شناسهٔ خبر: 75286861 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ابنا | لینک خبر

عواقب زیاد خندیدن در روایات اسلامی

در روایات آمده است که خندیدن زیاد: ۱. موجب حقارت انسان در قیامت می شود. ۲. موجب دل مردگی می شود. ۳. ایمان را محو می کند. ۴. اعتماد دوست و همنشین انسان را نسبت به انسان کم می کند. ۵. هیبت و وقار انسان را از بین می برد. ۶. موجب گریه در قیامت می شود.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا: برخی از آثار خنده زیاد که در روایات به آن اشاره شده از این قرار است:
۱. موجب حقارت انسان در قیامت می شود؛ و این مطلب در حدیث امام باقر(علیه السلام) آمده که فرمودند: «کَثْرَةُ الضِّحکِ تَتْرُکُ العَبدُ حَقِیراً یَومَ القِیَامَةِ».(۱)


۲. موجب مرگ قلب می شود؛ رسول گرامی(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «اِیّاکَ وَ کَثْرَةَ الضِّحکِ فَاِنَّهُ یُمِیتُ القَلبِ» (۲)؛ (از خنده زیادی بپرهیزید که قلب را می میراند). مولی علی(علیه السلام) نیز فرمودند: «مَن کَثُرَ ضِحْکُهُ مَاتَ قَلبُهُ» (۳)؛ (کسی که خنده اش زیاد شود، قلبش مرده است).


۳. موجب محو ایمان می شود؛ رسول گرامی(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «کَثْرَةُ الضِّحکِ یَمحُو الاِیمَانَ» (۴)؛ (خنده زیاد ایمان را محو می کند).


۴. موجب از بین رفتن هیبت و وقار انسان می شود؛ مولی علی(علیه السلام) می فرمایند: «مَنْ کَثُرَ ضِحْکُهُ ذَهَبَتْ هِیْبَتُهُ» (۵)؛ (کسی که خنده او زیاد شود، هیبت و اُبهّت او می رود). در جای دیگر می فرمایند: «کَثرَةُ ضِحکِ الرَّجُلِ تُفْسِدُ وَقارَهُ»؛ (زیادی خنده مرد، وقار او را فاسد می کند).


۵. خنده زیاد موجب وحشت همنشین و زشت کردن رهبر و رئیس می شود؛ امام متقیان علی(علیه السلام) می فرمایند: «کَثرَةُ الضِّحکِ یُوحِشُ الجَلِیسَ وَ یَشِینُ الرِّئِیسَ» (۶)؛ (خنده زیادی [اعتماد دوست و همنشین انسان را نسبت به انسان کم و] موجب وحشت او در همنشینی می شود [زیرا زیاد خندیدن مناسب انسان عاقل و متین نیست] و موجب بی وقاری رهبر می گردد).


۶. خنده مستانه موجب گریه در قیامت و گریه بر گناه مایه سرور و خنده در قیامت است؛ امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «کَم مِمَّن اَکثَرُ ضِحکِهِ لَاعِباً یَکثُرُ یَومَ القِیَامَةِ بُکَاؤُهُ وَ کَم مِمَّن اَکثَرُ بُکَائِهِ عَلَی ذَنبِهِ خَائِفاً یَکثُرُ یَومَ القِیَامَهِ فِی الجَنَّةِ سُرُورُهُ وَ ضِحکُهُ» (۷)؛ (چه بسیار از کسانی که خنده را از روی بازی و شوخی زیاد کردند و روز قیامت گریه آنها زیاد است و چه بسیار از کسانی که گریه بر گناهشان را از روی ترس از مقام خداوندی زیاد کردند و در روز قیامت در بهشت، سرور و خنده آنها زیاد می شود).


آری از خنده مستانه و قهقهه بپرهیزید و بالاتر از این خود شما نیز سخنی نگوئید و کاری نکنید که دیگران این گونه بخندند به اصطلاح خود را دلقک بی خبران نکنید!
رسول گرامی(صلی الله علیه وآله) فرمودند: «اِنَّ الرَّجُلَ لَیَتَکَّلَمُ بِالکَلِمَةِ فِی المَجْلِسِ لِیَضْحَکَهُم بِهَا فَیَهوِی فِی جَهَنَّمَ مَا بَینَ السَّمَاءِ وَ الاَرضِ» (۸)؛ (مردی در مجلسی به کلمه ای تکلم می کند، تا حاضرین را با آن کلمه بخنداند؛ ولی خودش در جهنم میان آسمان و زمین رها می شود).


در جای دیگر فرمودند: «وای بر کسی که سخن می گوید و دروغ می گوید، تا عده ای را بخنداند، وای بر او! وای بر او!».(۹)
امام علی(علیه السلام) می فرمایند: «اِیّاکَ اَنْ تَذْکُرَ مِنَ الکَلَامِ مَا کَانَ مُضْحِکاً وَ اِن حَکَیتَ ذَلِکَ عَن غَیرِکِ» (۱۰)؛ (بپرهیز از ذکر کردن کلامی که خنده آور باشد، گرچه از دیگری آن را حکایت کنی!)
امام صادق(علیه السلام) نقل می کند: «در مدینه در زمان امام سجاد(علیه السلام) مردی بود یاوه گو که کار او خنداندن مردم بود. امام سجاد(علیه السلام) فرمودند: این مرد مرا خسته کرده که به او بخندم، روزی آن حضرت با غلامان عبور می کردند و این مرد آمد و عبای حضرت را از پشت سر برداشت و رفت. حضرت ملتفت نشدند؛ ولی غلامان ملتفت شده و او را دنبال کرده و عباء را از او گرفته و نزد حضرت آوردند. حضرت فرمودند: این که بود؟ گفتند: این مرد یاوه گو و مزاح کننده ای است که مردم را می خنداند، فرمودند: به او بگوئید: «اِنّ لِلّهِ یَوماً یَخْسُرُ فِیهِ المُبْطِلُونَ» (۱۱)؛ (برای خداوند روزی است که افراد یاوه گو در آن روز در خسران و زیانند!)».


مولی علی(علیه السلام) در جمله بسیار جالبی می فرمایند: «وَقِّرُوا اَنْفُسَکُم عَنِ الفُکَاهَاتِ وَ مَضَاحِکِ الحِکَایَاتِ وَ مَحَالِّ التُّرَّهاتِ» (۱۲)؛ (وقار خود را نسبت به فکاهیات و حکایات خنده آور و محل هائی که سخنان باطل گفته می شود حفظ کنید) و با زیاده روی در اینها شخصیت خود را خدشه دار مگردانید. (۱۳)

پی نوشت ها:

(۱). قرب الإسناد، حمیری، عبد الله بن جعفر، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(ع)، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، ۱۴۱۳ قمری، چاپ: اول، ص ۶۹، (احادیث متفرقة)؛ بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ قمری، چاپ: دوم، ج ‌۱۴، ص ۳۵، باب ۳ (ما أوحی إلیه علیه السلام و صدر عنه من الحکم).

(۲). الخصال، ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، جامعه مدرسین، قم، ۱۳۶۲ شمسی، چاپ: اول، ج ‌۲، ص ۵۲۶، (الخصال التی سأل عنها أبو ذر رحمه الله رسول الله ص)؛ الأمالی، طوسی، محمد بن الحسن، دار الثقافة، قم، ۱۴۱۴ قمری، ‌چاپ: اول، ص ۵۴۱، [۱۹] (مجلس یوم الجمعة الرابع من المحرم سنة سبع و خمسین و أربعمائة)؛ بحار الأنوار، همان، ج ‌۷۳، ص ۵۹، باب ۱۰۶ (الدعابة و المزاح و الضحک).
(۳). غرر الحکم و درر الکلم، تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، محقق / مصحح: رجائی، سید مهدی، دار الکتاب الإسلامی، قم، ‌ ۱۴۱۰ قمری، چاپ: دوم، ص ۵۸۸، حکمت ۳۰۲.
(۴). الأمالی، همان، (المجلس السادس و الأربعون)؛ الإختصاص، مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر و محرمی زرندی، محمود، الموتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، قم، ۱۴۱۳ قمری، چاپ: اول، ص ۲۳۰، (فی بیان جملة من الحکم و المواعظ و الوصایا عنهم ع)؛ مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، طبرسی، علی بن حسن، المکتبة الحیدریة، نجف‌ ۱۳۸۵ قمری / ۱۹۶۵ میلادی / ۱۳۴۴ شمسی، چاپ: دوم، ص ۸۴، (الفصل الرابع فی منزلة الشیعة عند الله و حقوقهم و ما یجب أن یکونوا علیه).
(۵). الکافی، همان، ج ‌۸، ص ۲۲، (خطبة لأمیر المؤمنین ع و هی خطبة الوسیلة)؛ بحار الأنوار، همان، ج ‌۷۴، ص ۲۸۵، باب ۱۴ خطبه صلوات الله علیه المعروفة.
(۶). غرر الحکم و درر الکلم، هم‌ان، ص ۵۲۶، حکمت ۳۳.
(۷). عیون أخبار الرضا(ع)، ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: لاجوردی، مهدی، نشر جهان، تهران، ‌ ۱۳۷۸ قمری، چاپ: اول، ج ‌۲، ص ۳، باب ۳۰ (فیما جاء عن الرضا ع من الأخبار المنثورة)؛ بحار الأنوار، همان، ج ‌۷۳، ص ۵۹، باب ۱۰۶ (الدعابة و المزاح و الضحک)؛ منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، هاشمی خویی، میرزا حبیب الله / حسن زاده آملی، حسن و کمره ای، محمد باقر، محقق / مصحح: میانجی، ابراهیم، مکتبة الإسلامیة، تهران، ۱۴۰۰ قمری، چاپ: چهارم، ج ‌۱۲، ص ۱۵۶، (المعنی).
(۸). الأمالی، همان، ص ۵۳۶، [۱۹] (مجلس یوم الجمعة الرابع من المحرم سنة سبع و خمسین و أربعمائة)؛ وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(ع)، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، ‌۱۴۰۹ قمری، چاپ: اول، ج ‌۱۲، ص ۲۵۱، باب ۱۴۰ (تحریم الکذب فی الصغیر و الکبیر و الجد و الهزل عدا ما استثنی)؛ بحار الأنوار، همان، ج ‌۷۴، ص ۸۸، باب ۴ (ما أوصی به رسول الله ص إلی أبی ذر رحمه الله).
(۹). مجموعة ورّام، ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، مکتبه فقیه، قم، ۱۴۱۰ قمری، ‌چاپ: اول، ج ‌۲، ص ۶۴، (الجزء الثانی)؛ وسائل الشیعة، همان، ج ‌۱۲، ص ۲۵۱، باب ۱۴۰ (تحریم الکذب فی الصغیر و الکبیر و الجد و الهزل عدا ما استثنی)؛ بحار الأنوار، همان، ج ‌۷۴، ص ۸۸، باب ۴ (ما أوصی به رسول الله ص إلی أبی ذر رحمه الله).
(۱۰). شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، محقق / مصحح: ابراهیم، محمد ابوالفضل، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، ‌ ۱۴۰۴ قمری، چاپ: اول، ج ‌۱۶، ص ۱۲۲، (أقوال حکیمة فی وصف الدنیا و فناء الخلق)؛ بحار الأنوار، همان، ج ‌۷۳، ص ۶۰، باب ۱۰۶ (الدعابة و المزاح و الضحک).
(۱۱). الأمالی، ابن بابویه، محمد بن علی، کتابچی، تهران، ‌۱۳۷۶ شمسی، چاپ: ششم، ص ۲۲۱، (المجلس التاسع و الثلاثون)؛ مناقب آل أبی طالب(ع)، ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، علامه، قم، ۱۳۷۹ قمری، چاپ: اول، ج ‌۴، ص ۱۵۸، (فصل فی علمه و حلمه و تواضعه ع)؛ وسائل الشیعة، همان، ج ‌۱۲، ص ۱۱۶، باب ۸۲ (کراهة الضحک من غیر عجب).
(۱۲). غرر الحکم و درر الکلم، همان، ص ۷۲۷، حکمت ۳۶ (روایات دیگر نیز درباره ضحک در میزان الحکمه، باب «ضحک»، ج ۵، ص ۳۲۳ آورده شده، می توانید مراجعه نمائید).
(۱۳). گردآوری از کتاب: اخلاق اسلامی در نهج البلاغه، مکارم شیرازی، ناصر، تهیه و تنظیم: اکبر خادم الذاکرین، نسل جوان، قم، ۱۳۸۵ شمسی، چاپ: اول، ج ۲، ص ۵۷۹.