شناسهٔ خبر: 75292849 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: رکنا | لینک خبر

هوش مصنوعی؛ یورش نرم به هویت گرافیک ایران

حسین نوروزی، پژوهشگر حوزه مطالعات هنر

صاحب‌خبر -

حرفه طراحی گرافیک در ایران از همان آغاز پیدایشش در دهه‌های میانی قرن گذشته تاکنون در کشاکش میان سنت و نوآوری بوده است. این حرفه که در متن تحولات فرهنگی و اجتماعی کشور شکل گرفته، همواره با موج‌های فناوری مواجه شده و در هر دوره با هوشمندی طراحان، از دل تهدیدها فرصت‌های تازه‌ای زاده شده است. با این همه، موج کنونی چیزی فراتر از ابزارهای جدید است؛ هوش مصنوعی به میدان آمده و نه‌تنها ابزار، که خود جوهره خلاقیت را هدف قرار داده است. همین امر ضرورت بازاندیشی جدی در حرفه‌ای را که ریشه در فرهنگ بصری ایران دارد، اجتناب‌ناپذیر می‌سازد.

امروز طراحان گرافیک در برابر پدیده‌ای ایستاده‌اند که هم امید را نوید می‌دهد و هم بیم را؛ امید به سرعت، تسریع در اجراها، وقوع ایده‌ها و گشودن افق‌های تازه، و بیم از خدشه‌دار شدن حضور عنصر انسانی، برهم خوردن موازنه‌های بازار کار و به حاشیه رانده شدن بسیاری از گرایش‌های گرافیک به‌ویژه در ایران. هوش مصنوعی با قدرت محاسبه، سرعت در تولید، و ظرفیت‌های بی‌حد برای تقلید و ترکیب سبک‌ها، می‌تواند بسیاری از فرآیندهای پرهزینه و زمان‌بر را سبک کند.

ایده‌ای که پیشتر به روزها زمان نیاز داشت، اکنون در چند دقیقه شکل می‌گیرد. ماکت‌هایی که پیشتر با زحمت دست و فکر ساخته می‌شد، امروز در چشم به هم زدنی آماده است. این یک تحول کوچک نیست؛ یک جابه‌جایی در قلب فرآیند طراحی است اما در کنار این سرعت و سهولت، خطری نهفته است که به‌ویژه برای حرفه‌ای با پیشینه فرهنگی عمیق همچون گرافیک ایران تهدیدی بنیادین محسوب می‌شود.

عنصر انسانی، همان کیفیت نامرئی که در ترکیب خلاقیت، تجربه، احساس و درک اجتماعی پدیدار می‌شود، در معرض فرسایش قرار گرفته است. اگر ماشین‌ها بتوانند تصویر تولید کنند، ایده ترکیب کنند و حتی در آینده واکنش مخاطب را پیش‌بینی کنند، جایگاه طراح کجاست؟ آیا طراح ایرانی به اپراتوری برای انتخاب و اصلاح خروجی‌های الگوریتمی تقلیل خواهد یافت؟ در همین حال، نشانه‌های این دگرگونی آرام آرام در سطح حرفه‌ای ایران هویدا می‌شود. بسیاری از کارفرمایان که تا دیروز برای یک پوستر یا هویت بصری سراغ طراحان حرفه‌ای می‌رفتند، امروز با یک کلیک به ده‌ها نمونه آماده دسترسی دارند. موتورهای هوش مصنوعی نه تنها هزینه‌ها را کاهش داده‌اند، بلکه مرز میان «تولید حرفه‌ای» و «تولید آماتوری» را مخدوش کرده‌اند.

این وضع اگر ادامه یابد، نه تنها درآمدها و جایگاه صنفی طراحان را تضعیف خواهد کرد بلکه در بلندمدت می‌تواند به بیکاری گرایش‌های خاصی از گرافیک، به‌ویژه گرایش‌هایی که ماهیت اجرایی بیشتری دارند، بینجامد. گرافیک ایران اما تنها یک بازار کار نیست؛ ادامه سنتی بصری است که از خوشنویسی، معماری و هنرهای دستی تغذیه کرده و در دهه‌های اخیر در قالب پوستر، لوگو، بسته‌بندی و تبلیغات شهری جلوه یافته است. این میراث، یک فرهنگ دیداری است نه صرفاً یک مهارت فنی.

اگر هوش مصنوعی بدون پالایش و جهت‌گیری بومی به این عرصه وارد شود، حاصل کار انبوهی از تصاویر بی‌ریشه و بی‌هویت خواهد بود که نه به فرهنگ بصری ایرانی وفادار است و نه به نیازهای واقعی جامعه پاسخ می‌دهد. تجربه نشان داده است که فناوری‌های نو بدون مدیریت و بازتعریف حرفه‌ای، می‌توانند زمینه‌ساز انقراض مهارت‌های سنتی شوند. موج نرم‌افزارهای گرافیکی در دهه هفتاد شمسی بسیاری از طراحان دستی را از میدان به در کرد و موج شبکه‌های اجتماعی در دهه نود شیوه‌های سنتی سفارش‌گیری را بر هم زد. اما هر دو موج در عین تهدید، فرصت‌هایی تازه نیز پدید آوردند؛ گرافیک دیجیتال و تبلیغات مجازی زاده همین دوره‌هاست.

تفاوت امروز در این است که هوش مصنوعی نه تنها ابزار تولید را دگرگون می‌کند بلکه مرز میان «خالق» و «مصرف‌کننده» را محو می‌سازد. اینجاست که بازتعریف حرفه دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی فوری است. بازتعریف حرفه طراحی گرافیک در عصر هوش مصنوعی تنها به معنای یادگیری ابزارهای تازه نیست؛ بلکه به معنای تغییر نگاه به نقش طراح است. شاید طراح آینده بیش از آنکه «اجراکننده» باشد، «هدایتگر»، «کیوریتور» یا «استراتژیست بصری» باشد؛ کسی که هوش مصنوعی را در مسیر درست به کار می‌گیرد، خروجی‌ها را نقد و گزینش می‌کند و هویت بومی را بر محصول تحمیل می‌کند نه برعکس.

برای رسیدن به این نقطه، آموزش‌ها باید تغییر کند؛ دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزشی باید از آموزش صرف نرم‌افزار فراتر روند و به دانشجویان تفکر انتقادی، مدیریت فناوری و حساسیت فرهنگی بیاموزند. رسانه‌ها و نهادهای صنفی نیز باید میدان را برای گفت‌وگو و تبادل تجربه باز کنند. همان‌گونه که در سال‌های گذشته نشست‌هایی با محوریت آینده گرافیک و فناوری‌های نو برگزار شد، امروز نیز چنین نشست‌هایی می‌تواند گفتمان تازه‌ای پدید آورد.

تنها با چنین تلاش جمعی است که می‌توان امیدوار بود حرفه طراحی گرافیک در ایران نه قربانی بلکه مهارکننده این موج جدید باشد. در عین حال باید واقع‌بین بود. هوش مصنوعی با قدرت و سرعتی بی‌سابقه در حال گسترش است و حتی کشورهایی با پیشینه قوی در طراحی نیز در برابر آن آسیب‌پذیرند. راه‌حل در عقب‌نشینی کورکورانه نیست؛ تاریخ نشان داده است که مقاومت منفی در برابر فناوری‌های نو، سرانجامی جز انزوا و عقب‌ماندگی ندارد.

آنچه می‌تواند گرافیک ایران را نجات دهد، «تصاحب آگاهانه» این فناوری است؛ تصاحب به معنای تسلط فنی، پالایش فرهنگی و بازتعریف نقش انسانی. بیم‌ها و امیدها در کنار هم قرار دارند: بیم از بی‌کاری و بی‌هویتی، امید به سرعت و گستره امکانات؛ بیم از تضعیف عنصر انسانی، امید به پرورش نقش‌های تازه؛ بیم از ارزان‌سازی بی‌حد سفارش‌ها، امید به توسعه خدمات خلاقانه و استراتژیک.

این دوگانه آینده حرفه ما را می‌سازد. اگر امروز تصمیمی آگاهانه گرفته شود، می‌توان هوش مصنوعی را همچون هر فناوری دیگری به خدمت گرفت و از دل تهدید، فرصتی تازه آفرید. اما اگر بی‌عملی و بی‌برنامگی حاکم شود، نه تنها بسیاری از مهارت‌ها به حاشیه می‌رود بلکه جایگاه صنفی طراحان گرافیک ایران به‌شدت تضعیف خواهد شد.

آنچه امروز به‌شکلی نرم و آرام رخ می‌دهد، می‌تواند فردا به بحران آشکار بدل شود؛ بحرانی که در آن دیگر نه مشتری‌ای باقی می‌ماند و نه حرفه‌ای با هویت مشخص. این هشدارها خیال‌بافی یا بدبینی نیست؛ نگاه به تجربه کشورهایی که زودتر از ما با این موج روبه‌رو شده‌اند، نشان می‌دهد که بدون آماده‌سازی حرفه‌ای و سیاست‌گذاری فرهنگی، هوش مصنوعی به سرعت بازار کار را تغییر می‌دهد و ارزش مهارت‌های انسانی را کاهش می‌دهد.

در مقابل، همان کشورها نشان داده‌اند که با سرمایه‌گذاری در آموزش، حمایت از نهادهای صنفی، و توسعه ابزارهای بومی، می‌توان نه تنها هویت حرفه‌ای را حفظ کرد بلکه آن را در سطحی تازه بازآفرینی نمود. حرفه طراحی گرافیک در ایران اکنون در چنین نقطه عطفی ایستاده است. یا با بازتعریف نقش‌ها، آموزش‌ها و ساختارها، این موج را مهار خواهد کرد و به فرصت بدل خواهد ساخت، یا با بی‌تفاوتی و تعلل، شاهد خواهد بود که موجی نرم و آرام بنیان‌هایش را در هم می‌شکند.

هوش مصنوعی آمده است تا بماند؛ انتخاب با ماست که این ماندگاری را به پیوندی سازنده میان سنت و نوآوری بدل کنیم یا به تهدیدی برای هویت و معیشت خود بسپاریم. آینده حرفه طراحی گرافیک در ایران نه در انکار فناوری بلکه در تصاحب آگاهانه و خلاقانه آن رقم خواهد خورد. این انتخابی است که امروز باید کرد؛ فردا دیر است.