نویسنده: مصطفی زندیه، تحلیل گر ارشد مسائل آسیای مرکزی
خلاصه
تحولات نظام بینالملل در سالهای اخیر، از جمله جنگ اوکراین، افزایش رقابت قدرتهای بزرگ در آسیای مرکزی و شکلگیری نظم چندقطبی در اوراسیا اهمیت محیط منطقهای بهویژه در حوزههای انرژی، تجارت و نیز حمل ونقل و لجستیک را دوچندان ساخته و موجب دگرگونی در معادلات منطقهای در محیط پیرامون ایران شده است. در چنین بستری، ایران با بازگشت تحریمهای بینالمللی (اسنپبک) ناگزیر است بهجای اتکا به سازوکارهای غربی، به ظرفیتهای منطقهای و همسایگی تکیه کند. سفر اخیر ولادیمیر پوتین به تاجیکستان به منظور شرکت در دومین نشست قالب (فرمت) همکاری روسیه و آسیای مرکزی و تلاش آن کشور برای بازیابی نقش خود در این منطقه، بیانگر تداوم رقابت ژئوپلیتیکی میان روسیه، چین،ترکیه، اتحادیه اروپا و ایالات متحده، ژاپن و کره جنوبی است. به نظر می رسد در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ایران میتواند از فرصتهای ناشی از این رقابت ها برای تعمیق روابط اقتصادی و دیپلماتیک خود با کشورهای آسیای مرکزی و همچنین سایر کشورهای همسایه و دوست بهره گیرد. روشن است بازگشت تحریمهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی ایران در قالب «سازوکار پس گشت»، چالشی جدی اما در عین حال فرصتی راهبردی برای بازتعریف سیاست خارجی کشورمان فراهم آورده است. در این دوران، تقویت همکاریهای منطقهای، فعالسازی ظرفیتهای استانی و استفاده از دیپلماسی چندلایه با همسایگان، از مهمترین ابزارهای خنثیسازی آثار تحریمها بهشمار میرود. این مقاله با تکیه بر رویکرد دیپلماسی استانی به بررسی ابعاد این فرصتها، ظرفیتهای استانی ایران در چارچوب دیپلماسی منطقهای و راهبردهای بهرهبرداری مؤثر از موقعیت جدید به منظورگسترش روابط اقتصادی، انرژی، فناورانه و فرهنگی با کشورهای آسیای مرکزی، افغانستان، پاکستان، چین، روسیه، هند، عراق و ترکیه در شرایط جدید ژئوپلیتیکی میپردازد.
مقدمه
آسیای مرکزی در دهه اخیر به یکی از مهمترین کانونهای رقابت ژئواقتصادی جهان تبدیل شده است. برخورداری از منابع عظیم انرژی، موقعیت ترانزیتی بین شرق و غرب، و پیوندهای تاریخی و فرهنگی عمیق با ایران، این منطقه را به یکی از اولویتهای سیاست خارجی تهران بدل کرده است. در شرایط کنونی و با اجرایی شدن پس گشت(اسنپبک)، محدودیتهای جدید در روابط ایران با غرب، ضرورت تقویت «دیپلماسی همسایگی» را بیش از پیش برجسته ساخته است. در همین راستا تقویت روابط با همسایگان و اتخاذ یک دیپلماسی فعال منطقهای از جمله محورهای اساسی بود که رهبر معظم انقلاب در دیدارهای مسئولین سیاست خارجی بر آن تأکید دارند. این موضوع به ویژه در مراسم تنفیذ چهاردهم نیز مجدداً مورد اشاره قرار گرفت و از محورهای مربوط به عرصه سیاست خارجی بود که به عنوان اولویت کاری رئیسجمهور و دولت جدید نیز مطرح شد. شایان ذکر است در هفته گذشته دکتر جلال زاده معاون کنسولی، مجلس و ایرانیان و رئیس ستاد دیپلماسی استانی وزارت امورخارجه کشورمان در گفتگو با خبرگزاری ایرنا نیز ضمن تاکید بر این که وزارت امورخارجه دردولت چهاردهم تقویت دیپلماسی استانی را در دستور کار خود قرار داده، برگزاری دومین همایش دیپلماسی استانی در مشهد (30 مهر لغایت 1 آبان ماه 1404) را اعلام کرد. روشن است که برگزاری همایش یادشده میتواند فرصتی ارزشمند برای بازتعریف نقش استانهای مرزی، بهویژه خراسان رضوی بهعنوان پل ارتباطی ایران با شرق و شمال شرق آسیا و نیز بستری برای تبیین نقش استانهای مرزی ایران در ارتقای روابط با همسایگان، و بهویژه برای فعالسازی ظرفیتهای اقتصادی در استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی باشد. مناطقی که بهطور طبیعی پل ارتباطی ایران با کشورهای تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان و قزاقستان، افغانستان و پاکستان محسوب میشوند.
تحولات اخیر و رقابت قدرتها در آسیای مرکزی
سفر«ولادیمیر پوتین» به تاجیکستان در پنجشنبه گذشته برای شرکت در دومین اجلاس «روسیه -آسیای مرکزی» و همچنین شرکت در نشست سران کشورهای همسود، نشانهای از تلاش روسیه برای تثبیت موقعیت خود در منطقه است. این اقدام در شرایطی صورت میگیرد که چین از طریق «ابتکار کمربند و جاده»، اتحادیه اروپا از طریق بستههای سرمایهگذاری سبز و زیست محیطی و زیرساختی، و ترکیه از مسیر سازمان کشورهای ترک، رقابت فزایندهای را برای نفوذ در آسیای مرکزی آغاز کردهاند. از سوی دیگر، جنگ اوکراین و تحریمهای غرب، روسیه را به سمت بازتعریف مسیرهای تجاری خود از طریق آسیای مرکزی سوق داده است. این تحولات نه تنها نظم اقتصادی منطقه را دگرگون کرده، بلکه فرصتی تازه برای کشورهایی چون ایران فراهم ساخته تا در مسیرهای جایگزین حمل و نقل و ترانزیت، تجارت و انرژی نقش فعالتری ایفا کنند.
محیط منطقه ای جدید و نقش فزاینده قدرت های پیرامونی
در نظم جدید اوراسیایی، رقابت و همکاری میان قدرتهای بزرگ (چین، روسیه و هند) و بازیگران میانمرتبه (ایران، ترکیه و پاکستان) ساختار منطقه را شکل میدهد. کشورهای آسیای مرکزی نیز در پی سیاست تنوعبخشی به روابط خارجی خود هستند و از همکاری با ایران بهعنوان مسیر دسترسی به آبهای آزاد استقبال میکنند. در این میان، ایران با هشت کشور کلیدی پیرامونی روبهرو است که هر یک دارای مزیت راهبردی ویژهای برای دوره پس گشت (اسنپبک) هستند:
کشورها: نگاهی به برخی فرصت ها و مزیت های راهبردی ایران
آسیای مرکزی: انرژی، ترانزیت، بازارهای جدید و پیوندهای فرهنگی
افغانستان: مسیر ترانزیتی به آسیای جنوبی و اشتراکات زبانی–فرهنگی
پاکستان: اتصال به اقیانوس هند و توسعه راهگذر چابهار–گوادر
چین: سرمایهگذاری در زیرساختها و مسیرهای کمربند و جاده
روسیه: همکاری در انرژی، امنیت و مسیر شمال–جنوب
هند: همگرایی در چابهار، ترانزیت و فناوریهای نو
عراق: بازار مصرفی و همکاری در حوزه انرژی و خدمات فنی
ترکیه: محور ترانزیت غربی ایران و همگرایی اقتصادی در اوراسیا
آسیای مرکزی؛ پیوند شرق ایران با اوراسیا
آسیای مرکزی به یکی از کانونهای ژئواقتصادی قرن بیستویکم تبدیل شده است. این منطقه با رشد ۴۰ درصدی تولید ناخالص داخلی در پنج سال اخیر و دارا بودن منابع عظیم انرژی، به صحنه رقابت چین، روسیه و اتحادیه اروپا بدل شده است. ایران میتواند با بهرهگیری از راهگذر(کریدور) ترانزیتی سرخس- بندرعباس و چابهار-تاجیکستان- ازبکستان، به محور ارتباطی بین آسیای مرکزی، خلیج فارس و دریای عمان تبدیل شود.
در عین حال، استفاده از دیپلماسی فرهنگی - از جمله زبان فارسی و پیوندهای تاریخی - به ایران امکان میدهد در برابر نفوذ نرم دیگر قدرتها، جایگاه فرهنگی خود را تقویت کند.
افغانستان و پاکستان؛ مکملهای طبیعی دیپلماسی شرقی ایران
تحولات افغانستان پس از خروج آمریکا و تحکیم موقعیت پاکستان در معادلات جنوب آسیا، اهمیت این دو کشور را برای ایران دوچندان کرده است. در واقع افغانستان و پاکستان دو کشور محوری در محیط پیرامونی شرقی ایران هستند که نقش مستقیمی در امنیت مرزها، مدیریت مهاجرت، مقابله با تروریسم و کنترل قاچاق دارند. به عبارت دقیق تر دیپلماسی همسایگی ایران در شرق، بهویژه با افغانستان و پاکستان، بر پایه مجموعهای از ابعاد سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی شکل گرفته است. این دیپلماسی با هدف حفظ امنیت مرزها، توسعه روابط اقتصادی، و افزایش نفوذ منطقهای طراحی شده است. ضمن این که سیاست ایران همواره بر تثبیت ثبات داخلی این کشورها و تقویت پیوندهای اقتصادی و فرهنگی متمرکز بوده است. نتیجه چنین رویکردی گسترش عمق راهبردی ایران در شرق خواهدبود. از سوی دیگر در دوره پس گشت، توسعه تجارت مرزی، گسترش همکاریهای انرژی، و بهرهگیری از طرح هایی همچون بندر چابهار و مسیر ریلی ایران –افغانستان- پاکستان فرصتهای بزرگی برای پیوند اقتصاد ایران با آسیای جنوبی و مرکزی ایجاد میکند. ضمن این که بندر چابهار بهعنوان نقطه اتصال ایران با افغانستان، پاکستان و هند، نقشی راهبردی در تحقق سیاست نگاه به شرق دارد. در همین راستا، گسترش زیرساختهای چابهار و اتصال آن به شبکههای ریلی و جادهای میتواند جایگاه ایران را در زنجیره تأمین منطقهای تقویت نماید. نتیجه این که ایران میتواند با بهرهگیری از موقعیت ژئوپلیتیکی خود، مسیری جایگزین و کمهزینه برای اتصال هند، افغانستان و آسیای مرکزی به آبهای آزاد فراهم آورد.
چین، روسیه و هند؛ محور مثلث قدرت شرقی
ایران در تعامل با سه قدرت بزرگ شرق، میتواند سیاست موازنهسازی هوشمند را دنبال کرده و این سه کشور میتوانند تکیهگاه اقتصادی و فناورانه ایران در برابر تحریمهای غرب باشند:
- با چین، همکاری در چارچوب ابتکار کمربند و جاده (BRI) و توسعه زیرساختهای انرژی و دیجیتال
- با روسیه، تقویت مسیر راهگذر بینالمللی شمال- جنوب (INSTC) و همکاری در حوزههای تجاری، بانکی و نظامی
- با هند، تعمیق حضور در طرح بندر چابهار به عنوان نقطه اتکایی اصلی این کشور در پیگیری منافع خود در موضوع همکاری با آسیای مرکزی و روسیه در حوزه های ترانزیت و حمل و نقل
عراق و ترکیه؛ محور غربی تعامل و تنفس اقتصادی
ایران با عراق بیش از ۱۰ میلیارد دلار مبادله سالانه دارد. توسعه تجارت برق، گاز و خدمات فنی در عراق، و حضور شرکتهای ایرانی در بازسازی این کشور، ظرفیت مهمی در دوران تحریم محسوب میشود. از سوی دیگر، ترکیه دروازه ایران به بازار اروپا است. گسترش همکاری سهجانبه ایران - ترکیه روسیه در قالب سازوکار آستانه یا سازمان همکاری شانگهای، میتواند ابزار مؤثری برای مدیریت تحریمها باشد.
دیپلماسی استانی؛ پیشران سیاست همسایگی ایران
دیپلماسی استانی به معنای بهرهگیری از ظرفیتهای استانهای مرزی در راستای اهداف سیاست خارجی است. در این چارچوب، مشهد و استان خراسان رضوی به دلیل همجواری با ترکمنستان و افغانستان و ارتباط مستقیم با کشورهای آسیای مرکزی، میتواند به قطب دیپلماسی شرقی ایران تبدیل شود. اقداماتی همچون:
• تشکیل اتاقهای بازرگانی مشترک استانی،
• گسترش همکاری دانشگاهی و علمی با شهرهای دوشنبه، تاشکند و کابل،
• توسعه مناطق آزاد و مراکز لجستیکی در شرق کشور، میتواند بستر بهرهمندی از فرصتهای منطقهای را فراهم سازد.
فرصتهای ایران در دوره پس گشت(اسنپبک)
در دوره بازگشت تحریمها، ایران بیش از هر زمان دیگر نیازمند بهرهگیری از ظرفیتهای منطقهای برای حفظ و گسترش مبادلات اقتصادی است. آسیای مرکزی در این میان چند فرصت کلیدی را برای ایران فراهم میسازد:
1-ترانزیت و مسیرهای راهگذری (کریدوری) حملونقل:
اتصال راهگذر (کریدور) شمال– جنوب به مسیرهای آسیای مرکزی و چین میتواند ایران را به محور ترانزیتی بین خلیج فارس و آسیای مرکزی تبدیل کند. مسیر ریلی سرخس– بندرعباس و خط ترانزیت چابهار– افغانستان– ازبکستان و تاجیکستان از جمله مسیرهای راهبردی هستند.
2- انرژی و همکاریهای فناورانه:
کشورهای منطقه به دنبال متنوعسازی مسیرهای صادرات انرژی و انتقال برق می باشند. ایران میتواند با تکیه بر زیرساختهای خود در حوزه گاز، برق و پتروشیمی، نقش مکمل در این فرایند ایفا کند.
3- دیپلماسی فرهنگی و زبانی:
پیوندهای عمیق فرهنگی با تاجیکستان، اشتراکات تاریخی با ازبکستان و نفوذ تاریخی و ادبی و علمی ایران در منطقه، ظرفیت نرمافزاری مهمی برای گسترش روابط محسوب میشود.
4- بازارهای جایگزین صادراتی:
در شرایط محدودیتهای ناشی از تحریم، بازارهای مصرفی آسیای مرکزی بهویژه در بخش محصولات کشاورزی، دارویی و صنعتی میتواند جایگزین بخشی از بازارهای از دسترفته غربی شود.
نقش دیپلماسی استانی در سیاست منطقهای ایران
یکی از رویکردهای جدید سیاست خارجی جمهوری اسلامی،دیپلماسی استانی است. به این معنا که استانهای مرزی، خود به بازیگران مکمل در روابط خارجی کشور به خصوص در حوزه های اقتصادی-تجاری ، صنعتی و فرهنگی صنعتی تبدیل شوند. در این چارچوب، استان خراسان رضوی با محوریت شهر مشهد میتواند مرکز تبادلات تجاری، فرهنگی و علمی-فناوری ایران با آسیای مرکزی باشد. در همین راستا برگزاری دومین همایش منطقه ای دیپلماسی استانی در مشهد در اواخر ماه جاری فرصتی است تا:
• شبکهای از اتاقهای بازرگانی استانی میان مشهد، دوشنبه و تاشکند ایجاد شود؛
• دانشگاهها و مراکز علمی استان در همکاریهای علمی–فناورانه منطقه مشارکت یابند؛
• مسیرهای جدید حملونقل زمینی و هوایی با محوریت مرز سرخس فعال شوند.
چالشها و الزامات سیاستی
در کنار فرصتها، ایران با چالشهایی نیز روبهرو است. از جمله:
• رقابت روسیه و چین برای تسلط بر بازارهای انرژی آسیای مرکزی؛
• فشارهای ناشی از تحریمهای ثانویه آمریکا؛
• کمبود سرمایهگذاری داخلی برای توسعه زیرساختهای ترانزیتی و لجستیکی
به نظر می رسد برای غلبه بر این چالشها، ایران باید با اتخاذ دیپلماسی چندلایه منطقهای، مشارکت فعال بخش خصوصی، و بهرهگیری از ظرفیت استانها، نقش خود را در نظم جدید منطقهای تثبیت و تقویت کند.
جمعبندی و نتیجهگیری
تحولات اخیر در آسیای مرکزی، سفر پوتین به تاجیکستان که با هدف شرکت در نشست روسیه و پنج کشور آسیای مرکزی و نیز کشورهای همسود صورت گرفت در کنار رقابت فزاینده چین و اتحادیه اروپا و مآلاً غرب، نشانه بازتعریف توازن قدرت در این منطقه است. در چنین شرایطی، دوره پس گشت(اسنپبک) نهتنها تهدید، بلکه فرصتی برای چرخش به سوی شرق و همسایگان منطقهای محسوب میشود.جمهوری اسلامی ایران میتواند با تمرکز بر دیپلماسی استانی، توسعه راهگذرهای (کریدور) ترانزیتی، و بهرهگیری از پیوندهای تاریخی و فرهنگی، جایگاه خود را در آسیای مرکزی تحکیم بخشد و از این مسیر بخشی از فشارهای اقتصادی تحریم را کاهش دهد. بدینترتیب، مشهد به عنوان محور ارتباط ایران با شرق و شمال شرق، میتواند در آیندهای نهچندان دور به «پایتخت دیپلماسی منطقهای ایران» بدل شود. (پایان)