به گزارش خبرگزاری آنا، سیاستهای غیرفعال بازار کار در ایران در دو قالب بیمه بیکاری و بازنشستگی پیش از موعد اجرا میشود. بررسیهای مرکز پژوهش های مجلس نشان میدهد که اجرای بیمه بیکاری در ایران، بهدلیل رویکرد سهلگیرانه، سخاوتمندی بیش از حد، ناهمخوانی با سیاستهای فعال بازار کار، نبود ساختار نظارتی، خالی بودن شبکه اطلاعاتی جامع از بیکاران، محدودیت دامنه پوشش، نبود توازن بین منابع و مصارف، فقدان شفافیت در هزینهکرد، منابع مالی ناپایدار، ابهامات قانونی و فقدان پیشبینی تحولات اقتصاد کلان و شرایط بازار کار، اثربخشی چندانی نداشته است.
اجرای طرح بازنشستگی پیش از موعد نیز بهدلیل تشدید بحرانهای اقتصادی و کاهش شدید ارزش دستمزد، بازگشت دوباره بازنشستهها به بازار کار، رشد فزاینده تعداد پروندههای مستمریبگیری نسبت به رشد بیمهپردازان اصلی و کاهش روند شاخص نسبت پشتیبانی، در تحقق اهداف خود موفق نبوده و چالشهای متعددی را برای نظام بازنشستگی کشور ایجاد کرده است.
دیدگاه جهانی و وضعیت قوانین داخلی
کشورها بهدلیل نرخ بالای بیکاری، بیثباتی اقتصادی و فشارهای اتحادیه کارگری بهسمت اجرای سیاستهای غیرفعال بازار کار میروند. منابع مالی آن یا صرفاً از طریق کارفرما و یا ترکیبی از مشارکت کارگر و کارفرما و یا دولت تأمین میشود. تجربه اجرای موفق این سیاست در سطح دنیا، مستلزم رعایت نکاتی از جمله ترکیب سیاستهای غیرفعال بازار کار با سیاستهای فعال بازار کار، پیشبینی انعطاف در برنامه سیاستهای غیرفعال به تناسب تحولات اقتصاد کلان و بازار کار، گسترش سطح پوشش و معیارهای واجد شرایط بودن، ارزیابیهای منظم و دقیق، وجود نهادهای قوی برای اجرا و نظارت و پیشبینی منابع مالی پایدار است.
همچنین، رعایت انسجام بین این سیاست و سایر سیاستهای حمایتی (مانند سیاستهای بازنشستگی، آموزشی و تأمین مسکن) و رعایت توازن در میزان سخاوتمندی این سیاستها مورد تأکید قرار گرفته است. در ایران نیز لزوم حمایت از بیکاران در قوانین مختلف (اصل ۲۹ قانون اساسی، برنامههای توسعه چهارم، پنجم و ششم) دیده شده است، اما رویکرد آن صرفاً در قالب نظام بیمهای برای بیکاران قبلاً شاغل پیشبینی شده و نظام کمک بیکاری (غیربیمهای) وجود ندارد.
آسیبشناسی تفصیلی عملکرد بیمه بیکاری و بازنشستگی
کلیه رویکرد حمایت از بیکاران در ایران در دو بخش بیمه بیکاری و بازنشستگی پیش از موعد تعریف شده است. آسیبشناسی اجرای بیمه بیکاری نشان میدهد که بهدلیل رویکرد سهلگیرانه و فقدان ساختار نظارتی و رصد مقرریبگیران، انگیزه یافتن شغل جدید و یا توانمندسازی بیکاران کمرنگ است. عدموجود زیرساختهایی نظیر شبکه اطلاعات جامع از بیکاران باعث شده دامنه پوشش این طرح شامل تعداد محدودی از بیکاران (بیکاران قبلاً شاغل) باشد.
علاوهبر این، عدم توازن بین منابع و مصارف صندوق، فقدان شفافیت در هزینهکرد، عدم مشارکت دولت و کارگر در تأمین مالی و بلاتکلیفی روش تأمین کسری منابع، فقدان منابع مالی پایدار، ابهامات قانونی و عدم پیشبینی تحولات اقتصاد کلان، مهمترین دلایل اثربخشی پایین این سیاست هستند. آسیبشناسی طرح بازنشستگی پیش از موعد نیز نشان میدهد که بهدلیل تشدید بحرانهای اقتصادی و کاهش شدید ارزش دستمزد، بازگشت دوباره بازنشستهها به بازار کار بیشتر شده و با رشد فزاینده تعداد پروندههای مستمریبگیری نسبت به رشد بیمهپردازان اصلی و کاهش روند شاخص نسبت پشتیبانی، چالشهای نظام بازنشستگی تشدید شده است.
پیشنهادات اصلاحی برای حکمرانی
در نهایت، آسیبشناسی اجرای سیاستهای غیرفعال بازار کار در ایران نشان میدهد که در وهله نخست باید نظام حکمرانی کشور ناکارآمدی اجرای این دو سیاست را بپذیرد و عزم و اراده جدی جهت اصلاح این ساختار بهکار گیرد. در بازطراحی سیاستهای غیرفعال بازار کار، ایجاد سامانههای اطلاعاتی از همه بیکاران، تشکیل نهادهای نظارتی، پیشبینی منابع مالی پایدار با مشارکت مالی همزمان کارگر، دولت و کارفرما، تدوین سیاستهای غیرفعال منعطف با قابلیت اجرا در شرایط نرمال و بحران اقتصادی، توانمندسازی بیکاران و ترکیب این سیاست با سیاستهای فعال بازار کار، اجرای برنامههای متنوع حمایتی ازجمله کمکهای بیکاری و طرحهای کار کوتاهمدت، گسترش افراد تحت پوشش و هماهنگی و انسجام با سایر سیاستهای حمایتی باید در دستورکار دولت قرار گیرد.
انتهای پیام/