شناسهٔ خبر: 75284836 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

گزارش |

از پسا جنگ تا تاب‌آوری ملی؛ نسخه‌هایی برای مقابله با جنگ روانی دشمن

در حالی که رسانه‌های خارجی با شایعات گاه و بی گاه جنگ روانی گسترده‌ای را علیه ایران اسلامی به راه انداخته‌اند مسئولان بر آمادگی نظامی و ضرورت حفظ آرامش و تمرکز مردم بر معیشت تأکید می‌کنند؛ تجربه نشان می‌دهد که انسجام ملی و ثبات اقتصادی، مهم‌ترین سد در برابر تهدیدهای بیرونی است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو ؛ در روز‌های اخیر رسانه‌های خارج نشین ورسانه‌های غربی دیگری که از سرزمین‌های اشغالی خط میگیرند با انتشار شایعات هدفمند روی ادعای جنگ قریب الوقوع مانور میدهند همچنین چندی پیش اخباری از تحرکات غیر معمول سوخت رسان و جنگنده‌های آمریکایی در خاورمیانه به گوش می‌رسید همزمانی این دو موضوع با یکدیگر

به طبع باعث می‌شود که بازار شایعات  به ویژه در فضای مجازی بیشترداغ شد.

این در حالی است که امیر نصیر زاده وزیردفاع کشورمان شرایط فعلی را اینگونه تبیین می‌کند: "عملیات روانی دشمن. بخشی از جنگ مدرن است که با هدف ایجاد اضطراب و برهم زدن ثبات اقتصادی کشور طراحی شده است مردم باید به زندگی عادی برگردند و روی فعالیت‌های اقتصادی تمرکز کنند".

وی در ادامه با اشاره به تحرکات نظامی برخی کشورها، از جمله ترابری تجهیزات از سوی امریکا در منطقه، بر آمادگی دائمی نیرو‌های نظامی تأکید کرد و گفت در هر شرایطی نیرو‌های نظامی با آمادگی کامل ازتمامیت ارضی کشور دفاع خواهند کرد و این وظیفه آن هاست جایی برا نگرانی وجود ندارد.

تله «نه جنگ نه صلح»

در فضایی که نشانه‌ای از جنگ آشکار نیست و صلح مورد تردید قرار میگیرد، اذعان به اینکه کشور از نظر نظامی آمادگی مقابله را دارد شاید تا حدی احساس امنیت ایجاد کند، اما کافی نیست. بررسی تجربه اخیر نشان می‌دهد که در جنگ «دوازده‌روزه» میان ایران و اسرائیل، تل‌آویو علاوه بر جبهه نظامی، به‌طور گسترده‌ای جنگ روانی را علیه ایران به کار گرفت و همچنان در حال برنامه ریزی و عملیاتی کردن اهداف خود هست .

رژیم  صهیونیستی با استفاده از استعاره‌هایی مانند «جبران لطف تاریخی» و تأکید بر اینکه «ما با مردم کار نداریم، جنگ مان با حکومتی‌هاست»، تلاش کرد تا روایت خود را به مردم ایران منتقل کند و بر ذهنیت آنها تأثیر بگذارد.

از سوی دیگر در سطح جهانی، رژیم صهیونیستی از کلان‌روایت‌های مورد پذیرش غرب استفاده کرد و با تمرکز بر مفاهیمی مانند آزادی و تهدید، ایران را به عنوان یک «تهدید بزرگ» برای جامعه جهانی معرفی کرد و حملات خود را در قالب «دفاع مشروع» از امنیت خود سعی بر توجیح داشت توجیه تا حمایت بین‌المللی را به دست آورد.

جهان در معرض پروپاگاندا صهیونیستی

در واقع پروپاگاندا در شبکه‌های اجتماعی نقش مهمی در جنگ روانی تل‌آویو داشت. سوابق و اسناد فاش‌شده نشان می‌دهد که اسرائیل از طریق یک کمپین اینفلوئنسری به نام «پروژه استر» اقدام به پرداخت دستمزد به تعداد زیادی از تأثیرگذاران غربی کرده است. به گزارش اندیشکده کوئینسی، بودجه تقریباً ۹۰۰ هزار دلاری این کمپین برای انتشار حدود ۷۵ تا ۹۰ پست حامی اسرائیل در شبکه‌هایی مانند اینستاگرام و تیک‌تاک تخصیص یافته و به هر پست مبلغ ۶۱۰۰ تا ۷۳۰۰ دلار پرداخت شده است. این اقدام عمدتاً برای «ترویج محتوای حامی اسرائیل» و مهندسی افکار عمومی غربی بود و نشان می‌دهد که جنگ رسانه‌ای و محتوایی اکنون به یکی از جبهه‌های اصلی نبرد بدل شده است.

راه برون رفت از بحران «نه جنگ نه صلح»چیست؟

اکنون پرسش اساسی این است که در چنین وضعیتی، مسئولیت دولت و مدیران جرایی کشور چیست؟ تهدید خارجی هرچند جدی است، اما تنها یک بعد ماجراست؛ وضعیت داخلی کشور نیز اگر مورد غفلت قرار گیرد، می‌تواند ضربه‌ای عمیق‌تر از هر نوع حمله بیرونی وارد کند. رهبر انقلاب در دیدار با هیئت دولت بر همین نکته تأکید کردند و ضمن تأکید بر تقویت مؤلفه‌های قدرت و عزت ملی، به‌طور خاص «معیشت مردم» را از مهم‌ترین مسائل کشور در شرایط کنونی خواندند و توصیه‌هایی مهم به دولت ارائه کردند. این توصیه‌ها شامل اقدامات جدی برای «انضباط بازار»، رفع دغدغه مردم درباره افزایش بی‌ضابطه قیمت کالاها، غلبه بر فضای «نه جنگ نه صلح» با تکیه بر کار و تلاش بود.

با این وجود، بررسی عملکرد دولت در ماه‌های اخیر نشان می‌دهد که بسیاری از دغدغه های مردم و دلسوزان واقعی دولت هنوز محقق نشده است. افزایش مداوم قیمت کالاهاو توجیه آن با تحریم‌ها و شرایط بین‌المللی، نشان دهنده این امر است در حالی که کالا‌های اساسی مردم عمدتاً نیازمند نظارت داخلی و برنامه‌ریزی دقیق هستند و چندان وابسته به تحریم‌ها نیستند.

جنگ تحمیلی دوازده روزه نشان داد ایران از نظر نظامی توان مقابله با هر تهدیدی را دارد ؛ اما نقش مردم به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل ناکامی صهیونیست‌ها غیرقابل انکار است. در شرایطی که رژیم صهیونیستی با صرف هزینه‌های هنگفت در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های وابسته به جریان‌های سلطنت‌طلب تلاش می‌کرد میان مردم و حاکمیت شکاف ایجاد کند، تصورش را هم نمی‌کرد که مردم به شکل دیگری عمل کنند.

شهروندانی که پیوند اجتماعی و ملی‌گرایی‌شان عمیق‌تر از تلاش‌های دشمن است و در بزنگاه‌ها همدلی و مقاومت را انتخاب کردند. نتیجه سرمایه گذاری حاکمیت بر روی اعتماد عمومی بود حال اگربار دیگر قرار باشد جنگی رخ دهد، حاکمیت باید بداند که تکیه‌گاه اصلی‌اش مردم‌اند.

‌نمی‌توان انتظار داشت از سرمایه اجتماعی و همبستگی مردم بهره‌برداری کرد، در حالی که نشانه‌ای از تدبیر، انسجام و شفافیت در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و رفاهی، و توجه به روان و معیشت مردم دیده نمی‌شود.