روح، چون دریایی طوفانزده، بیقرار بود و جان، از هیاهوی درون و برون گریزان. در انزوای خویش، سنگینیِ یک خلاء بینام را بر دوش میکشیدم؛ خلائی که دنیا را به قفسی تنگ بدل کرده بود و هر نفس را دشوارتر میساخت. در سکوت سنگین اتاق، چشم انتظار یک "ندا از غیب" بودم؛ پیامی که این آشوب را فرونشاند. نگاهم بیهدف بر قفسه کتابها لغزید و بر جلدی چرمین و سرخفام متوقف ماند: دیوان حافظ. نامی که همواره با حکمت و رازآمیزی همراه است. بیاختیار به یاد آوردم که او را "لسانالغیب" میخوانند؛ زبان گویای جهان پنهان. شاید همان ندایی که به دنبالش بودم، در کلام او نهفته باشد. دیوان را گشودم. گویی دستی پنهان، صفحهای را برایم برگزیده بود. ابیاتی که مقابل چشمانم نقش بست، مرهمی بود بر زخمهای نادیدنیام: هان مشو نومید چون واقف نهای از سِرِّ غیب/باشد اندر پرده بازیهای پنهان، غم مخور
این تنها یک بیت شعر نبود؛ کلیدی بود برای گشودن قفل دلم. "سِرِّ غیب"... "بازیهای پنهان"... این همان حقیقتی بود که ذهن مضطرب من از درکش عاجز بود. کلام حافظ به من یادآوری میکرد که در پس این پرده ظاهریِ رنج و آشفتگی، حکمتی عظیم و دستی تدبیرگر در کار است. آرامشی لطیف، همچون نسیمی از جهانی دیگر، بر جانم وزیدن گرفت.
اما این آرامش ژرف از کجا سرچشمه میگرفت؟ این تسکین چه ریشهای داشت که اینچنین بر دل مینشست؟ پاسخ در نام خود او نهفته بود: او "حافظ" بود. نه فقط حافظِ اشعار، که حافظِ کلام حق. او آیات قرآن را نه در ذهن، که در جان خویش حفظ داشت و جهانبینی قرآنی در تار و پود غزلهایش تجلی یافته بود.
آن "سِرِّ غیب" که حافظ از آن میگفت، همان "عِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ" (کلیدهای غیب تنها نزد اوست و جز او کسی آن را نمیداند - انعام/۵۹) در قرآن نبود؟ آن "غم مخور" که بر زبانش جاری بود، آیا طنین همان "لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا" (اندوهگین مباش که خدا با ماست - توبه/۴۰) نبود؟ آری، شعر او وامدار غنای کلام وحی است و معرفتش، نشأتگرفته از معارف لایزال الهی. حافظ پلی است میان کوچهباغهای ادب فارسی و شاهراه نورانی قرآن.
دیوان را با احترام بستم و مصحف شریف را گشودم. اکنون دیگر کلمات را تنها نمیخواندم؛ آنها را با تمام وجود حس میکردم. هر آیه، تأییدی بود بر آنچه لسانالغیب برایم زمزمه کرده بود. آرامش کلام حق، این بار عمیقتر و استوارتر از همیشه، وجودم را فرا گرفت؛ آرامشی که از مسیر حکمت حافظ، شفافتر و دلنشینتر شده بود.