حماس در آن حضور و کنترل دارد. نکته حائز اهمیت این است که این توافق‌نامه بیش از آنکه صرفاً به سود یک طرف باشد، منافعی برای طرفین دارد.
وی ادامه داد: آمریکایی‌ها، به‌ویژه دولت بایدن، به‌دنبال نشان دادن چهره‌ای صلح‌طلب از خود هستند. آن‌ها سعی دارند خود را به‌عنوان کلید حل بحران‌های جهانی معرفی کنند تا از فشار افکار عمومی داخلی و خارجی بکاهند. در این میان، موضوع گروگان‌ها نیز نقش مهمی داشته و دولت آمریکا تلاش داشت با آزادسازی گروگان‌ها، افکار عمومی را آرام کرده و پشتوانه‌ای مردمی برای اقدامات بعدی خود در عراق یا حتی ایران فراهم کند.
این کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به انگیزه‌های حماس در پذیرش این توافق تصریح کرد: از نگاه حماس، اجماع بین‌المللی و حملات اسرائیل ساختار این جنبش را تهدید می‌کرد. بنابراین، این توافق برای آن‌ها یک فرصت حیاتی برای بقا و حضور مجدد در صحنه سیاسی فلسطین فراهم کرده است. حماس می‌کوشد با استفاده از ظرفیت بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی، نقش‌آفرینی خود در آینده مردم فلسطین را حفظ کند.»
مومنی در ادامه به سوالی درباره چشم‌انداز بازسازی غزه پس از توافق پاسخ داد و گفت: جامعه جهانی عمدتاً پیرو سیاست‌های ایالات متحده در منطقه است. در این میان، آمریکایی‌ها مدیریت و سرمایه‌گذاری در بازسازی را بر عهده خواهند گرفت و اسرائیلی‌ها تأمین امنیت را دنبال می‌کنند. هدف نهایی، تبدیل غزه به منطقه‌ای قابل بهره‌برداری برای منافع غرب است؛ نه صرفاً به‌عنوان یک اقلیم، بلکه به‌عنوان شاه‌راهی برای انرژی.
وی با تأکید بر موقعیت ژئوپلیتیکی غزه گفت: غزه، اگرچه جغرافیای کوچکی دارد، اما منابع زیرزمینی نظیر نفت و گاز، و همچنین ظرفیت‌های گردشگری و انرژی را در خود جای داده است. این منطقه می‌تواند نقشی مشابه قطر در بازار گاز جهانی ایفا کند. حضور چهره‌هایی مانند آنتونی بلینکن و دیگر مقامات آمریکایی در جلسات سیاست‌گذاری، نشان از اهمیت استراتژیک غزه برای ایالات متحده در آینده سیاست خاورمیانه دارد.
مومنی در پایان خاطرنشان کرد: غزه دیگر فقط یک موضوع انسانی یا امنیتی نیست؛ به یک مسئله اقتصادی و ژئوپلیتیک تبدیل شده و بازتعریف جایگاه آن می‌تواند معادلات منطقه‌ای را دگرگون کند.
انتهای پیام/