پایگاه خبری جماران: اگرچه طی روزهای اخیر توافق اجرای مرحله نخست آتشبس غزه و تبادل اسرا، بین اسرائیل و حماس امضاء شد، اما بسیاری معتقدند با توجه به اینکه اساسا نتانیاهو خود را پایبند به هیچ توافق و قاعدهای نمیداند، احتمال حمله مجدد به غزه وجود دارد. خصوصا که همچنان چگونگی اجرای بخشهایی از پیشنهاد صلح ترامپ در هالهای از ابهام قرار دارد و به علاوه با آزادی گروگانهای اسرائیلی، نتانیاهو تا حد زیادی از فشار افکار عمومی داخل رژیم صهیونیستی رها خواهد شد و لذا در شرایط بهتری میتواند جنگ غزه را از سر بگیرد.
علیرضا مجیدی در گفتوگو با خبرنگار جماران، با بیان اینکه رفتار نتانیاهو نشان میداد که گروگانها اهرم فشاری بر او نیستند، اظهار کرد: علیرغم اینکه حماس بسیار تلاش کرد اسرای صهیونیستی را به عنوان یک اهرم فشار علیه اسرائیل قرار دهد و در این راستا، فیلمهای مختلفی را منتشر میکرد، اما در این دو سالی که از هفتم اکتبر میگذرد و خصوصا ۸ ماه پایانی و پس از برهم خوردن توافق قبلی آتشبس، هیچ نشانهای از توجه و اثرپذیری اسرائیلیها نسبت به گروگانهای خود ندیدیم و لذا این موضوع برگه امتیازی برای حماس نبود.
وی با بیان اینکه بدون شک مرحله اول آتشبس یعنی تبادل اسرا محقق خواهد شد، افزود: اکنون تنها روی لیست اسرای فلسطینی اختلافاتی وجود دارد و طرفین در این خصوص در حال رایزنی اند. اما برای پیشبرد مرحله دوم این طرح، چهار چالش از جمله خلع سلاح حماس و چگونگی اداره غزه وجود دارد. چالش سوم، تعیینتکلیف گروههای مزدور فلسطینی در غزه است. در یک سال اخیر، اسرائیل دو گروه مزدور فلسطینی در غزه داشت که توسط ارتش صهیونیست با سلاحهای سبک تجهیز شده بودند و علیه حماس فعالیت میکردند. معروفترین این گروهها، «یاسر ابوشباب» نام دارد که در شرق رفح مستقر بود. حال با خروج ارتش اسرائیل از غزه، تکلیف این گروهها نامعلوم است.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه ادامه داد: نهایتا چالش چهارم، آواربرداری برای بیرون کشیدن جسد اسرای صهیونیست است. حماس باید تمام گروگانهای اسرائیلی را آزاد کند و جنازه اسرای کشتهشده را نیز تحویل دهد، اما اعلام کرده که به تمام جنازهها دسترسی ندارد و برخی از آنها در اثر بمباران زیر آوار ماندهاند. مقرر شده است که برای استخراج این جنازهها، آوارهبرداری صورت گیرد که در مدت سه روز امکانپذیر نیست و حتی ممکن است در حین این کار، اتفاقات معناداری برای تونلهای حماس رخ دهد. این چهار چالش، پیشرفت طرح ترامپ را با مشکل مواجه میکند و لذا این احتمال وجود دارد که مدتی پس از پایان تبادل اسرا، مجدا شاهد حملات اسرائیل به غزه باشیم که البته چندان بالا نیست.
مجیدی با بیان اینکه اجرای پروژه نظم جدید منطقهای، مهمترین هدف ترامپ از ارائه طرح صلح در غزه بود، عنوان کرد: ترامپ به دنبال آتشبس در غزه نبود، بلکه میخواست اسرائیل و کشورهای عربی و اسلامی را وارد فرایند اجرای پروژه نظم منطقهای کند، زیرا گام نخست این پروژه، پیوستن تمام کشورهای عربی به پیمان ابراهیم است. تحقق این امر اگرچه سخت است، اما ناممکن نیست. لذا شاهد تلاشهایی جدی از سمت ترامپ برای پیوستن عربستان و سوریه و سپس سایر کشورهای عربی از جمله قطر به پیمان ابراهیم و عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی خواهیم بود.
وی با بیان اینکه رکن دوم نظم منطقهای مدنظر ترامپ، ادغام اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی اسرائیل در منطقه است، افزود: در این زمینه، نقش ترکیه و مصر بسیار اهمیت دارد. در صورت تحقق این روند، ایران به معنای واقعی کلمه در گوشه رینگ گیر خواهد افتاد، زیرا در آن زمان، جمهوری اسلامی تنها حکومتی در منطقه خواهد بود که به این نظم جدید تن نداده است. در این صورت، با فراغ بال به سراغ ایران خواهند آمد تا تکلیف آن را در مسأله اسرائیل روشن کنند و در این راه، ضربات جدی نظامی به ایران وارد خواهند کرد. همچنین، قبل از برخورد با ایران یا به موازات آن، چنان گروههای مقاومت را زیر ضرب میبرند که فاقد هر گونه اثرگذاری در برخوردها با ایران باشند.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در خصوص اینکه برخی عدم تشکر حماس از ایران در بیانیه پس از توافق را نشانهای از ایجاد فاصله بین این گروه و ایران میدانند، گفت: خیلی نباید به این موضوع حساس شد. بیانیه حماس، قدردانی از کشورها برای اقدامات آنها در زمینه حصول آتشبس بود. آتشبس طرح ترامپ بود و طبیعتا ایران نقشآفرینی مستقیمی در آن نداشت. تعدادی از کشورهای اسلامی از جمله مصر و قطر نیز در امضای این توافق نقش داشتند و لذا طبیعی است که حماس از ترامپ و این کشورها تشکر کند. اما میبینیم زمانی که حماس در مورد مقاومت مردم غزه در این دو سال صحبت میکند، از ایران نیز اسم میآورد.