به گزارش مشرق، کبری آسوپار، فعال رسانه در مطلبی در تلگرام نوشت:
تئوریپردازیهای ظریف همچنان حاشیه میافریند تا به هر نحو ممکن، مذاکره را با هر قیمتی توجیه کند. ظریف که پیش از این با جعل دوگانه «دیپلماسی و میدان» در ماههای آخر وزارتش، فضای سیاسی کشور را دچار التهاب و تشویش کرده بود، حالا دوقطبی جعلی دیگری را مطرح کرده است که باز هم جز تزریق تشویش در فضای سیاسی، نتیجهای ندارد؛ دوگانه مردم و موشک.
ظریف گفته که «موشک بسیار مهم است، اما مردم مهمترند»؛ عبارتی که با دیدن آن سؤال پیش میآید که چرا باید دو بازوی قدرت ایران را در برابر هم قرار داده و بخواهد یکی را بر دیگری برتری دهد؟ موضوع فقط این نیست که چنین دوگانهسازیهایی فضای سیاسی کشور را به لحاظ روانی به هم میریزد و نقد و گفتوگو بر سر آن، ظرفیت و انرژی رسانهای و سیاسی را دچار اصطکاکی بیسود میکند، بلکه این دوقطبیسازیها جامعه را دچار اشتباه تحلیلی میکند و در ذهن برخی افراد نگاهی منفی نسبت به موشک ایجاد میکند؛ موشکی که دیگر نه فقط مردم ایران، بلکه تمام جهان دیدند که چگونه در برابر تجاوز نظامی صهیونیستها مدافع همین مردم شد. در چنین فضایی ذهنیتسازی منفی علیه توان دفاعی کشور به نفع مردم ایران است یا به نفع دشمن ایران؟
نگاهی به بخشی دیگر از سخنان ظریف نشان میدهد او صرفاً نمیخواهد یک برتری تئوریک را مطرح کند، بلکه غرض او حذف یکی از این دو به نفع دیگری است و همین بر شگفتانگیزی ماجرا میافزاید. چه آنکه انتظار آن است که ظریف بداند قطع یک بازوی قدرت، آن دیگری را هم تا سر حد مرگ به تضعیف میکشاند، خصوصاً وقتی سوی مقابل، آمریکا ایستاده است. ظریف میگوید: «دوستان سابقم میگویند چرا در رابطه با آمریکا فقط یک موضوع را حل کردی، مگر نمیدانی مشکل روابط ایران و آمریکا فراتر از هستهای است؟ میگویم اجازه نداشتم؛ اما امروز میگویم اینکه تلاش کنیم مشکل هستهای را با هستهای حل کنیم امروز نشدنی است.»
البته او در رابطه با آمریکا هیچ موضوعی را حل نکرد و برجامی را هم که تبلیغ میکردند خدا آورد، شیطان بزرگ برد! یعنی آن اجازهای هم که به او داده شده بود، آوردهای نداشت، اما نکته آن است که بهزعم او حالا دیگر وقت آن رسیده که بر سر موضوعات دیگر هم پای میز مذاکره برویم و بعد در مورد بردهای موشکهای ایران صحبت میکند تا کاملاً روشن شود که منظور او از موضوعات دیگر چیست.
هیچزمانی مثل اکنون اهمیت سیستم موشکی و توان دفاعی ایران درک نشده است، چون آنچه را که سالها گفته میشد، امسال همگان در تجاوز اسرائیل به کشورمان به چشم دیدند. در چنین فضایی چگونه میتوان مردم را و در واقع وضعیت آنان را در تقابل با موشک تعریف کرد؟ مذاکره بر سر موشک به اسم حمایت از مردم، در واقع خلع سلاح همین مردم و بیدفاع کردن آنهاست. لذا بیراه نیست که بگوییم در دنیایی که صلح بر مبنای قدرت تسلیحاتی کشورها ایجاد میشود و در اصطلاح اهل سیاست، صلح مسلح است، ظریف به اسم مردم علیه مردم میگوید و آنها را با دستان خالی در میانه گرگها رها میکند.
موشکها هم البته بیمردم کارایی نخواهد داشت و لذا اصرار داریم اصل پرداختن به چنین دوگانهای خطاست.
البته ظریف از سالهای گذشته معتقد بود نباید به این سیستم دفاعی تکیه کنیم و تئوریاش این بود که آمریکا که با یک بمبش میتواند تمام سیستمهای نظامی ما را از کار بیندازد، از چهار تانک و موشک ما نمیترسد، بلکه از مردم میترسد. ماجرا البته اینقدر که ظریف تصور میکند ساده نیست و با این فانتزیها که طبعاً از فردی با ۴۰ سال کار دیپلماتیک باید بعید باشد، نمیتوان بحث بازدارندگی و ترس دشمن را تحلیل کرد. اما اگر موضوع همینقدر ساده بود، باز هم خلع سلاح مردمی که همیشه هدف تهدیدهای نظامی بودهاند، میتوانست حتی بیش از سادهلوحی تعبیر شود.
ظریف در ماههای آخر حضور بر کرسی وزارت خارجه، دوگانه دیپلماسی و میدان را جعل کرد تا همه کاستیهای هشتسال دیپلماسیاش را بر گردن میدان خالی کند و در فقدان فرمانده میدان، از نقاط قوت ما در منطقه، نقطه ضعف بسازد. آنچه او در گفتوگویی محرمانه در یکی از زیرمجموعههای نهاد ریاستجمهوری طرح کرد و هیچوقت هم معلوم نشد چطور سر از شبکه اینترنشنال درآورد، جدال کلامی طولانیای را موجب شد که هم فضای سیاسی کشور را به هم ریخت و هم برخی را دچار این اشتباه تحلیلی کرد که دیپلماسی بدون میدان میتواند موفق باشد یا اینکه میدان مانع موفقیت دیپلماسی شده است. حال آنکه دیپلماسی و میدان هم دو بال پرواز هر کشوری هستند و بدون یکی، دیگری ابتر و شاید مضر خواهد بود.
او حالا دوگانه دیگری را ساخته تا باز فضای سیاسی مشوّش شود، باز بحثها بالا بگیرد و باز مثل همه سالهای وزارتش حاشیههای بیدلیل تولید کند و باز مدال قهرمانی ساخت دوقطبیهای جعلی و مضر بر گردن او باشد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.