مهوش نامداریاننصرتآبادی، نویسنده این کتاب به خبرنگار خبرگزاری کتاب (ایبنا) در شیراز گفت: از چند سال پیش، علاقهمند به جمعآوری زبانزدها (مَثَلها) و اصطلاحات گویش دری شدم. پدرم کیخسرو نامداریان و به ویژه مادرم، شیرین فلاحتی که در خانه به گویش دری صحبت میکردند و این اصطلاحات را در زندگی روزمره به کار میبردند، سبب شدند که از آن زمان، تعداد زیادی زبانزد (مَثَل) در ذهنم باقی بماند. هر بار چیزی به یادم میآمد، یادداشت میکردم و علاوه بر آن، در هر جمعی که زبانزدی (ضربالمثلی) میشنیدم، آن را یادداشت میکردم.
وی افزود: گاهی در گفتوگوهای تلفنی نیز به اصطلاحات دری برخورد میکردم و معنی آن را میپرسیدم و در این زمینه بسیار کنجکاو بودم. گاهی از چند نفر، معنی یک زبانزد یا واژهای را که نمیدانستم به ویژه از افراد کهنسال جامعه میپرسیدم تا به نتیجه مطلوب برسم و معنی درست را بیابم. گاهی دو معنی که برای یک زبانزد مناسب بوده، هر دو نوشته شده است. اگر زبانزدی در فارسی همسنگ و یا هممعنی زبانزد دری بوده تا آنجا که ذهنم یاری کرده آن را هم آوردهام. در این کتاب، برخی زبانزدها هست که در فارسی امروزی هم استفاده میشود.
نامداریاننصرتآبادی افزود: گویش دری، همچون گویشهای دیگری در ایران، پیش از زبان فارسی نو امروزی، رایج بوده و چه بسا این زبانزدها از گویش دری به زبان فارسی راه یافته باشند. بعضی از زبانزدها داستان خود را دارند که در پایان، داستان آن آورده شده است. زبانزدهای این کتاب، بر اساس لهجه دری که بیشتر نرسیآباد و نصرتآبادی است، فراهم شده است. البته ممکن است زبانزد و اصطلاحات قسمتهای دیگر زرتشتینشین هم در آن وجود داشته باشد. یکی از دلایل آن، میتواند این باشد که افراد در جامعه جابهجا میشوند و فرهنگ و آداب و رسوم خود را به همراه میآورند. مانند اینکه فردی از قاسمآباد به نصرتآباد برود و در آنجا ساکن شود، به ناچار هر دو روی هم تاثیر میگذارند. هدف این کتاب، معرفی هزار و یک از اصطلاحات و زبانزدهایی (ضربالمثلهایی) است که در میان گویشوران گویش دری رواج دارد و به طور حتم این کتاب، کل اصطلاحات و ضربالمثلها را شامل نمیشود.
کتایون نمیرانیان، عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز و استاد رشته فرهنگ و زبانهای باستان این دانشگاه، که اصلاح و ویرایش آوانویسی این هزار و یک زبانزد (ضربالمثل) را بر عهده داشته است به خبرنگار ایبنا گفت: مجموعهی پیشرو، مصداق حقیقی «سخن کز دل برآید، لاجرم بر دل نشیند» است. نویسنده، با عشق و تعهد، در طول سالیان، دست به گردآوری ضربالمثلها، اصطلاحات، دعاها و نفرینها یازیده و آنچه میبینید، نهتنها حاصل چندین سال تلاش عاشقانه، بلکه عالمانه است. منابع مرتبط بسیاری بررسی شدهاند، من شاهد بودم که چگونه ایشان چندین و چند بار، پیگیر تلفظ و معنی هر ضربالمثل میشد، از چندین نفر، تا بتواند درستترین شکل را به نگارش درآورد. آوانویسیها و… همگی حاصل تلاش خود نویسنده با راهنماییهای عزیزان خانواده است و من تنها تصحیح مطالب آوانویسیها را بر عهده داشتهام. طبیعی است که چون هر زبان و گویش دیگری، تفاوتهایی در تلفظ و واژگان، عموماً نه در ساختار دستوری، اینجا هم دیده شود که البته مبنا بر تلفظ نصرتآباد و تا حدی نرسیآباد (نصرآباد) یزد است. باز هم، همانگونه که میدانیم، طبیعی است که گفتار هر کس ویژه خودش باشد و حتی در بخشی از یک محله، افراد واجبهواج، عین هم گفتوگو نکنند. پس چنانچه تفاوتی در تلفظهای یک واژه دیده شود، به دلیل تفاوت گویشور است.
همچنین کرامت یزدانی (اشک)، ناشر و ویراستار این کتاب، در مورد گردآوری زبانزدها (ضربالمثلها) و اهمیت آنها گفت: ایرانیان با داشتن هویت جغرافیایی، تاریخی، ملی و دینی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مشخص، روشن، شفاف و دیرپا همواره بر خود بالیدهاند. یکی از جلوهها و عناصر سازنده فرهنگ، فرهنگ عامه است. فرهنگ مردم یا دانش عوام، مطالعه نحوه جهانبینی، روانشناسی و اندیشههای تودهی مردم درباره دین، فلسفه، اخلاق، نهادهای اجتماعی، تشریفات و جشنها و ادبیات عامه است.
وی ادامه داد: ادبیات شفاهی یا عامه، از شاخههای مهم دانش عوام یا فولکلور به شمار میرود؛ که خود شامل مجموعهای عظیم از ترانهها، لالاییها، چیستانها، قصهها، اساطیر، متلها و زبانزدها (ضربالمثلها) میشود. زبانزدها (ضربالمثلها)، زیرمجموعه فرهنگ مردم و فرهنگ مردم، یکی از عناصر مهم هویتساز است. زبانزدها به دلیل اهمیتی که در فرهنگسازی و انعکاس فرهنگ مردم و هویت فردی و اجتماعی آنان دارند، مقولهای مهم در مطالعات مربوط به هویت ملی به شمار میروند.
یزدانی خاطرنشان کرد: ایران، کانون زبانزدهاست و مردم این سرزمین بیشتر با زبان شعر، کنایه و با زبان هنری سخن میگویند. زبانزدها نشأتگرفته از دو خاستگاه زندگی اجتماعی، دین و مذهب هستند. ادیان از آغاز تاکنون، همواره در هویتبخشی مدنی و اجتماعی بشر، نقش مثبت و مؤثری داشتهاند. ارتباط زبانزدها (مَثلها) با ادیان رابطهای دوسویه است؛ چرا که یکی از سرچشمههای مَثل در تمام دنیا، متون مقدس و دینی و جملات واعظان و انبیاء و مقدسان و عارفان است. تأثیر ادبیات دینی در زبانزدهای فارسی نیز پیداست. در این میان، زبانزدهای دریزرتشتی، نقش به سزایی در شناخت هویت ملی، فرهنگ و ادبیات عامه، خلقیات، زندگی و منش این بهدینان ایرانی دارد. در این راستا، سرکار خانم «مهوش نامداریاننصرتآبادی»، پژوهشگر ارجمند زرتشتی بر آن شده است تا یک هزار و یک زبانزد (مَثَل) دریزرتشتی را در این کتاب گرد آورد که کاری بس بزرگ در ثبت و ضبط این زبانزدها کرده است.
به گزارش ایبنا؛ کتاب ««یکهزار و یک زبانزد (مَثَل) به گویش دری زرتشتی»، نوشته مهوش نامداریاننصرتآبادی، پژوهشگر و نویسنده زرتشتی، با آوانویسی کتایون نمیرانیان و ویراستاری کرامت یزدانی (اشک)، در ۳۲۰ صفحه و در قطع وزیری، توسط انتشارات نویسندگان پارس در مهر ماه جاری در شیراز منتشر شده است.
∎